سخن سردبیر خبرگزاری معمار شامل تحلیل هفتگی مهمترین رویدادهای افغانستان از نگاه سردبیر و هیئت تحریریه، بررسی چالشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با دیدگاهی کارشناسی و بیطرفانه است.
مهمترین راهحل در زمینه حل بحران مهاجرت و آوارگی ملت افغانستان، اتخاذ سیاست معقول و منطقی از سوی اداره طالبان است. این گروه به عنوان حاکمان فعلی افغانستان میتوانند سیاستی را برگزینند که در آن، مصلحت ملی و بینالمللی در نظر گرفته شود که در سایه آن مردم برای بازگشت به افغانستان تشویق گردند
حاکمیت افغانستان تاکنون نتوانسته است رضایت ملت افغانستان و جامعه جهانی را در خصوص حقوق بشر جلب نماید، زیرا اگر اوضاع در این زمینه مناسب میبود، همه از نحوه حکومتداری طالبان ابراز رضایت میکردند ولی امروزه شاهد تنشها میان این گروه و نهادهای بینالمللی هستیم.
در حالی که افغانستان با چالش بزرگی در زمینه دسترسی به آموزش مواجه است؛ ممنوعیت آموزش دختران از سوی طالبان باعث شده است که بیش از ۲.۵ میلیون دختر در افغانستان به آموزش و تحصیل دسترسی نداشته باشند.
عوامل متعددی در گسترش فقر در افغانستان دخیل هستند اما انزوای افغانستان به دلیل سیاستهای یکجانبه طالبان، بیش از هر عاملی دیگر نقش داشته است، زیرا حاکمیت طالبان به تنهایی توانایی رفع این معضل را نداشته و جامعه جهانی نیز در این حوزه تمایلی از خود نشان نمیدهند، در نتیجه فقر نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش نیز مییابد.
محرومیتهای آموزشی، اجتماعی و شغلی زنان چالش های زنان را در افغانستان تشدید کرده است.امروزه زنان افغانستان در بدترین شرایط قرار گرفته اند که امیدها را برای بهبود اوضاع برای آنان ناممکن کرده است.
با وجود ممنوعیت کشت مواد مخدر توسط طالبان، افغانستان کماکان با معضل مواد مخدر دست و پنجه نرم میکند و افقی روشنی در این زمینه به چشم نمیآید.
امروزه زنان افغانستان با موجی از محرومیت و محدودیت مواجه اند که هر کدام از آنان تهدیدی برای سلامت جسمی و روانی برای بانوان محسوب میگردد.
طالبان در موارد متعددی متهم به نقض حقوق بشر میباشند، و ممنوعیت سفر بنت نیز در همین راستا صورت گرفته است. وی همواره تلاش داشت تا وضعیت حقوق بشر را در افغانستان مستند سازی و حقایق را در این خصوص روشن سازد اما با واکنش پیش بینی نشده طالبان مواجه گردید.
ممنوعیت آموزش زنان نه تنها آنان را با آینده تاریک مواجه میسازد بلکه راه را برای حاکمیت طالبان نیز دشوار میسازد؛ زیرا با چنین شرایطی هیچ کشوری آنان را به رسمیت نخواهد شناخت.
سرزمین ما سالها دستخوش افزون طلبی و سیاستزدگی زمامداران نامطلوب بوده که مانع از مشارکت مردم در تعیین سرنوشت و در نتیجه تحمیل حاکمیتهای خود خوانده شده است.
حاکمیت طالبان نه بر اساس انتخاب مردم بنا شده و نه مردم با آنان همراه است؛ لذا نوعی شکاف عمیق میان مردم و طالبان قرار دارد، در نتیجه به نوعی عدم سِنخیت بین مردم ما و طالبان دارد که آنان را از همدیگر دور ساخته و مانع همراهی و تعامل میگردد.