هر سال در هجدهم ماه می، ملتها روز جهانی موزیم را گرامی میدارند؛ روزی که فرصتی است برای تأمل در اهمیت میراث فرهنگی، شناخت ارزشهای تمدنی بشر و پاسداری از هویت تاریخی ملتها. موزیمها نه تنها محل نگهداری اشیای باستانیاند، بلکه آیینهای از تاریخ، تمدن، و فرهنگهای کهناند که به بشریت امکان میدهند تا با گذشته خویش پیوندی آگاهانه برقرار کند و مسیر آینده را روشنتر بپیماید.
آثار باستانی، فراتر از اجسام مادی، حاملان حافظه جمعی و روایتهای پرمایه از زندگی، هنر، دین، علم و اندیشه گذشتگاناند. این آثار، گواهیاند بر خلاقیت انسان در طول قرون و نشانهای از دستاوردهای تمدنیای که پایهگذار بسیاری از مفاهیم مدرن امروزی شدهاند. هر پیکره سنگی، هر خط نوشته، هر اثر سفالی، داستانی برای گفتن دارد؛ داستانی از رشد و شکوفایی، از جنگ و صلح، از ایمان و هنر. بیتردید، جوامعی که به چنین میراثی ارج مینهند، ریشهدارتر و در برابر بحرانهای هویتی مقاومترند.
افغانستان سرزمینی است که در دل خود بخشی از باارزشترین آثار تاریخی و فرهنگی جهان را جای داده است. از تمدن آریانا و باختر گرفته تا دوره اسلامی و معاصر، این سرزمین محل تقاطع فرهنگها و زایش اندیشهها بوده است. موزیم ملی افغانستان با وجود سالها جنگ، هنوز هم یکی از گنجینههای باستانشناسی منطقه به شمار میرود. آثار زرگری دوره کوشانی، مجسمههای بودایی، ظروف و مهرهای باستانی، قرآنهای خطی و نسخ نادر، تنها بخشی از این سرمایه فرهنگی عظیم است که باید با دقت تمام نگهداری شود.
ویرانی تندیسهای بودای بامیان در سال ۲۰۰۱ یکی از تلخترین خاطرات حافظه فرهنگی جهانی است. آن اقدام نه تنها تخریبی فیزیکی بر پیکره تاریخ افغانستان بود، بلکه زخمی عمیق بر دل فرهنگ جهانی وارد ساخت. جامعه بینالمللی هنوز هم آن حادثه را به عنوان نمونهای از دشمنی با فرهنگ و تاریخ به یاد دارد. اکنون که طالبان دوباره حاکم شدهاند، مسئولیت بزرگی بر دوش آنان نهاده شده است تا از تکرار چنین فجایع فرهنگی جلوگیری کنند. آنان باید از موقعیت کنونی نه برای حذف گذشته، بلکه برای محافظت از آن بهره بگیرند. حفظ موزیمها، بازسازی آثار آسیبدیده، جلوگیری از قاچاق اشیای باستانی و همکاری با نهادهای فرهنگی بینالمللی، نشانههایی از این مسئولیتپذیری خواهد بود.
فراموش نکنیم که موزیمها تنها برای دیدن اشیای کهن نیستند، بلکه ابزارهاییاند برای آگاهسازی نسل نو از هویت خویش و الهامبخشی برای آینده. نگهداری از آنها، نه فقط یک وظیفه اداری، بلکه تعهدی فرهنگی، ملی و حتی دینی است. رسانهها، متولیان فرهنگ، نهادهای مدنی و نخبگان باید در این راه صدای خویش را بلند کنند و از هر جایگاهی برای ترویج فرهنگ حفاظت از میراث تاریخی استفاده نمایند.
در چنین روزی، شایسته است که همگان- از نهادهای حاکم گرفته تا مردم عادی- به ارزش میراث فرهنگی افغانستان بیشتر بیندیشند. این آثار، نه فقط دارایی ملی ما، بلکه سرمایه بشریاند که مرزهای زمان و مکان را درنوردیدهاند. حفظ آنان، پاسداری از جان تاریخ است؛ تاریخی که اگر نابود شود، هویت یک ملت نیز با آن به فراموشی سپرده خواهد شد.