در شرایط فعلی افغانستان، بحرانهای متعدد انسانی به واسطه ضعف در مدیریت، کاهش کمکهای خارجی، و سوءمدیریت داخلی در حال گسترش است. آخرین گزارش سازمان حفاظت از کودکان در افغانستان که اعلام کرده است که به دلیل کاهش کمکهای مالی، ۱۸ مرکز درمانی بسته شدهاند و اگر این روند ادامه یابد، تا چند هفته دیگر ۱۴ مرکز دیگر نیز تعطیل خواهند شد، هشدار جدی در مورد وضعیت وخیم کودکان این کشور به ویژه در زمینه درمان سوءتغذیه و دیگر بیماریها به شمار میآید. این بحران، نه تنها نشاندهنده مشکلات مدیریتی طالبان در سطح کلان است، بلکه تصویر واضحی از سرنوشت افغانستان تحت حاکمیت گروهی است که از حمایتهای داخلی و خارجی به طور گستردهای بهرهمند شدهاند و به جای توجه به رفاه مردم، منابع مالی و انسانی کشور را به سمت اهداف ناشناخته و حتی شخصی سوق دادهاند.
یکی از اصلیترین مشکلات افغانستان تحت حاکمیت طالبان، عدم توانایی در مدیریت بهینه منابع کشور است. منابع طبیعی افغانستان، به ویژه معادن عظیم این کشور، پتانسیل زیادی برای تحول اقتصادی و اجتماعی دارند. اما در عوض، شاهد هدر رفتن و سوءاستفاده از این منابع هستیم. طالبان در حال حاضر به جای استفاده از درآمدهای ملی برای بهبود وضعیت اقتصادی و تأمین نیازهای اساسی مردم، اغلب این منابع را برای اهداف نامعلوم صرف میکنند، به طوری که گمانهزنیهایی وجود دارد مبنی بر سرمایهگذاری در کشورهای خارجی نظیر قطر. در این میان، وضعیت بحرانی افغانستان، از جمله بسته شدن مراکز درمانی و توقف برنامههای حمایتی برای کودکان، به وضوح نشاندهنده اولویتهای غلط و بیتوجهی به مردم است.
در حالی که کشور با فقر و بحرانهای انسانی روبهرو است، طالبان به نظر میرسد که بیشتر به تقویت بنیههای سیاسی و نظامی خود در عرصههای خارجی و داخلی علاقهمند است تا به حل مشکلات داخلی. این رویکرد نه تنها باعث تشدید بحرانهای انسانی شده بلکه بحران اقتصادی کشور را نیز دوچندان کرده است. استفاده نادرست از منابع کشور و در عین حال عدم برنامهریزی صحیح برای تقویت زیرساختهای بهداشتی و آموزشی، به وضوح مسئولیت طالبان را در این بحران نشان میدهد.
چند سال پیش، پیش از به قدرت رسیدن طالبان، افغانستان با چالشهای امنیتی گستردهای روبهرو بود. در آن زمان، بسیاری از کودکان در معرض خطرات جنگ، فقر، و سوءتغذیه بودند. اما امروز، پس از روی کار آمدن طالبان، وضعیت این کودکان بدتر شده است. اگرچه برخی از پیشرفتهای اولیه در زمینه امنیت سیاسی و نظامی صورت گرفته، اما این گروه به وضوح از مدیریت منابع مالی و انسانی شان عاجز است. در حقیقت، طالبان اکنون از ناحیه عدم کارایی در اداره کشور و سوءمدیریت مالی، امنیت جانی کودکان را در معرض تهدید قرار دادهاند.
کودکانی که در مراکز درمانی این کشور تحت مراقبت بودند و به درمان و تغذیه صحیح نیاز داشتند، اکنون در حال از دست دادن فرصتی برای زنده ماندن و رشد سالم هستند. کاهش کمکهای مالی، بسته شدن مراکز درمانی، و نبود سیستم درمانی مؤثر، باعث شدهاند که هزاران کودک از دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی محروم شوند. طالبان باید پاسخگو باشد که چگونه با توجه به منابع موجود، این بحران انسانی را از چشم جامعه جهانی پنهان کرده و بدتر از آن، به جای رسیدگی به مشکلات مردم، آنها را در شرایط بدتری قرار دادهاند.
یکی دیگر از دلایل بحرانی شدن وضعیت در کشور، کاهش کمکهای خارجی است که خود نتیجه سوءمدیریت داخلی و ناتوانی در جذب حمایتهای بینالمللی است. طالبان به جای ایجاد یک چارچوب کاری مناسب برای همکاری با جامعه جهانی، با رویکردهای ایدئولوژیک و سیاسی خود، بسیاری از فرصتها را از دست دادهاند. آنها نه تنها نتوانستهاند از منابع خارجی برای تقویت زیرساختها و بهبود وضعیت معیشتی مردم بهره ببرند، بلکه با سیاستهای نادرست خود، بسیاری از پروژهها و برنامههای حمایتی را که به سود مردم بوده، متوقف کردهاند. این سوءمدیریتها نه تنها به بحرانهای داخلی دامن میزند بلکه به انزوای بیشتر افغانستان در جامعه جهانی نیز منجر میشود.
تحلیل این وضعیت به وضوح نشان میدهد که بحران انسانی کنونی در افغانستان، نتیجه مستقیم سوءمدیریت طالبان است. از هدر دادن منابع ملی گرفته تا کاهش کمکهای خارجی و تعطیلی مراکز درمانی، همه اینها نشاندهنده بیکفایتی و بیتوجهی به نیازهای اساسی مردم است. در نهایت، اگر طالبان به مسئولیتهای خود در قبال مردم به درستی عمل نکنند و به جای سرمایهگذاری در مسائل سیاسی و نظامی به بهبود زیرساختهای حیاتی کشور بپردازد، افغانستان همچنان در مسیر بحرانهای عمیقتر قرار خواهد گرفت.
افغانستان نیاز به یک تغییر اساسی در سیاستهای داخلی و خارجی خود دارد. تنها با تمرکز بر رفاه مردم، استفاده بهینه از منابع ملی، و جذب حمایتهای بینالمللی است که میتوان به یک آینده بهتر برای کشور امیدوار بود.
نویسنده: ز.نظری