از زمان آغاز بحران سوریه در سال ۲۰۱۱، گروههای متعددی در داخل و خارج از کشور به مبارزه علیه دولت بشار اسد پرداختند. این گروهها، که از نظر ایدئولوژیک، قومی و مذهبی تفاوتهای زیادی با یکدیگر دارند، نهتنها موجب تضعیف دولت مرکزی شدند، بلکه جنگ داخلی سوریه را به یکی از پیچیدهترین درگیریهای معاصر تبدیل کردند.
حالا پس یک دوره طولانی، دولت بشار اسد سقوط کرد و نظام سوریه به دست معارضان دولت افتاد. سقوط دولت بشار اسد در سوریه را میتوان نتیجه مجموعهای از عوامل داخلی و خارجی دانست که بهطور همزمان دست به دست هم دادند و حکومتی که زمانی یکی از پایگاههای قدرتمند منطقهای محسوب میشد را به ورطه فروپاشی کشاند. ظهور داعش و گروههای تروریستی دیگر در سوریه، تغییر رفتار آنها و در نهایت کاهش حمایتهای میدانی از جانب متحدان سنتی دولت سوریه از جمله ایران و روسیه، همگی در شکلگیری این نتیجه نقش داشتند. با وجود هشدارهای مکرر ایران به دولت بشار اسد، اعتماد بیش از حد او به وعدههای جریانهای عربی و غربی، یکی از مهمترین اشتباهات راهبردی او بود که منجر به این سقوط شد.
در ابتدا، تروریستها با بهرهگیری از تاکتیکهای جدید و تغییر رویکرد، توانستند از تصویر خشن و بیرحمی که در ابتدای جنگ از خود نشان داده بودند، فاصله بگیرند و به ظاهر دیپلماتیکتر و سازگارتر جلوه کنند. این تغییر رویکرد باعث شد تا بخشهایی از مردم سوریه که از جنگ طولانیمدت خسته و فرسوده شده بودند، دیگر تمایلی به حمایت از ارتش سوریه در مقابله با آنها نداشته باشند. ضعف ارتش سوریه در این مرحله نیز عامل دیگری بود که شرایط را برای سقوط دولت فراهم کرد. ارتش که در ابتدا با انگیزه و توانایی نسبی به مقابله با تروریستها میپرداخت، بهمرور تحت فشارهای اقتصادی، روانی، و کاهش حمایت مردمی، قدرت و انگیزه خود را از دست داد.
یکی از کلیدیترین عواملی که بشار اسد را در این مسیر فروپاشی قرار داد، اتکای بیش از حد او به وعدههای کشورهای عربی و غربی بود. در حالی که ایران بارها هشدار داده بود که نباید به وعدههای دشمنانی که بهدنبال براندازی حکومت او هستند اعتماد کند، بشار این هشدارها را نادیده گرفت و گمان برد که میتواند با این کشورها به توافقی پایدار دست یابد. این رویکرد نهتنها موجب فاصله گرفتن دولت سوریه از متحدان واقعی خود مانند ایران و روسیه شد، بلکه توان اجرایی و نظامی لازم برای مقابله با تهدیدات را از او سلب کرد.
ایران پیش از آغاز بحران، با شناخت دقیقی از شرایط منطقهای، بارها تذکراتی به بشار اسد داده و حتی پیشنهاداتی برای تقویت موقعیت دولت سوریه مطرح کرده بود. اما بیتوجهی بشار به این پیشنهادات و هشدارها، باعث شد که ایران نیز بهمرور حمایت میدانی خود را کاهش دهد. ایران هرچند تا آخرین لحظه تلاش کرد تا اسد را متقاعد کند که در برابر وعدههای توخالی غربی و عربی تسلیم نشود، اما زمانی که روشن شد بشار تمایلی به تغییر موضع خود ندارد، از حمایتهای مستقیم صرفنظر کرد. روسیه نیز، بهدلایل مختلف، از جمله ملاحظات سیاسی و کاهش هزینههای خود، در این مرحله از ارائه حمایتهای گسترده خودداری کرد.
شرایط کنونی سوریه بسیار پیچیده است و آینده این کشور به تصمیمات و اقدامات بازیگران داخلی و خارجی بستگی دارد. در سناریوی خوشبینانه، اگر گروههای مختلف سوریه بتوانند تحت فشار یا میانجیگری قدرتهای خارجی به یک توافق مشترک دست یابند، امکان تشکیل یک دولت ائتلافی وجود خواهد داشت. اما در سناریوی بدبینانه، احتمال وقوع یک جنگ داخلی دیگر و تجزیه کشور کاملاً محتمل است.
هر چند آینده سوریه قابل پیش بینی نیست اما اگر گروههای تروریستی و تکفیری قدرت را به دست بگیرند و زمینه مشارکت سایر گروههای معارض را در سوریه فراهم نکنند، بیم آن می رود که سوریه به میدان جنگ برای افزون طلبی و سهم خواهی تبدیل شود که در این صورت نه تنها سوریه بلکه همه منطقه از آن آسیب خواهند دید.
با این حال تا زمانی که بیاعتمادی میان گروههای داخلی و رقابتهای منطقهای و بینالمللی ادامه دارد، امید به صلح پایدار و تشکیل حکومت مردمی در سوریه در هالهای از ابهام باقی خواهد ماند.