در حالی که ماهها از آغاز یورش تمامعیار رژیم صهیونیستی به نوار غزه میگذرد، جهان شاهد یکی از فجیعترین جنایات تاریخ معاصر علیه مردم یک سرزمین محاصرهشده است؛ مردمی که در محدودۀ کوچکی گرفتار آمدهاند، بیپناه و بیدفاع، و اکنون با ویرانیای مواجهاند که سازمان ملل آن را «فراتر از تصور» توصیف کرده است. گزارش اخیر آژانس امداد و کاریابی سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی (آنروا) مبنی بر آنکه ۹۲ درصد از خانههای نوار غزه آسیب دیده یا کاملاً ویران شدهاند، تنها گوشهای از حجم ویرانی است. غزه دیگر شهری برای زندگی نیست، بلکه ویرانهای از خاکستر و خون است، جایی که مرگ و آوارگی، کودکان و زنان را در کام خود فرو برده است.
محاصرهای که بیش از ۱۷ سال بر این باریکۀ ساحلی تحمیل شده، اکنون به جنایتی آشکار علیه بشریت بدل شده است. آنروا با تأکید بر تکرار آوارگی هزاران خانواده و فقدان ابتداییترین پناهگاهها، تصویر روشنی از فاجعه انسانی در غزه ارائه کرده است؛ فاجعهای که ابعاد آن نه فقط به بمباران خانهها، بلکه به نابودی سیستم بهداشت، آب، غذا و امید امتداد یافته است.
مدیر بیمارستانهای میدانی در غزه نیز به صراحت از برنامه منظم رژیم صهیونیستی برای نابودی زیرساختهای درمانی سخن گفته و آن را بخشی از جنگی سیستماتیک برای قتل عام جمعی توصیف کرده است. سخن از سوءتغذیه فراگیر و کمبود شدید دارو، تجهیزات و نیروی انسانی در بیمارستانها تنها هشدار به جامعه جهانی نیست؛ این یک فریاد است، فریادی از میان خون و خاک و زخم.
اما آنچه بیش از همه این فاجعه را تلختر و عمیقتر میسازد، سکوت مطلق و بلکه همدستی دولتهای عربی است. در حالی که رژیم صهیونیستی با افتخار اعلام میکند که کنترل تمام نوار غزه را در دست خواهد گرفت و به ورود حتی حداقلیترین کمکهای انسانی نیز پایان میدهد، برخی کشورهای عربی با نادیده گرفتن این جنایات، در حال هدیه دادن میلیاردها دالر به بزرگترین حامی و تأمینکنندۀ تسلیحات اسرائیل، یعنی ایالات متحده آمریکا هستند.
آیا تاریخ فراموش خواهد کرد که در همان روزهایی که کودکان غزه در زیر آوارها دفن میشدند، سران سعودی در ریاض فرش قرمز برای دونالد ترامپ پهن کردند؟ آیا کسی رقص دستهجمعی زنان با لباس سنتی عربی برای استقبال از رئیسجمهور کشوری را فراموش خواهد کرد که با فشردن یک دکمه، اسرائیل را به موشک و بمب مجهز میکرد؟ آیا میتوان از کشوری چون امارات انتظار همدردی با فلسطین داشت، در حالی که سفارت اسرائیل را در دل ابوظبی گشودند و مشغول عادیسازی با جنایتکارانی هستند که از خون کودکان فلسطینی حریر دیپلماسی میبافند؟
در چنین روزگاری، امید بستن به این سران فربه و بیغیرت، نهتنها بیهوده بلکه خفتبار است. تنها روزنه امید برای مردم غزه، ایستادگی ملتها و تودههای مردم در سراسر جهان است؛ مردمانی چون مردم هرات که با وجود فشارهای اقتصادی و زندگی در کشوری بحرانزده، چندین مرحله کمک نقدی و غیرنقدی به مردم فلسطین ارسال کردهاند. مجموع این کمکها در یک سال به ۱۹۰ هزار دالر رسیده، رقمی که شاید در برابر میلیاردها دالر کمک کشورهای نفتخیز به آمریکا ناچیز باشد، اما در ارزش انسانی و معنوی، گوی سبقت از همه ربوده است.
این، رسالت امت اسلامی است که نگذارند کشتار مردم فلسطین به یک «خبر عادی» در تیترهای خبری بدل شود. مسلمانان، آزادگان و انسانهای شریف سراسر جهان موظفاند بهپا خیزند، صدا بلند کنند، در برابر این محاصره سکوت نکنند، و با هر وسیلهای که در توان دارند در صف مقدم حمایت از ملت مظلوم غزه قرار گیرند.
اگر رهبران عرب به خفت عادیسازی با اسرائیل افتادهاند و حتی در مقابل نسلکشی مردم فلسطین لبخند خیانت میزنند، وظیفۀ مسلمانان بیدار این است که دیوار سکوت و بیتفاوتی را بشکنند. تاریخ خواهد نوشت که چه کسانی در روزگار کشتار، ایستادند و چه کسانی از ترس یا طمع، بر سفره ستم نشستند. اما امروز، فریاد غزه، فریاد انسانیت است؛ فریادی که بر دوش ما سنگینی میکند. نگذاریم این فریاد در هیاهوی دروغین رسانهها گم شود. نگذاریم غزه تنها بماند.