یکی از مهمترین شاخصههای شخصیت شهید سلیمانی، اعتقاد عمیق و عملی به مکتب اهلبیت ع و ولایت فقیه بود. ایشان خود را همواره سرباز ولایت میدانست و معتقد بود که پیروی از رهنمودهای رهبری، ضامن موفقیت در هر میدان است. در تصمیمگیریها و اقدامات استراتژیک، حتی در سختترین شرایط، نظر رهبری برای او فصلالخطاب بود. این نگاه عمیق به ولایت، ایشان را تبدیل به نمادی از وحدت و پیروی از خط امام خمینی (ره) و رهبر معظم انقلاب اسلامی کرد.
شهید سلیمانی، مقاومت را نه تنها یک تاکتیک، بلکه یک مکتب فکری و عملی معرفی کرد. این مقاومت، تجلی عزم راسخ امت اسلامی در برابر استکبار جهانی، بهویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی، است. ایشان با ایجاد و گسترش جبهه مقاومت اسلامی، از لبنان و فلسطین تا سوریه و عراق و حتی افغانستان، الگویی از استقامت و پایداری ارائه کرد که امروز، محور وحدت میان ملتهای اسلامی است.
«الحیات عقیده و الجهاد» را میتوان جوهره شخصیت حاج قاسم دانست. او نه تنها خود مصداق کامل این روایت بود، بلکه تلاش میکرد جوانان مسلمان را به اهمیت جهاد و آمادگی برای دفاع از ارزشها و آرمانهای اسلامی آگاه کند. شهادت در راه خدا برای او، اوج زندگی بود و همین نگاه او، الهامبخش هزاران رزمنده و مجاهد در سراسر جهان اسلام شد.
مکتب سلیمانی بر توسعه قدرت منطقهای محور مقاومت استوار بود. حمایت از گروههایی همچون حزبالله لبنان، حشدالشعبی عراق، انصارالله یمن، و فاطمیون افغانستان، نه تنها موجب افزایش انسجام میان ملتهای اسلامی شد، بلکه اقتدار شیعه را در برابر دشمنان جهانی به نمایش گذاشت. این تلاشها، قدرت نرم و سخت جبهه مقاومت را به مرحلهای رسانده که اکنون هیچ قدرتی نمیتواند آن را نادیده بگیرد.
شهید سلیمانی، خودسازی را مقدمه هر پیروزی دانسته و معتقد بود تا زمانی که انسان درون خود را اصلاح نکند، قادر به ایجاد تغییرات بزرگ نخواهد بود. این نگاه او به تربیت نفوس، باعث شد تا نسل جدیدی از جوانان مؤمن و انقلابی در محور مقاومت تربیت شوند.
روحیه فداکاری و ایثار شهید سلیمانی، او را به الگویی برای تمام مجاهدان و مسلمانان تبدیل کرد. او برای حفاظت از نوامیس و ارزشهای اسلامی، همواره در صف مقدم بود. این روحیه ایثار، باعث شد تا در دل مردم جایگاهی ویژه پیدا کند و نام او به نمادی از مقاومت و غیرت تبدیل شود.
یکی از اصول بنیادین مکتب سلیمانی، عملگرایی بود. جنرال قاسم، نه تنها به گفتار بلکه به عمل معتقد بود. او نشان داد که میتوان با برنامهریزی دقیق و عمل بهموقع، حتی در برابر قدرتمندترین دشمنان نیز پیروز شد. دستاوردهای عینی او در میدانهای مختلف، گواه روشنی بر این اصل است.
شهید سلیمانی، اهمیت وحدت امت اسلامی را بهخوبی درک کرده بود. او همواره تلاش میکرد تا شکافهای مذهبی و قومی را به فرصتی برای تقویت وحدت تبدیل کند. از دید او، دشمن اصلی جهان اسلام، استکبار جهانی و صهیونیسم بود و تنها راه مقابله با این دشمن، یکپارچگی و همصدایی میان تمام فرق اسلامی است. این رویکرد، امروز باید الهامبخش همه مسلمانان باشد.
شهید سلیمانی با غیرتی مثالزدنی، از حرمین اهلبیت و نوامیس شیعه و سنی در برابر هرگونه تهدید دفاع کرد. تلاشهای او، موجب ارتقای عزت و اقتدار شیعیان در جهان شد و نشان داد که پیروی از مکتب اهلبیت، نه تنها وظیفهای دینی بلکه راهبردی برای نجات امت اسلامی است.
شهید سلیمانی، الگویی عملی برای جوانانی است که به دنبال ایفای نقش در زمینهسازی ظهور امام عصر (عج) هستند. تلاشهای او در تقویت جبهه مقاومت، در واقع بخشی از مسیری بود که زمینه تحقق وعده الهی را فراهم میکند.
امروز، امت اسلامی بهویژه شیعیان افغانستان، باید با تأسی به مکتب شهید سلیمانی، از هرگونه اختلافافکنی دوری جسته و با وحدت کلمه، در برابر دشمنان مشترک ایستادگی کنند. مکتب سلیمانی، راهنمایی برای حرکت بهسوی عزت و اقتدار اسلامی است.
به امید تحقق وعده الهی و ظهور منجی عالم بشریت (عج).
نویسنده: م. کهریزنوی