چگونه زینب(س) بحران را به پیام تبدیل کرد؟ درس‌هایی برای امروز

در میان پرحادثه ‌ترین صفحات تاریخ بشری، کربلا همچون آتشی است که هنوز روشن است و زینب کبری (س)، پیام‌رسان این آتش جاوید. اما آنچه بیش از شهادت‌ها، خون‌ها و ظلم‌ها در این واقعه بدرخشید، نگاه زینب‌گونه‌ای بود که توانست از دل سیاهی، نور، و از عمق مصیبت، معنا بیرون کشد
چگونه زینب(س) بحران را به پیام تبدیل کرد؟ درس‌هایی برای امروز

«ما رأیتُ إلّا جمیلاً»؛

تجلی عرفان، ایمان و خرد در نگاه زینب‌گونه به بحران

جمله‌ی تاریخی و شگفت‌انگیز حضرت زینب کبری (س) «ما رأیتُ إلّا جمیلاً» (جز زیبایی چیزی ندیدم) که در اوج بحران و پس از فاجعه‌ی کربلا در مجلس ابن زیاد بیان شد، نه‌فقط یک پاسخ تاریخی بلکه یک مکتب عرفانی، فلسفی، روان‌شناختی و اجتماعی است.

در میان پرحادثه ‌ترین صفحات تاریخ بشری، کربلا همچون آتشی است که هنوز روشن است و زینب کبری (س)، پیام‌رسان این آتش جاوید. اما آنچه بیش از شهادت‌ها، خون‌ها و ظلم‌ها در این واقعه بدرخشید، نگاه زینب‌گونه‌ای بود که توانست از دل سیاهی، نور، و از عمق مصیبت، معنا بیرون کشد.
وقتی ابن زیاد با وقاحت پرسید: «کار خدا را با برادرت چگونه دیدی؟» حضرت زینب، در اوج مصیبت و اسارت، پاسخ داد: «ما رأیتُ إلّا جمیلاً»  من جز زیبایی چیزی ندیدم!

این پاسخ نه از سر بی‌دردی بود، نه بی‌تفاوتی، بلکه از قله‌ای از ایمان و معرفت صادر شد که تاریخ را به سکوت واداشت.

در بینش توحیدی، هر آنچه که در جهان رخ می‌دهد، در نهایت تابع حکمت و تدبیر الهی است. حضرت زینب (س) بجای آنکه درگیر ظاهرِ واقعه‌ی کربلا بماند، با بصیرتی عمیق، رخدادها را در چارچوب حکمت الهی تفسیر کرد.
در این نگاه، حتی شهادت عزیزترین انسان‌ها، چون در مسیر حق و در راه خداوند اتفاق افتاده، نه فاجعه که تجلی «جمال» الهی است.

زینب (س) در میان شعله‌های فاجعه، کوه آگاهی بود. او دید که حسین (ع) رفت تا حقیقت بماند، و این ماندگاری، زیباترین تصویر تاریخ است.

در نگاه عرفانی، زیبایی امری صرفاً ظاهری نیست، بلکه امری باطنی و معنوی است. حضرت زینب کبری (س) از پشت پرده‌ی ظواهر به حقیقت نگریست. برای بسیاری، کربلا پایان بود؛ اما برای او، آغازی تازه بود برای بیداری انسان.

او نه ‌تنها تسلیم ظواهر نشد، بلکه در اوج بحران، دیده به افق حقیقت گشود و فهمید که شهادت، رسوایی باطل، و روشن شدن مرز حق و ناحق، خود زیباترین روایت تاریخ‌اند.

این جمله، جلوه‌ای است از یک نوع مدیریت بحران مبتنی بر ایمان و عقلانیت. زینب (س) در شرایطی سخن از زیبایی گفت که داغ‌ دیده، اسیر و خسته بود. با این حال، نگاهش به واقعه، نه احساسی، بلکه آگاهانه و مسئولانه بود.
او با گفتن این جمله، بحران را تبدیل به فرصتی برای انتقال پیام کرد؛ پیامی که نه‌تنها کوفه و شام، بلکه تاریخ را بیدار کرد.در واقع، «ما رأیتُ إلّا جمیلاً» نه‌فقط جمله‌ای عاطفی، بلکه اعلان پیروزی معنوی بر ظلم و جهل است.

در عصر بحران‌های پی‌درپی سیاسی، اجتماعی، روانی و مهاجرتی، انسان معاصر بیش از هر زمان دیگری نیازمند نگاهی معناگرایانه به رنج است.
«ما رأیتُ إلّا جمیلاً» نسخه‌ای است برای عبور از بحران‌های فردی و جمعی.
این جمله به ما می‌آموزد که می‌توان در دل رنج، دانه‌های معنا کاشت و از دل شکست، راهی به سوی پیروزی معنوی گشود.
این نگاه، ابزار قدرت انسان‌های خردمند و مقاوم در جهان آشوب‌زده‌ی امروز است.

جمله‌ی «ما رأیتُ إلّا جمیلاً» فراتر از یک پاسخ تاریخی، مکتبی فکری، عرفانی، تربیتی و روان‌شناختی برای همه‌ی عصرهاست. این جمله، هم قدرت زن را در مواجهه با بحران نشان می‌دهد، هم عظمت ایمان را، هم بلوغ عقلانیت را.

امروز، بازخوانی این جمله نه فقط احترام به گذشته، بلکه راهی برای نجات آینده است. بیایید از زینب (س) بیاموزیم که حتی در طوفان‌های ناگزیر، می‌توان زیبا دید، زیبا زیست و تاریخ را با واژگان حقیقت به لرزه درآورد.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
اړونده منځپانګه