کودکان کار افغانستان؛ مشکلات و سختیهای زندگی
جنگ و ناامنی، فقر ونداری، شرایط اجتماعی و نبود بسترهای فرهنگی و آموزشی، کودکان را مجبور به انجام کارهای سخت و طاقت فرسا میکند که عواقب جبران ناپذیری را در روحیه وآینده آنان به وجود میآورد.
کودکان کار در افغانستان بخشمهمی از جمعیت کشور هستند که با مشکلات فراوانی مواجه هستند. کودکانی که آینده سازان جامعه هستند و باید در سنگر علم، مشغول فراگیری علوم و فنون باشند تا بتوانند عناصر مفیدی برای خود و جامعه باشند اما سر نوشت مبهم و نامطلوب کودکان در افغانستان، سبب شده است که آنان علی رغم میل باطنی و شرایط جسمی و سنی به کار مشغول شوند تا بتوانند نیازهای حداقلی خود و خانواده هایشان را تامین نمایند.
از عوامل اصلی و عمدهی کار کودکان در افغانستان، فقر است؛ زمانیکه خانوادهها نتوانند نیازهای مادی خود را تامین کنند، مجبوراند تا کودکان خود را به عنوان نیروی کار به جامعه معرفی نمایند که اولین پیامد آن محرومیت از تحصیل و رشد کافی و مناسب آنان میباشد.
بسیاری از کودکان کار در افغانستان به دلیل فقر و مشکلات اجتماعی، از دسترسی به آموزش مناسب محروم هستند. در نتیجه، این کودکان مجبور به انجام کارهای سخت و خطرناک میشوند که باعث کاهش کیفیت زندگی و عدم بهره مندی از آموزش و تخصص آنها در آینده میشود. این آسیب نه تنها برای کودکان که متوجه آینده تمام کشور نیز میشود.
کودکان کار در افغانستان معمولاً در کارهایی سخت و خطرناک مشغول هستند. این کارها شامل کار در معادن، کشاورزی، ساخت و ساز و دیگر فعالیتهای نامناسب با سن و سال آنان است. این امر باعث تأثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی کودکان میشود و میتواند باعث بروز مشکلات جدی در آینده آنها شود.
کودکان در برخی موارد از مواقع قربانی خلافکاران و گروههای مسلح میشوند. این گروهها از کودکان به عنوان کارگران ارزانقیمت و بیدفاع بهرهبرداری میکنند و آنها را به انجام کارهای خطرناک و غیرقانونی وادار میسازند.
آنان معمولاً در معرض خطرات محیط کار هستند. این خطرات شامل سقوط، برخورد با اشیاء، صدمات ناشی از ابزارها، سوختگیها و مسمومیتها میشوند.
همچنین کودکان کار مجبورند ساعات طولانی کار کنند و بدون استراحت کافی کار کنند، این مسئله میتواند منجر به خستگی شدید، استرس، افسردگی و اختلالات خواب شود.
کودکان کار اغلب در معرض خشونت و سوء استفادههای جسمی، جنسی و عاطفی قرار میگیرند. این موارد میتواند بر روی سلامت روانی و عاطفی آنها تاثیر منفی بگذارد و باعث بروز اختلالات روانی مانند اضطراب، افسردگی و استرس پس از واقعه شود.
حل مشکل کار کودکان در افغانستان نیازمند برنامریزی و سیاست گذاری جامع میباشد که باید در قدم اول حکومت بسترهای لازم را در کشور ایجاد نماید تا سازمان های بینالمللی به حمایت و کمک آنها بپردازد. در حال حاضر فقر و اقتصاد ضعیف افغانستان نمیتواند برای کودکان کاری را انجام دهد لذا نیاز به یک برنامه جامع با کمک سازمان ملل و سایر دولتها میباشد که آن هم نیازمند تمرکز و توجه حکومت طالبان میباشد.