تصمیم تازهی طالبان برای اخراج دهها استاد دانشگاه کابل، بهویژه زنان، و تعطیلی صدها صنف آموزشی در پنجشیر و پکتیا، یک ضربه ویرانگر دیگر بر پیکر نیمهجان آموزش و پرورش کشور است. این تصمیمات نهتنها خلاف عقلانیت دینی، اخلاقی و انسانی است، بلکه آشکارا نقض فاحش حقوق بشر، کرامت انسانی و اصول تعلیم و تربیت در اسلام و جامعه مدرن محسوب میشود. طالبان باید پاسخ بدهند: چه کسی شما را برگزیده تا در جایگاه داور شایستگی علمی بنشینید و آینده این سرزمین را چنین با بیمسؤولیتی تیره سازید؟
اخراج 264 تن از اساتید و کارمندان دانشگاه کابل، با تمرکز ویژه بر زنان، چیزی فراتر از یک اقدام اداری است. این یک پروژه سیستماتیک حذف عقلانیت و بستن دهان اندیشه و خرد است. وقتی یکی از چهرههای شاخص دانشگاهی چون احمد ضیا رفعت نیز در فهرست اخراجشدگان قرار میگیرد، این نهتنها نشانهای از افراطگرایی ضدعلمی است، بلکه روشن میسازد که حذف بر اساس معیارهای علمی صورت نمیگیرد، بلکه معیارهای سیاسی، قومی، زبانی و جنسیتی حاکم است.
با تعطیلی بیش از 200 صنف آموزشی در پنجشیر و بیش از 260 صنف در پکتیا، طالبان در حال ریشهکنی امید در نسلهای آینده هستند. محرومسازی بیش از 5 هزار کودک از آموزش، چیزی نیست جز بذرپاشی جهل، فقر و خشونت در فردای افغانستان.
آموزش ابتدایی نه فقط بنای سواد، بلکه تربیت انسان متعهد، باوجدان و اجتماعی است. جامعهای که آموزش در آن تعطیل شود، دیر یا زود دچار فروپاشی فرهنگی، روانی و اقتصادی خواهد شد. فقر فکری، مهاجرت نخبگان، ناامیدی اجتماعی و خشونت ساختاری تنها بخشی از پیامدهای آن است.
آیا طالبان فراموش کردهاند که نخستین واژه قرآن «اقرأ» است؟
آیا نمیدانند که پیامبر اسلام فرمود: «طلب العلم فریضة على کل مسلم و مسلمة»؟
اسلام بهروشنی تعلیم را برای مرد و زن واجب دانسته است. کدام حدیث و کدام آیه به طالبان این مشروعیت را میدهد که درهای تعلیم را بهروی زنان و کودکان ببندند و اساتید عالم را به حاشیه برانند؟
اگر دین را حجت میگیرید، بفرمایید کدام اصل دینی چنین ظلم آشکاری را تجویز کرده است؟
این اقدامات طالبان آشکارا نقض ماده 26 و 27 اعلامیه جهانی حقوق بشر است که بر حق آموزش، انتخاب شغل و مشارکت برابر در امور فرهنگی و علمی تأکید دارد.
اخراج گزینشی بر پایه جنسیت و قومیت، تجاوز به حقوق مدنی انسانهاست و مجازات بدون محاکمه، اخلال در کرامت انسانی است.
شما که بهنام نظام اسلامی قدرت گرفتهاید، پاسخ دهید:
- چه مرجع علمی، دانشگاهی یا دینی شما را در جایگاه داوری علمی نشانده است؟
- صلاحیت حذف نخبگان را از کجا آوردهاید؟
- کدام عقل سلیم به شما این اختیار را میدهد که آینده هزاران کودک را با یک فرمان لغو کنید؟
اگر دغدغه دین دارید، با خرد اسلامی تصمیم بگیرید، نه با تعصب و حذف. اگر به عدالت باور دارید، چرا زنان و اقلیتها را هدف قرار دادهاید؟ اگر خدمت میخواهید، چرا نخبگان را از صحنه بیرون میکنید؟
بهجای پاکسازی نخبگان، از آنان برای بازسازی کشور بهره گیرید، آموزش را تهدید ندانید، بلکه ضامن بقای خود بدانید. نگذارید تاریخ، شما را بهعنوان نابودکنندگان آینده یک ملت در حافظه خود ثبت کند. بدانید که هر کودک محرومشده از آموزش، ممکن است قربانی افراطگرایی فردا شود، و این چرخه خشونت پایانی نخواهد داشت. دین را ابزار حذف نسازید؛ دین پیامآور روشنگری و عدالت است، نه تاریکی و حذف.
طالبان اگر امروز استادان را حذف کنند، فردا نه کسی برای تدریس باقی میماند، نه برای پرورش، نه برای توسعه.
اگر امروز صنفهای درسی را تعطیل کنید، فردا فرزندان همین ملت علیهتان خواهند نوشت، خواهند گفت، و خواهند ساخت.
هر در بستهای بر آموزش، پنجرهای است بهسوی فقر، خشونت و عقبماندگی.
تاریخ قضاوت میکند؛ یا در زمرهی سازندگان این ملت قرار میگیرید یا در کنار تاریکترین دشمنان دانایی.
انتخاب با شماست: سازندگی یا سقوط!
نویسنده: ز. نظری