کشته شدن ۱۹ سرباز پاکستانی در ایالت خیبرپختونخواه، بار دیگر پرده از تناقضات عمیق سیاست خارجی اسلامآباد برداشت. شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، به تازگی در واکنشی تند از حکومت کابل خواست میان تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) و پاکستان یکی را برگزیند. این هشدار، بیش از آنکه نشانهای از قدرت باشد، گواه بر درماندگی اسلامآباد در مواجهه با عواقب سیاستهای دههگذشتهاش است.
شریف، روز گذشته (شنبه، ۲۲ سنبله/شهریور) در مراسم تشییع جنازه این سربازان با لحنی قاطع اعلام کرد که «پاسخ ما به تروریزم با تمام قدرت ادامه خواهد داشت»، اما این سخنان در بافت تاریخی روابط پاکستان و افغانستان، رنگ و بوی مفارقهای دارد.
همان کشوری که دههها از گروههای مسلح برای تأمین منافع ژئوپلیتیک خود استفاده کرد، اکنون خود را قربانی همین استراتژی میبیند. این واقعیت تلخ، چیزی جز بازتاب قانون بازگشت اعمال نیست که در سیاست بینالملل به شکلی بیرحمانه عمل میکند.
حکومت طالبان که بارها ادعاهای پاکستان را رد کرده، موضع خود را بر عدم اجازه استفاده از خاک افغانستان علیه همسایگان استوار کرده است.
با این حال، پیچیدگی موضوع زمانی بیشتر آشکار میشود که به سیاستهای چهار دهه اخیر اسلامآباد در قبال افغانستان نگاه کنیم. پاکستان، با هدف مقابله با نفوذ هند و کنترل عمق استراتژیک، استراتژی «بحران مدیریتشده» را در افغانستان پیش گرفت.
این رویکرد، که بر ایجاد و حفظ ناامنی کنترلشده استوار بود، دههها به اسلامآباد اجازه داد تا در شطرنج منطقهای نقشی تعیینکننده در قبال افغانستان ایفا کند.
اما امروز، همین استراتژی به شکل بومرنگی مهلک به سوی خالق خود بازگشته است. ناامنی که زمانی در افغانستان حکمفرما بود و روزانه دهها قربانی میگرفت، اکنون به گونهای بیسابقه دامن مناطق مرزی پاکستان را گرفته است. این انتقال جغرافیای خشونت، نه تنها شاهدی بر شکست سیاستهای گذشته، بلکه نمایانگر قدرت تخریبی بحرانهای مصنوعی است که پس از مدتی از کنترل خالقان خود خارج میشوند.
اعتراف مقامات پاکستانی به تبعات تلخ سیاستهای گذشته، اگرچه گامی مثبت محسوب میشود، اما کافی نیست. اصل مشکل که در نتیجه سالها سیاست مغرضانه شکل گرفته، نیازمند تغییری بنیادین در رویکرد اسلامآباد دارد. این تغییر، نه تنها شامل کنار گذاشتن استراتژی بحرانآفرینی، بلکه پذیرش افغانستانی مستقل و قدرتمند به عنوان همسایهای راهبردی است.
راه خروج از این بنبست، در گذار از سیاست بحرانآفرینانه و تخریبی به همکاری سازنده نهفته است. اسلامآباد باید درک کند که امنیت پایدار، تنها از طریق همکاری متقابل و احترام به حاکمیت ملی همسایگان تحقق میپذیرد. تا زمانی که این تحول بنیادین صورت نگیرد، پاکستان محکوم به تحمل عواقب سیاستهای گذشتهاش خواهد بود.