خبر فارغ التحصیلی یک دختر خانم هموطن، در آلمان در سن ۱۱ سالگی، نه تنها تصویری از استعداد بینظیر انسانی را به نمایش گذاشت، بلکه به شکلی دردناک، تضاد میان فرصتهای آموزشی در جهان آزاد و وضعیت اسفبار نظام آموزشی در کشور را به رخ کشید. لینا حیدر، به عنوان نماد شکوفایی استعداد در فضای آزادی، آینهای شد در برابر سیاهیِ افکاری که با نام دین، درهای تعلیم را بر روی دختران افغانستان بستهاند.
در حالیکه جهان هر روزه شاهد درخشش استعدادهای انسانی در عرصههای مختلف علمی، هنری و فناوریست، در بخشهایی از جهان، سیاستهای تاریک و جاهلانه، استعدادها را در نطفه خفه میکند. لینا حیدر، دختر هموطن ساکن آلمان، با شکستن رکورد جوانترین فارغالتحصیل مکتب در این کشور، جهان را شگفتزده کرد؛ اما همین خبر، ناخودآگاه ما را به سوی داغی کشاند که در دل میلیونها دختر در کشور زبانه میکشد، دخترانی که نه تنها فرصت شکوفایی ندارند، که حتی حق اولیه آموزش نیز از آنان سلب شده است.
لینا، در سرزمینی رشد کرد که حقوق کودک و آزادیهای فردی محترم شمرده میشود؛ اما اگر در افغانستان بود، مسیر زندگیاش پس از کلاس ششم توسط طالبان سد میشد. تفاوت در این دو سرنوشت، نه به ذات کودک بلکه به سیاستها، جهانبینیها و ساختارهای حکومتی باز میگردد. تنها خدا میداند که در دل دختربچههای افغانستان چه هزاران “لینا حیدر” با استعدادهای درخشان وجود دارند که به جای درس خواندن، در کنج خانهها خاموش میسوزند و میمیرند.
طالبان که خود را مدعی تطبیق دین اسلام میدانند، نه تنها به تعلیم و تربیت دختران پشت کردهاند بلکه با تحریف آشکار دین، با آموزههای اصیل اسلامی نیز در ستیزند. در اسلام، اولین آیهای که بر پیامبر (ص) نازل شد، «اقْرَأْ» (بخوان) بود؛ و پیامبر اسلام فرمودهاند: «طلب علم بر هر زن و مرد مسلمان واجب است»!
از منظر حقوق بشر نیز، آموزش حق بنیادی هر انسان است. سازمان ملل، یونسکو، و بسیاری نهادهای حقوقی جهانی، بستن دروازههای تعلیم بر روی نیمی از جمعیت افغانستان را نقض صریح حقوق انسانی میدانند. طالبان نه تنها مرتکب ظلم آشکار به دختران شدهاند، بلکه با تداوم این سیاست، آینده ملت افغانستان را گروگان گرفتهاند.
تجربه تاریخی ملتها نشان میدهد که هیچ کشوری بدون سوادآموزی گسترده، بهویژه در میان زنان، به توسعه پایدار نرسیده است. مادران باسواد، آیندهسازان ملت ها اند. آنان فرزندانی هوشمند، مستقل و آگاه پرورش میدهند. در مقابل، جهل مادران، آغاز زنجیرهای از محرومیت و عقبماندگیست که نسلها را در تاریکی نگه میدارد.
اگر طالبان به این سیاست تبعیضآمیز خود ادامه دهند، فاجعهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی در انتظار افغانستان خواهد بود. جامعهای که نیمی از ظرفیت انسانی خود را خانهنشین کند، هیچ گاه نمیتواند روی توسعه، عدالت و رفاه را ببیند. از منظر اقتصادی نیز، بسته بودن مکاتب و دانشگاه ها بر دختران و زنان کشور باعث کاهش شدید در نیروی کار متخصص، افت سرمایه انسانی و وابستگی مضاعف به کمکهای خارجی خواهد شد.
ما به عنوان انسانهای مؤمن، مسئول، اخلاق مدار و آگاه، طالبان را دعوت میکنیم که دست از این سیاست ظلمپیشه و غیرانسانی بردارند. درهای مدارس و دانشگاهها را باز کنند تا دختران این سرزمین بتوانند مانند لینا حیدر بدرخشند. اگر چنین نکنند، نه تنها به مردم و سرزمین ما خیانت کردهاند، بلکه خودشان نیز در آیندهای نزدیک با بحران مشروعیت، نفرت اجتماعی، و زوال فکری مواجه خواهند شد.
درخشیدن لینا حیدر در آلمان، سندی زنده و خاموشناشدنی است از ظرفیت شگفتانگیز دختران افغانستان. استعداد او نه از آلمان، بلکه از خاک رنجکشیده افغانستان ریشه گرفته است. او آینهای در برابر ماست تا ببینیم چه گنجهایی را زیر خاکستر جهل، تعصب و افراط پنهان کردهایم. اگر درها باز نشوند، ما تنها آینده را از دختران نگرفتهایم، بلکه آیندهی خود را نیزسوزاندهایم.
باشد که حاکمان امروز کشور، به جای ستیز با علم و عقل، آغوش خود را به روی نور باز کنند. باشد که فردا، صدها و هزاران لینا حیدر از دل کابل، هرات، بلخ، قندهار و غزنی سر برآورند و نه تنها افغانستان که جهان را از نو روشن کنند. باشد که مکاتب، دانشگاهها و آموزشگاهها بر دختران و زنان کشور باز شوند؛ این نه آرزویی سیاسی، که فریادی انسانی است.