سخن سردبیر خبرگزاری معمار شامل تحلیل هفتگی مهمترین رویدادهای افغانستان از نگاه سردبیر و هیئت تحریریه، بررسی چالشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با دیدگاهی کارشناسی و بیطرفانه است.
امید کودکان افغان، بهویژه دختران، زیر سایه سیاستهای محدودکننده طالبان خاموش میشود، بستهشدن صدها صنف آموزشی در پکتیکا و لوگر، زنگ خطر بزرگی برای آینده کشور بهصدا درآورده است. انتقال تجهیزات آموزشی به مدارس جهادی، بیکاری صدها آموزگار، و محرومسازی هزاران کودک از حق آموزش، نهتنها خلاف آموزههای اسلام بلکه جنایتی علیه حقوق بشر و آیندهی افغانستان است.
واقعیت تلخ این ست که امروز ما نه تنها با یک بحران مهاجرت، بلکه با آزمونی سرنوشتساز برای تعهد، انساندوستی و مسئولیتپذیری ملی مواجه هستیم. و در این میان، تنها دولت طالبان نیست که باید پاسخگو باشد، بلکه رهبران سیاسی خارجنشین نیز سهم عظیمی از این بحران اخلاقی و سیاسی دارند. (وقتی آنها خود را رهبران سیاسی می نامند، پس مسئولیت هم دارند.)
ذبیحالله مجاهد، سخنگوی گروه طالبان، بهتازگی در برنامهای تلویزیونی رهبر این گروه، ملا هبتالله آخندزاده را «غنیمت بزرگ» برای مردم افغانستان خوانده است؛ ادعایی که اگر نگوییم جسورانه، دستکم بیپایه است.
روزهایی که آسمان کشمیر بار دیگر با دود و آتش پوشیده شده و صدای انفجارها جای صدای زندگی را گرفته است، افغانستان، همسایهای که سالهاست زخمخوردهی جنگهای نیابتی است، بار دیگر در معرض تهدیدی نوین قرار گرفته است.
افغانستان، کشوری که هنوز از زخمهای جنگ، مهاجرت، فقر، و ناامنی بهبود نیافته، امروز گرفتار بحران تازهایست؛ این بحران چیزی نیست جز محدودسازی نظاممند زنان و دختران کشور، حذف آنان از فضاهای اجتماعی، اقتصادی، علمی و فرهنگی.
وزیر دفاع پاکستان، خواجه آصف، اعتراف کرد که کشورش طی سه دهه به نیابت از غرب از گروههای تروریستی حمایت کرده است. این سیاستها به بحران، ناامنی و کشتار در افغانستان، کشمیر و پاکستان دامن زد. این متن بر ضرورت اتحاد مردم افغانستان و پایان سیاستهای مداخلهجویانه تأکید دارد.
خورشید دانش و اخلاق؛ امام جعفر صادق (ع)، در عرصه دانش و معرفت، افقی تازه در جهان اسلام گشود. او تنها فقیه و مفسر قرآن نبود، بلکه معمار تمدن عقلگرای شیعه محسوب میشود
فشار سیاسی و امنیتیای که بر اسلامآباد سنگینی میکند، اکنون دارد بر شانههای زنان و کودکان بیدفاع افغانستانی تخلیه میشود؛ بر مردانی چون “عمر” که در پاکستان بچههایشان را به دنیا آورده و امروز با دست خالی به کشوری بازمیگردند که برای فرزندانشان غریب است. آن هم نه با احترام و همدلی، بلکه با توهین، تحقیر، ضرب و شتم. این راهحل نیست؛ این ظلم است.
«صدا» تنها ابزار گفتوگو نیست، «هویت» است. شما میتوانید نامتان را پنهان کنید، اما نمیتوانید لحنتان را پنهان کنید!
در سرزمینی زخمخورده از جنگ، موج جدیدی از رنج آغاز شده: اخراج گسترده مهاجران از پاکستان و آمریکا، بازگشت به ویرانهها، و حاکمیتی که حقوق زنان و اقلیتها را نادیده میگیرد. آیا این پایان راه است؟