در تاریخ مبارزات مقاومت لبنان، عاملی که همواره از دید دشمنان پنهان مانده، ایمان راسخ و ارادهی شکستناپذیر رزمندگان حزبالله است. این ایمان، نیرویی فراتر از هر سلاح پیشرفته یا تاکتیک نظامی به آنان بخشیده است. رزمندگان حزبالله، با قلبی آکنده از باورهای الهی و امید به پیروزی حق بر باطل، در برابر رژیمی ایستادهاند که خود را شکستناپذیر میدانست.
این جنگ برای آنان، صرفاً نزاعی نظامی نبود، بلکه جهادی مقدس بود برای حفاظت از کرامت انسانی و دفاع از سرزمین، عزت و آزادی مردم لبنان و فلسطین. رزمندگان حزبالله با درکی عمیق از مسئولیت خود، تنها به پیروزی برای لبنان اکتفا نکردند، بلکه به یاری برادران مظلوم اهل سنت خود در فلسطین شتافتند. این همراهی، نماد همبستگی میان مسلمانان و ارادهای بود که فراتر از مرزها و اختلافات مذهبی، برای عدالت و آزادی به حرکت درآمده است.
ایمان؛ انگیزهای برای ایثار و شجاعت بینظیر: رزمندگان حزبالله نهتنها بهدلیل تجهیزات پیشرفته و تاکتیکهای دقیق نظامی، بلکه بهخاطر شجاعتی که از ایمان عمیقشان سرچشمه میگیرد، در نبردهای سخت به پیروزی دست یافتند. این ایمان بود که در برابر بمبارانهای سنگین، حملات گسترده، و حتی ترور رهبران ارشد حزبالله، آنان را استوار نگه داشت. برای این مردان و زنان مؤمن، شهادت نه پایان راه، بلکه پلی به سوی رستگاری و تحقق وعدههای الهی بود.
ایمان قلبی آنان را به مبارزانی بیباک تبدیل کرد که نه از موشکهای اسرائیلی هراس دارند و نه از تهدیدهای جهانی قدرتهای بزرگ. هر موشکی که توسط دستان لرزشناپذیر آنان به سوی دشمن شلیک میشد، نهتنها نماد قدرت نظامی بلکه تجلی باور عمیقشان به عدالت مبارزه و پیروزی نهایی بود.
حزبالله؛ مدافع مظلومان و یار برادران فلسطینی: در کنار نبرد برای دفاع از لبنان، حزبالله نقش پررنگی در حمایت از فلسطینیان مظلوم ایفا کرده است. این حمایت، فراتر از شعار و وعدههای دیپلماتیک بود. رزمندگان حزبالله با ایمان قلبی و ارادهای آهنین، برادران اهل سنت خود را در غزه و کرانه باختری تنها نگذاشتند. آنان با ارسال تسلیحات، آموزش نظامی، و حتی مشاوره در میدان نبرد، قدرت مقاومت فلسطین را بهطور چشمگیری افزایش دادند.
این همبستگی میان شیعه و سنی، الگویی الهامبخش برای تمام مسلمانان جهان است. در حالی که دشمنان اسلام تلاش میکنند اختلافات مذهبی را به ابزاری برای تفرقه تبدیل کنند، حزبالله ثابت کرد که ایمان به عدالت و آرمانهای مشترک میتواند بر تمام اختلافات غلبه کند
آتشبس؛ پیروزی ایمان و اتحاد مقاومت: آتشبسی که امروز میان لبنان و اسرائیل برقرار شده، نتیجه مستقیم ایستادگی رزمندگان حزبالله و ایمان آنان به پیروزی حق بر باطل است. این ایمان، به آنان شجاعت داد تا در سختترین لحظات، سلاحهای خود را بر زمین نگذارند و دشمن را مجبور به پذیرش شکستی سنگین کنند. این پیروزی، نهتنها برای حزبالله و لبنان، بلکه برای محور مقاومت و همه ملتهای مظلوم منطقه، نقطه عطفی تاریخی است.
موفقیتهای حزبالله در نبرد با دشمن صهیونیستی نشان داد که ایمان، اتحاد و هدف مشترک چگونه میتواند معجزهآفرین باشد. اما در همین حال، رفتارهای برخی گروههای مدعی جهاد و مقاومت پرسشهای جدی در ذهن هر انسان آزادهای ایجاد میکند. بیایید این مسئله را با نگاهی عمیقتر بررسی کنیم.”
در حالی که حزبالله با جانفشانی در دفاع از فلسطین به نماد اتحاد اسلامی بدل شده، برخی دولت های به ظاهر اسلامی به جای یاری رساندن به این مقاومت مقدس مسیری خلاف را برگزیدهاند، آنها از گروههای تروریستی و تکفیری برای تجاوز و کشتار مسلمانان حمایت های نظاملی و پولی می کنند.
چرا باید چنین باشد؟ آیا این رفتارها توجیهی دینی یا انسانی دارند؟ اینجا جای تأمل است که ما را به پرسشهایی بنیادین و چالشی میکشاند…”
- چگونه ترکیه، که خود را مدافع آرمان فلسطین معرفی میکند، میتواند با رژیمی که خانههای فلسطینیان را ویران میکند و کودکان را به خاک و خون میکشد، روابط اقتصادی و نظامی برقرار کند؟ آیا این چیزی جز خیانت به مظلومان فلسطین است؟”
- عربستان سعودی که خود را خادم حرمین شریفین میداند، چگونه میتواند در برابر کشتار مسلمانان فلسطینی سکوت کند و همزمان به حمایت از گروههای تروریستی بپردازد؟ آیا این رویکرد با رسالت اسلامی سازگار است؟”
- آیا دولتهایی مانند ترکیه و عربستان، که منابع عظیم خود را صرف ایجاد تفرقه در میان مسلمانان و حمایت از گروههای تروریستی میکنند، نباید پاسخ دهند که چرا این منابع را به جای مقابله با اسرائیل، صرف ویران کردن کشورهای اسلامی و تضعیف محور مقاومت کردهاند؟”
در شرایطی که مقاومت اسلامی به رهبری حزبالله و دیگر گروههای آزادیخواه در حال مبارزه با رژیم اشغالگر صهیونیستی هستند، متأسفانه برخی از جوانان مسلمان تحت تأثیر تبلیغات فریبکارانه گروههای تکفیری قرار گرفتهاند. این گروهها، به نام اسلام، دست به جنایات هولناکی علیه مسلمانان میزنند و به جای مبارزه با دشمن واقعی، خون برادران و خواهران خود را میریزند. برای این افراد فریبخورده، این پرسش مطرح است:
- آیا ریختن خون مسلمانان بیگناه در سوریه، افغانستان و پاکستان یا دیگر کشورها، جهادی در راه خداست یا خدمتی آشکار به دشمنان اسلام؟”
- چگونه میتوانید ادعای جهاد و مبارزه برای اسلام کنید، در حالی که بهجای دفاع از فلسطین و مقابله با رژیم صهیونیستی، مسلمانان بیگناه را در سوریه، افغانستان و پاکستان قتلعام میکنید؟
- آیا کشتار زنان و کودکان مسلمان توسط گروههای تکفیری، کمکی به آزادی قدس یا مقابله با ظلم جهانی کرده است؟ یا تنها به تقویت دشمنان اسلام منجر شده است؟
- چرا بهجای ایستادگی در برابر جنایتهای رژیم صهیونیستی، با اقدامات خود تفرقه میان مسلمانان را عمیقتر کرده و راه را برای تسلط دشمنان اسلام هموار میکنید؟
- چگونه میتوانید مدعی پیروی از پیامبر (ص) باشید، در حالی که برادران مسلمان خود را در فلسطین، لبنان، سوریه و یمن در برابر ظلم امریکا و اسرائیل تنها میگذارید؟
- تاریخ شما را چگونه قضاوت خواهد کرد؟ آیا بهعنوان مدافعان اسلام شناخته خواهید شد یا بهعنوان خیانتکارانی که در حساسترین لحظات، در صف دشمنان ایستادید؟
- شاید برخی از اعضای گروههای تروریستی نیت خیر داشته باشند و تحت تأثیر شعارهای پر زرقوبرق و تبلیغات به ظاهر اسلامی این گروهها قرار گرفته باشند. اما آیا وقت آن نرسیده که چشمان خود را به روی حقیقت باز کنند و ببینند که این جنایات نهتنها کمکی به اسلام نمیکند، بلکه به دست خود، امت اسلامی را تضعیف کرده و دشمن صهیونیستی را تقویت میکند؟
پیام محور مقاومت برای همه جهان این است: ایمان، اتحاد و مقاومت در برابر ظلم، کلید پیروزی است. تکفیریها و منافقانی که مسیر خود را گم کردهاند، باید به جای ایجاد تفرقه، به صفوف مقاومت بپیوندند و برای هدف والای انسانیت و دفاع از مظلومان تلاش کنند.
نویسنده: دکتر لنگرزاد