۳۰ اسد در تقویم ملی افغانستان به عنوان روز یادبود از قربانیان تروریزم ثبت گردیده است.
اما ترور چیست و تروریست کیست؟
این سوالی است که همواره در مجامع بین المللی مطرح بوده و پاسخ هایی که داده میشود در حالی که از یک قالب برخوردار هستند اما پاسخ دهندهگان همواره در تعریف خود از تروریزم چیزی را اراده میکند که به نفع خودش است.
اما در مجموع، واژه ترور( Terreur )کلمه ای است که از زبان فرانسه اخذ شده است و مترادف آن در فارسی کلماتی مانند، آدمکشی، قتل، وحشت، خوف و هراس است و در لغت فارسی ترور را به معنای قتل سیاسی به وسیله اسلحه نوشتهاند.
اما ترور در فرهنگ سیاسی معنای وسیعتری دارد و به کشتارها و تخریب های رعب آوری گفته می شود که گرچه هدفمند هستند، اما مدرکی قانونی به کسی نمی دهند.
و تروریست کسی است که اگر هم تواناتر از ترورشونده باشد اما بنا به دلایلی، شرایط جنگ رو در رو را ندارد، لذا از طریق ترور اهداف خرابکارانه خویش را دنبال میکند، از همین رو ترور، ابزار کار باندهای جنایتکار باجگیر مافیایی بین المللی یا حکومتهای غاصب و متجاوز و غیر مردمی می باشد که فریبکارانه مردم نمایی می کنند و بنابراین مجبورند مخالفان خود را با ترور و ارعاب از سر راه بردارند.
کشور افغانستان به عنوان یکی از کشورهایی است که به جرات میتوان گفت بیشترین قربانی تروریزم را در طول سالیان متمادی متحمل شده است و همواره گروههای افراطی با ماهیت تروریستی در این کشور جولان دادهاند.
مردم افغانستان پس از تحمل سالهای طولانی تحت حاکمیت کمونیستها که همواره از طریق ترور بر مردم حکومت میکردند، متاسفانه با افراطگرایی مواجه شد که شیوه عملکرد اصلی آن نیز ترور و خونریزی بود و همواره از این طریق اهداف خود را به پیش میبُردند.
شاید بتوان گفت، نقطه اوج ترور در افغانستان، دوران اشغال ۲۰ ساله کشور توسط نیروهای ناتو بوده است، زیرا در طول این مدت بسیاری از چهرههای سرشناس کشور و تعداد زیادی از مردم بیگناه قربانی ترورهای هدفمند و یا غیر هدفمند و کور گشتند که بخشی از ترورها توسط عوامل حکومتهای دستنشانده غرب در کشور صورت میپذیرفت و بخشی دیگر از ترورها توسط مخالفان داخلی انجام میشد.
بنابراین باید گفت مردم افغانستان هم مبتلا به تروریسم دولتی و هم تروریسم غیردولتی بوده است به این معنا که از یک سو حکومتهایی که در افغانستان روی کار آمدهاند همواره مخالفان و منتقدان خویش را به شکل مرموزی از سر راه برداشته و حذف فیزیکی میکردند و شاهد این مدعا این است که هیچ کدام از پروندههای قتلهایی که در دوران کرزی و غنی اتفاق افتاد، هرگز به نتیجه نرسید و هنوز در هالهای از ابهام به سر میبرند.
و از سوی دیگر گروههای افراطی با ماهیت تروریستی نیز همواره در افغانستان مشغول فعالیت بوده و هستند و همیشه مردم افغانستان از ناحیه گروههای تروریستی و افراطی تهدید شده اند و آسیبهای جبران ناپذیری به آنان وارد گشته است.
بنابراین باید گفت، هرچند امکان حذف کامل تروریزم امکانپذیر نیست زیرا همواره دشمنان ملت به دنبال تحقق اهداف خویش هستند و در این راه از هیچ عمل تروریستی فروگذر نمیکنند اما باید ساز و کارهایی سنجیده شود تا سایه ترور و تروریزم از سر مردم افغانستان محو گردد و شاهد روزی باشیم که ملت در امنیت و آرامش به سوی پیشرفت و تعالی در حرکت باشند.