حمله اخیر بر دادستانی کل (لوی سارنوالی) حکومت طالبان که در آن شماری از دادستانهای این نهاد کشته و زخمی شدند تاکنون واکنشهای زیادی را برانگیخته است.
پس از یک شبانه روز از وقوع این حمله گروه تروریستی داعش در اعلامیهای مسئولیت آن را به عهده گرفت و آن را در «انتقامجویی از مسلمانانی» گفته که «در زندانهای طالبان به سر میبرند.»
این گروه تروریستی همچنان تاکید کرده که این حمله در انتقام به انتقال اعضای آنها به زندان بگرام در کابل صورت گرفته است.
شمار تلفات این رویداد اما متفاوت گزارش شده است. طالبان آمار جان باختگان را ۶ نفر و شمار زخمیان را ۱۳ تن اعلام کرد.
برخی از شاهدان عینی اما شمار تلفات این حمله را بیشتر از آمار رسمی طالبان گفته و افزودهاند که در این حمله دستکم ۱۳ نفر کشته و بیش از ۳۰ نفر زخمی شدهاند.
از سوی هم، یک منبع از درون دادستانی کل طالبان به رسانهها گفته که «در حمله انتحاری روز دوشنبه در کابل ۳۴ تن جان باخته و ۲۲ تن دیگر زخمی شدهاند.»
انجمن دادستانهای افغانستان هم گفته که در این رویداد ۱۶ دادستان جان باختهاند.
گذشته از آمارهای متفاوتی که از این رویداد گزارش شده، حدس و گمانه زنیهای زیادی نیز در باره چرایی این رویداد مطرح شده است.
شماری از تحلیلگران میگویند که این گونه تکرار حملات تروریستی در کشور ادعای طالبان مبنی بر تامین امنیت سراسری و نابودی کامل گروههای تروریستی را در کشور تا حد زیادی زیر سوال میبرد.
مقامات طالبان پیش از این بارها تاکید کردهاند که هیچ گروه تروریستی به شمول داعش در افغانستان حضور ندارد و اکنون «امنیت سراسری در کشور حکمفرماست.»
حمله اخیر کابل جدا از این که با چه انگیزه و هدفی راهاندازی شده اما برای افکار عمومی در داخل کشور و جامعه بینالمللی تا حدودی نگرانکننده به نظر میرسد.
این درحالی است که طی ماههای پسین گزارشهای زیادی از تلاش تبلیغاتی گروه تروریستی داعش برای سربازگیری از میان جوانان در آسیای مرکزی و فراتر از آن نشر شده است.
پیشتر شورای امنیت سازمان ملل هم در گزارشی شاخه خراسان گروه تروریستی داعش را به عنوان یک تهدید در افغانستان شمرده و بر ضرورت مبارزه با آن تاکید کرده بود.
صرف نظر از صحت و سقم نگرانیهای منطقهای و جهانی درباره حضور گروهای تروریستی و از جمله داعش در افغانستان، اما باید توجه داشت که نادیده انگاری بحث خطرات تروریستی در کشور هم نمیتواند به عنوان یک راه حل مطئمن و اثرگذار به نفع مردم و کشور باشد.
پس از چهار دهه جنگ و ناامنی در کشور، اکنون زمان مناسبی برای حاکمیت فعلی است که با پذیرش تهدیداتها و با تکیه بر رضایت مردم افغانستان و فرصتهای موجود، همه ظرفیتهای خود را برای تامین صلح و ثبات دایمی و مبارزه جدی با تروریزم به کار اندازد.