سخن سردبیر خبرگزاری معمار شامل تحلیل هفتگی مهمترین رویدادهای افغانستان از نگاه سردبیر و هیئت تحریریه، بررسی چالشهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با دیدگاهی کارشناسی و بیطرفانه است.
قهرمانی تیم ملی فوتسال زیر ۱۷ سال افغانستان، برخلاف تصور، ثمره برنامهریزی هیچ دولتی نبود؛ بلکه حاصل تلاش فردی، غیرت مردمی و شور درونی جوانانی بود که با وجود کمبود امکانات، تبعیض، و نبود زیرساختهای ورزشی، ایمان داشتند که میتوان از دل رنج، افتخار آفرید.
گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی و یکی از ویرانگران اصلی کابل در دهه ۷۰ شمسی، در نامهای تازه به مردم و پارلمان پاکستان، از «درگیری خطرناک» میان اسلامآباد و کابل هشدار داد و خواهان سیاست عادلانه شد – اما این سخنان صلحجویانه از زبان کسی برمیخیزد که خود نماد تناقض میان شعار و عمل است.
رسالت امروز هنر در افغانستان روشن است؛ بیدار کردن وجدانِ جهانی نسبت به رنجِ مردمش و زنده ساختنِ احساسِ همسرنوشتیِ بشر با نقش و رنگ، صدا و کلمه، جلوههای آفرینش را به شفافیتِ حقیقت پیوند زدن. افغانستان امروز، به هنر نیاز دارد نه برای تجمل، بلکه برای بقا.
تاریخ معاصر افغانستان آینهای است از پیمانها و توافقهایی که هرگز برای مردم نوشته نشدهاند. از توافق دوحه میان امریکا و طالبان در سال ۲۰۲۰ تا همین توافق اخیر طالبان با پاکستان در دوحه ۲۰۲۵، همواره ملت افغانستان تماشاگر تصمیماتی بوده که پنهان از ملت گرفته شدهاند.
توافق اخیر میان وزارت دفاع طالبان و پاکستان با میانجیگری قطر و حمایت ترکیه، در ظاهر برای آتشبس و احترام متقابل تنظیم شده است.
افغانستان کشوری است با بافت زبانی چندلایه: فارسیدری، پشتو، اوزبیکی، تُرکمنی، بلوچی، پشهای، نورستانی، و اردو از مهمترین زبانهای رایج در این سرزمیناند. هر یک از این زبانها حامل بخش مهمی از فرهنگ و تفکر مردم خویش است.
امریکا بهنام دموکراسی و مبارزه علیه تروریزم، بذر تروریزم کاشت؛ پاکستان بهنام عمق استراتژیک، آتش در خانهی همسایه افروخت؛ طالبان بهنام شریعت، عقل و انسانیت را به صلیب کشیدند؛ و اشرف غنی بهنام جمهوریت، جمهور را فروخت.
11 اکتبر، روز جهانی دختر، نمادی از آگاهی و عدالت جنسیتی است؛ اما در کشور ما، این روز نه جشن، بلکه یادآور درد است؛ درد نسلی که از حق تحصیل، کار، آزادی و حتی حضور در جامعه محروم شده است.
در حاشیه نشست «فرمت مسکو»، میان هیئتهای طالبان و پاکستان تنش لفظی بر سر مسئله تروریسم درگرفت؛ امریکا، پاکستان و طالبان، هر یک در دورهای پرچم مبارزه با تروریسم را برافراشتهاند، اما تاریخ نشان میدهد که هیچیک در عمل از آن جدا نبودهاند.
امروز در شرایطی که طالبان بر کشور حکم میرانند، معلمان نه تنها از حقوق مادی و معنوی شایسته خود محروماند، بلکه حق برگزاری مراسم سادهی بزرگداشت روز معلم را هم از دست دادهاند. این مسئله نه تنها بیمهری به معلمان است، بلکه حملهای مستقیم به بنیانهای آموزش، فرهنگ و آینده کشور است.
روز جهانی گردشگری باید فرصتی باشد برای بازخوانی نقش تمدنها در ساختن جهانی بهتر. افغانستان با تاریخ باشکوه و طبیعت بینظیرش میتوانست قلب تپنده گردشگری منطقه باشد، اما در سایهی تروریزم و حاکمیتهای نالایق، به نمادی از فرصتهای سوخته بدل شده است.
روز جهانی سپاسگزاری تنها یک مناسبت نیست؛ بلکه یک تلنگر عمیق برای انسان معاصر است. در جهانی پرهیاهو که اغلب بر فقدانها تمرکز دارد، سپاسگزاری یادآور این حقیقت است که خوشبختی نه در داشتن بیشتر، بلکه در دیدن و قدردان بودن از آنچه داریم نهفته است.
رسانهها وظیفه دارند حقیقت را بیپرده بازگو کنند؛ نه مداح طالباناند و نه دشمن کور. در کنار بازتاب اقدامات مثبت، باید سیاستهای زنستیزانه، قومگرایانه و واپسگرایانه این گروه را نقد کرد. دفاع از حق مردم، رسالتی شرعی، انسانی و حرفهای است؛ ما نه ضد طالبان، بلکه ضد ظلم، تبعیض و جهل هستیم.