همزمان با دوساله شدن حاکمیت طالبان در افغانستان یک کارشناس سیاسی میگوید که حکومت سرپرست باید به مشکلات مردم توجه کرده و بحران اقتصادی را حل سازد. او همچنان تاکید میکند که حکومت باید نظام اسلامی را به صورت کامل و همه جانبه در جامعه تطبیق کند.
بلال باور، کارشناس مسایل سیاسی در مصاحبه با خبرگزاری معمار میگوید که حکومت باید بر اساس شریعت حکومت کند و منبع قدرتشان مردم باشد.
خبرگزاری معمار: وضعیت کلی افغانستان را چگونه بررسی میکنید؟
بلال باور: وضعیت در دو سال که سپری شده اول این است که ما از یک حالت به حالت دیگر رفتیم. ما به عنوان یک جامعه بعضی دستاوردها داشتیم، بعضی چیزها است و باید تکمیل شود. در دو سال گذشته چیزی که میشود روی آن حساب کرد یکی آن است که ما در مورد سقوط جمهوریت و ختم اشغال صحبت میکنیم در دو سال اخیر ما در جامعهای زندگی کردیم که دیگر جمهوریت حاکم نبود و این از نظر ما که وضعیت سیاسی را از نظر شرعی بررسی میکنیم این یک دستاورد است. دستاوردی که به تمام امت اسلامی الهام بخش بود و جامعه افغانی را روی زبانها آورد. اما اینکه پس از آن چه میشد حرف اساسی است. در جزییات اگر توجه کنیم بعضی دستاوردهایی داریم که از آن یادآوری میشود. مثلاً امنیت سرتاسری، ختم اشغال، ختم فساد و دیگر مسایل است. اما وقتی ما از تاسیس یک دولت حرف میزنیم که جایگزین جمهوریت است در میدان عمل باید متفاوت عمل میکردیم، چون ۲۰ سال مبارزه صورت گرفت و از مجاهدین امارت اسلامی قربانی گرفت و مردم افغانستان هم قربانی دادند. حالا سوال این است که امارت اسلامی داعیه که ما جمهوریت را سقوط دادیم یک نظام متفاوتتر از آن را در جامعه تطبیق کنیم واقعاً این چیز را مردم احساس میکنند، امارت با جمهوریت در بُعد مثبت چه تفاوت دارد؛ در این مسئله ما آن دستاوردهایی که باید میداشتیم را نداشتیم. خصوصاً تاسیس یک دولت که مبتنی بر عقیده اسلامی باشد و این دولت خطوط سرخاش را اعلام کند و در سیاست داخلی و خارجی با معیارهایی که متفاوت از جمهوریت است عملی میشد ولی متاسفانه در سیاست خارجی امارت اسلامی تفاوتی با جمهوریت ندارد. در سیاست داخلی ما به آن شکل که باید اسلام را تطبیق میکردیم و مردم و قدرتهای جهانی نشان میدادیم که ما یک بدیل هستیم و راهحلهای ما مثبت است، ولی تاکنون چنین چیزی در میدان عملی ثابت نشده است.
خبرگزاری معمار: بحران مشروعیت سیاسی افغانستان چه راهحل دارد؟
بلال باور: بحث اول این است که ما مشروعیت را چگونه تعریف میکنیم. نظریات در مورد مشروعیت متفاوت است و هدف از مشروعیت چیست. فعلاً آنچه از آدرس رسانهها مطرح میشود مشروعیت خارجی و مشروعیت داخلی است که در مشروعیت داخلی بازهم ابعاد مختلف وجود دارد. مشروعیت قدرت و مشروعیت حکومت است. مشروعیت جهانی یک بحث جدید است که حدود صد سال این بحث مطرح شده است. فعلا بعضی از کشورها در صدد آن است که به سوی این بحث بروند و این مشروعیت براساس معیارهای مشخص و تعریف شده نیست بلکه بیشتر براساس منافع قدرتهای بزرگ است. هر قدرت که منافع خود را در به رسمیت شاختن یک دولت ببیند این موضوع را به صورت فردی و یک جانبه انجام میدهد. به همین خاطر مشروعیت جهانی مربوط قدرتهای بزرگ میشود. در بحث مشروعیت جهانی امارت اسلامی این است که قدرتهای بزرگ از زاویه خود به امارت اسلامی میبیند.
در بحرانمشروعیت که امارت با آن مواجه است در صدر آن مشروعیت داخلی است. مشروعیت داخلی یک بحث تاریخی و بشری است که میتواند از دو جهت مطرح شود.
اول: مشروعیت قدرت حاکم بر جامعه از کجا آمده و حاکم، قدرت را از کجا میگیرد. این در اسلام واضح است و هم در طول تاریخ بشر یک بحث واقعی است و منبع قدرت کجا است. منبع قدرت مردم است هم در اسلام و هم در تاریخ.
اولین مرحله قدرت انتقال قدرت و مشروعیت قدرت است که این مسئله تاکنون از سوی امارت اسلامی صورت نگرفته است.
دوم: مشروعیت حکومت است که در این مورد نیز حکم اسلام واضح است. قانون و احکام از شریعت است از مردم نیست و کسانی که براساس اسلام عمل میکنند باید این را معیار در نظر بگیرند. این وجه تمایز میان دولت اسلامی و غیر اسلامی است. در دولت اسلامی مشروعیت قدرت از مردم به دست میآید که طریقهاش هم واضح است.
مشروعیت حکومت: حکم از مردم نیست، حکم از خداوند است و باید براساس احکام که در منابع شرعی آمده اجتهاد شود. در این دو مسئله امارت اسلامی تعهد خود را نشان داده، خصوصاً در مشروعیت قدرت که امارت اسلامی نشست بزرگ علما در خیمه لویه جرگه را برگزار کرد. البته باید بیعت در سطح امت باشد. از ساختار حکومت و پالیسیهای دولتداری همه باید بر اساس اسلام باشد. در این موضوع امارت اسلامی به این باور است که به صورت تدریجی به سوی این موضوع برود ولی بحث اساسی این است اسلام این مسئله را انقلابی میخواهد.
خبرگزاری معمار: طبق که شما یادآوریکردید، آیا امارت اسلامی مشروعیت داخلی ندارد؟
باور: امارت اسلام ادعایشان این است که مشروعیت داخلی را به شیوههای مختلف که خودشان میگویند، دارد. مثلاً مردم مخالفت نشان ندادند، در ولایتهای مختلف شوراهای علما شکل گرفت و نشست بزرگ علما که بیش از چهار هزار از علما شرکت داشتند، ولی منبع مشروعیت قدرت در اسلام بیعت شرعی است. بیعت شرعی از متنفذین میآید و بیعت نیز شرط دارد که بیعت کننده نیز شروط داشته باشد و کسانی که در قدرت هستند نیز شروطی دارند. اهل قدرت و متنفذین بر اساس رضایت خود بیعت کنند که این مورد تاکنون صورت نگرفته است.
خبرگزاری معمار: براساس گزارشها اوضاع جاری سیاسی تاثیرات روی اقتصاد مردم گذاشته و دامنه فقر و بیکاری را گسترش داده، آیا این وضعیت باعث فاصله زیاد میان مردم و حکومت نمیشود؟
باور: موضوع فاصله بین ملت و دولت یک بحث بنیادیتر از فقر و بیکاری است. فقر و بیکاری بالای هویت مردم تاثیر دارد، اما ما باید این موضوع را ریشهیابی کنیم که چگونه اعتمادسازی صورت بگیرد که مردم به حکومت و حکومت به مردم اعتماد داشته باشد. اینجاست که هویتسازی در پی اعتماد شکل میگیرد و اعتماد زمانی شکل میگیرد که قدرت بر اساس طریقه شرعی انتقال پیدا کند. در مورد فقر در امارت اسلامی باید گفت که فقر به امارت اسلامی به میراث مانده، یک چیزی نیست که امارت آن را ایجاد کرده باشد. سطح فقر در زمان جمهوریت نیز نزدیک به ۹۰ درصد بود. امارت اسلامی بر اساس مکلفیت شرعی باید فقر را از بین ببرد. سازمانهای خارجی میخواهد در این زمینه داخل شود و زمینه کار و کمکها را فراهم میکند و این از یک طرف خطرساز است برای امارت اسلامی، چون مردم به جای اعتماد بر حکومت به این نهادها اعتماد میکنند و این سازمانها دولت در میان دولت میشود. مسئله دیگر این است که این سازمانها دید بشردوستانه ندارند. پس اگر امارت اسلامی دروازهها را باز بگذرد خطر جدی متوجهشان میشود.
خبرگزاری معمار: با توجه به تحولات در سطح منطقه، مقامات پاکستانی بارها امارت اسلامی را به حمایت از TTP متهم میکنند به نظرتان این موضوع چگونه است آیا افغانستان تحت حاکمیت طالبان خطری برای کشورهای منطقه و جهان است؟
باور: چرا ما بر عکس انتقاد دیگران فکر نکنیم، همیشه موقف دفاعی گرفتن درست نیست. کسانی که میگویند که افغانستان برایشان تهدید است سالها این کشورها برای ما تهدید بوده، پاکستان در طول سالها برای ما تهدید بوده، از حمله امریکا گرفته تا جنگهای دیگر که همه از سوی پاکستان فراهم شده است و دهلیزهای هوایی پاکستان به روی امریکا باز بود. ما باید بگوییم این کشورها برای ما تهدید است، برای مردم خود تهدید است پاکستان برای مردم تهدید است.
خبرگزاری معمار: آیا فرمانها و دستورات طالبان در مورد زنان و زندگی اجتماعیشان آینده حاکمیتشان را با خطر مواجه نمیسازد؟
باور: هر دولت که خود را دولت اسلامی میداند اسلام را فقط بخاطر که اسلام است تطبیق میکند. امارت اسلامی اگر مسئله تعلیم زنان را بر اساس رضایت قدرتهای بزرگ انجام بدهد اشتباه است. بر اساس شریعت ما در وضعیتی قرار داریم که تعلیم و تربیه جمعی و جبری یک واقعیت انکارناپذیر در جهان است که اسلام بر این مهم تاکید دارد. اسلام اهل قدرت را شدیداً امر کرده که شما باید بالای قوت و استطاعتتان کار کنید. امروز در جهان قدرت و استقلالیت ارتباط مستقیم با صنعتی شدن دارد و کشوری که صنعتی نیست مستقل نیست وابسته است و صنعتی شدن ارتباط مستقیم به تعلیم دارد، تعلیم و تربیه که جمعی و جبری باشد. تعلیم و تربیه در اسلام واجب است البته تعلیم و تربیه در چارچوب شریعت است. مکتب و دانشگاه مرکز شکل دادن شخصیتهای اسلامی است. نظام تعلیمی اسلامی یک نظام مشخص است که با دیگر نظامها فرق دارد. امارت اسلامی نیز باید در این مورد متوجه باشد. گرچه نگفته که تعلیم زنان منع است، کار روی مکانیزم تعلیم زنان زمانبر است.
خبرگزاری معمار: تشکر از شما آقای باور
باور: سلامت باشید.
بلال باور، کارشناس مسایل سیاسی در مصاحبه با خبرگزاری معمار میگوید که حکومت باید بر اساس شریعت حکومت کند و منبع قدرتشان مردم باشد.
لینک کوتاه: https://memar.press/?p=53195
۱ سال پیش
شماره خبر 53195
منتشر شده در 12:01 ق.ظ
Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email