مسئله فلسطین، بهعنوان یکی از بزرگترین تراژدیهای تاریخ معاصر، نهتنها مبارزهای برای آزادی سرزمین اشغالی بلکه آزمونی برای وجدان امت اسلامی است. با این حال، عملکرد دولتهای عربی در برابر این مسئله، نمایانگر شکاف عمیق میان ملتها و رهبران آنهاست. دولتهایی که روزگاری مدعی حمایت از آرمان فلسطین بودند، آشکار شد که یا در برابر جنایات صهیونیسم سکوت کردند یا بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با این رژیم غاصب همپیمان شدند. این رفتار خفتبار، نهتنها ضربهای سنگین به آرمانهای اسلامی وارد کرد بلکه وجدان بشری را نیز جریحهدار کرده است.
خیانت دولتهای عربی به ملت فلسطین، لکه ننگی است که تاریخ هرگز فراموش نخواهد کرد. این دولتها، بهجای ایفای نقش مؤثر در حمایت از مردم مظلوم فلسطین، به بازیچهای در دست قدرتهای استعماری و رژیم صهیونیستی تبدیل شدهاند. آنها نهتنها در برابر کشتار بیرحمانه زنان و کودکان فلسطینی سکوت کردهاند، بلکه با عادیسازی روابط با اسرائیل، بهطور مستقیم مشروعیتبخشی به جنایات این رژیم را تقویت کردهاند.
این عادیسازی روابط، که با شعارهای پوچ اقتصادی و دیپلماتیک توجیه میشود، در واقع خیانتی به ملتهای مسلمان و تمام بشریت است. ملتهای عربی، بهویژه در کشورهایی مانند مصر، امارات، بحرین، و عربستان سعودی، همواره در اعتراض به این سیاستهای خیانتآمیز خواستار حمایت واقعی از آرمان فلسطین بودهاند. اما رهبرانشان با بیاعتنایی به این خواستهها، به ویرانی وحدت اسلامی دامن زدهاند.
در کنار خیانت دولتهای عربی، نقش مخرب امریکا و برخی کشورهای اروپایی نیز غیرقابل انکار است. حمایت بیقیدوشرط مالی، نظامی و دیپلماتیک از اسرائیل، این رژیم کودک کش را در انجام جنایاتش علیه مردم فلسطین جسورتر کرده است. از وتو کردن قطعنامههای شورای امنیت که خواستار توقف خشونتهاست تا فروش تسلیحات پیشرفته به اسرائیل، امریکا و همپیمانانش نقش مستقیمی در این فجایع داشتند. این کشورها، با شعارهای دروغین حقوق بشر و دموکراسی، در واقع تنها به منافع اقتصادی و سیاسی خود اهمیت میدهند و حاضر شدند به قیمت جان هزاران انسان بیگناه، از جنایات اسرائیل چشمپوشی کنند.
مواضع ترکیه در قبال مسئله فلسطین، نمونهای از تناقض آشکار و سیاستهای فرصتطلبانه است. از یک سو، رهبران ترکیه در محافل بینالمللی اسرائیل را بهعنوان رژیمی غاصب محکوم میکنند و از سوی دیگر، روابط تجاری، اقتصادی و حتی نظامی خود را با این رژیم ادامه میدهند. چنین رفتارهایی، اعتبار ترکیه را بهعنوان مدافع مظلومان بهشدت زیر سؤال برده است. بهویژه آنکه ملت فلسطین نیازمند اقداماتی عملی هستند، نه صرفاً شعارهایی برای جلب نظر افکار عمومی.
در مقابل این خیانتها و سکوتهای مرگبار، ملت فلسطین با مقاومت جانانه خود، درسی فراموشنشدنی به ظالمان تاریخ دادهاند. گروههای مقاومت همچون حماس، حزبالله لبنان، و حوثیهای یمن، با حمایت از مردم فلسطین، اثبات کردهاند که آرمانهای انسانی و اسلامی هنوز زندهاند. این گروهها، با ایستادگی در برابر قدرتهای ظالم و مدافعان آنها، الگویی از شجاعت و پایداری برای تمام جهان هستند.
مسئله فلسطین، آزمونی برای وجدان بشری است. اسرائیل، بهعنوان نماد ظلم و اشغالگری، و همپیمانانش، اعم از آمریکا، اروپا و دولتهای عربی خائن، همگی در این آزمون مردود شدهاند. سکوت و همدستی آنها در برابر کشتار مردم بیگناه، لکه ننگی بر پیشانی تاریخ خواهد بود. در این میان، ملتها و گروههای مقاومتی که در کنار فلسطین ایستادهاند، نمایندگان واقعی آرمانهای انسانی و اسلامی هستند.
وظیفه هر انسان آزادهای است که در برابر این جنایات سکوت نکند و از حق مظلومان دفاع کند. تاریخ نشان داده است که ظلم پایدار نخواهد بود، و ملت فلسطین، با مقاومت قهرمانانه خود، سرانجام به آزادی دست خواهند یافت. جهان اسلام نیز باید با اتحاد و همبستگی، نقشههای ظالمانه دشمنان را نقش بر آب کند و آرمان فلسطین را بهعنوان اولویت نخست خود بازپس گیرد.
نویسنده: ز. نظری