عربهای متحد با تلآویو، ترکهای پیمانکار با صهیونیسم، ایغورهای قاتل مسلمانان و آذربایجانیهای در آغوش اسرائیل، آیا جرأت نگاه در چشم کودک فلسطینی را دارید؟
در جهانی که حقیقت در پشت ویترینهای سیاست پنهان شده، سفر پرزرقوبرق دونالد ترامپ به خاورمیانه، تنها یک رویداد دیپلماتیک نبود؛ صحنهای بود از یک تراژدی اخلاقی. از ریاض تا دوحه و ابوظبی، هدیههای میلیارد دالری، نشانهای طلا، بوئینگ مجلل، رقصهای سنتی و حتی رقص موی های ناموس، روایتگر چیزی جز تلاش برای خرید حمایت های سیاسی-نظامی و سکوت نبودند؛ سکوت درباره فلسطین.
در پس آن لبخندهای رسمی و قراردادهای هنگفت، عربستان سعودی بیآنکه نامی از نفت ببرد، با افزایش عرضه جهانی، سلاحی خاموش اما اثرگذار را در اختیار ترامپ گذاشت: کاهش قیمت نفت، مهار تورم در امریکا، فشار بر اقتصاد روسیه و نهایتاً تقویت موقعیت چانه زنی واشنگتن در اوکراین. این، نه فقط یک بازی اقتصادی، بلکه هدیهای استراتژیک بود؛ هدیهای پنهان که با طلا پوشیده شد و با نفت امضا.
هدیه 400 میلیون دالری قطر به ترامپ، یک فروند بوئینگ 747 با طراحی داخلی سلطنتی نماد دیگری از تلاش برای جلب رضایت کسی بود که هرگز دغدغه فلسطین را نداشت. و ترامپ، بیهیچ شرمی گفت: «رد کردن این هدیه احمقانه است.» بلی، احمقانه نیست، بلکه شرمآور است! شرمآور برای همه دولتهایی که از جیب مردمشان خرج میکنند، اما نه برای مردم خود، بلکه برای رضایت قدرتهایی که تنها سلاحشان معامله است و تنها زبانشان، منافع.
و اکنون، در اوج بحران انسانی غزه، ماجرایی رخ داد که حتی مفهوم «بیشرمی» را نیز به چالش کشید. در حالی که کودکان فلسطینی از گرسنگی به مرز مرگ رسیدهاند و نوار غزه پس از ماهها محاصره، محتاج نان و داروست، یکی از کشورهای عربی، که همهچیزش فریاد میزند عربستان سعودی است، به جای غذا، دو کامیون کفن فرستاد! آری، کفن! نه نان، نه آب، نه دارو. بلکه پیامی مکتوب در قالب پارچه سفید: «ما نه برای نجات، که برای تدفین شما آمدهایم!» این عمل، نهتنها نماد وقاحت سیاسی، بلکه نشانهای از پذیرش نسلکشی و همکاری عملی با پروژه حذف یک ملت است.
رامی عبده، رئیس دیدبان حقوق بشر اروپا-مدیترانه، با افشای این موضوع، آن را «زمینهسازی برای کشتار جمعی» خواند. و راست میگوید: وقتی به جای گرسنگان، جنازهها را در نظر میگیرید، یعنی دیگر حتی امید به زندهماندن را هم از آنها گرفتهاید. اگر این کمک انسانی است، پس قصاب چه میکند؟
در همان روزها، آن سوی آسمانها، چین، دولتی غیرمسلمان، در اقدامی بیسابقه، با اسکورت جنگندههایش، محمولههای بشردوستانهاش را به غزه رساند تا به جهان بگوید انسانیت، به دین نیست؛ به شرافت است. این در حالیست که دولتهای مدعی اسلام، تنها به محاسبات ارزی و نظامی مشغولاند. کدام یک از این دولتهای عربی حتی یک سخن – نه عمل – با جرأت کودککشی اسرائیل را محکوم کردند؟ هیچکدام!
خیانتهایی که دیگر نمیتوان پنهان کرد، ما با صدای بلند میپرسیم:
عربستان سعودی، که روزی خود را «خادمالحرمین» مینامید، کجای معادله فلسطین ایستاده؟ آیا هدیههای میلیاردی به ترامپ یا ارسال کفن برای محاصرهشدگان، جای زخمهای بیداروی کودکان غزه را پر میکند؟
قطر، که خود را میانجی معرفی میکند، چه زمانی غیر از نواختن چکهای سیاسی، تصمیم گرفت کنشگر حقیقت باشد؟
امارات متحده عربی، که نشانهای طلا به گردن قاتلان فلسطین میاندازد، آیا شرم نمیکند؟
مصر، که گذرگاه رفح را میبندد، اردن که با اسرائیل توافقات امنیتی دارد، ترکیه که روابط تجاریاش با تلآویو ادامه دارد و آذربایجان که با صهیونیسم قرارداد تسلیحاتی میبندد؛ شما کجای تاریخ اسلام ایستادهاید؟ شرمتان باد!
و شمایی که نام اسلام را یدک میکشید و شمشیرتان بر گردن مسلمانان میچرخد؛ اعضای ایغوری گروههای تروریستی که به نام جهاد، در عراق و سوریه و افغانستان خون مسلمانان را میریزید، کدامین آیه به شما گفته که فلسطین را نادیده بگیرید؟ امروز دولت چین، همان دولتی که با آن دشمنی میکنید، در کنار مردم غزه ایستاده و شما، در خدمت منافع کفار و صهیونیسم، شمشیرتان را نه بر دشمن، که بر مسلمان گشودهاید. اگر این جهاد است، پس جنون چیست؟
و اما مردمی که در سکوت، مقاومترین صدا هستند؛ در این معرکه زشت و پیچیده، تنها چند صداست که هنوز قابل احترام است:
جمهوری اسلامی ایران، که با وجود همه فشارها، هزینهها و تحریمها، فلسطین را تنها نگذاشت.
مردم عراق، که با خون و غیرت در کنار محور مقاومت ایستادهاند.
حوثیهای یمن، که با دستان خالی اما با ایمان استوار، فریاد مظلومیت فلسطین را در عمل به گوش جهانیان میرسانند.
و همینطور در میان همه صداهایی که یا خاموش شدند یا بهسود اشغالگران فریاد زدند، صدایی رسا، مقاوم و پیوسته از جنوب لبنان نیز به گوش رسیده است؛ حزبالله لبنان! جریانی که نهتنها در کلام، بلکه در میدان ایستادگی، نشان داد حمایت از فلسطین تنها یک شعار نیست بلکه تعهدی الهی است.
قدردانی میکنیم از حزبالله، که در سایهی تحریم، فشار و تهدید، همچنان ستون خیمه مقاومت در برابر صهیونیسم جهانی باقی مانده است.
تاریخ بیرحم است، اما منصف؛ آنکه امروز کاخ میسازد بر ویرانههای انسانیت، فردا در دادگاه وجدان بشر محاکمه خواهد شد. عربستان، قطر، امارات، ترکیه، مصر، اردن، آذربایجان… تاریخ درباره شما قضاوت خواهد کرد. روزی خواهد رسید که دیگر جعبههای طلا، هواپیماهای مجلل و کامیونهای کفن، مانع رسوایی شما نخواهند شد.
و در پایان، باید گفت: در جهانی که در آن حتی هواپیما هدیه میشود، نفت سکوت میخرد و کفن جای غذا مینشیند، هنوز مردمانی هستند که وجدانشان را نفروختهاند. از چینِ غیرمسلمان که برای انسانیت ایستاد، باید آموخت. از مقاومت ایران، عراق، یمن و حزبالله لبنان باید تقدیر کرد. و از دولتهای خائن عرب، باید پرسید: اگر اسلام این است که شما میگویید، پس انسانیت کجاست؟
ما در کنار مظلومان خواهیم ماند؛ حتی اگر کاخهای دنیا علیه ما باشد. چون باور داریم که حقیقت را نمیتوان کشت، حتی اگر همه معاملهگران جهان برای سکوتش طلا خرج کنند!