جعفر مهدوی، وکیل پارلمان در نظام جمهوریت و ازلابیگران طالبان در عصر امارت، اخیراً طی اظهاراتی گفته است: دولت غنی درکشتار شیعیان با گروههای تکفیری همسو بود.
به گفتۀ وی: نهادهای اطلاعاتی دولت غنی در حملات علیه شیعیان در مکاتب، مراکز آموزشی و اماکن عمومی با گروههای تروریستی و تکفیری همکاری داشتند. وی افزود: تلاشهای نیروهای امنیتی امارت اسلامی در تأمین امنیت عمومی به ویژه برای شیعیان که طی دو دهۀ گذشته در معرض نسلکشی از سوی گروههای تکفیری بودند، قابل قدر است.
آقای مهدوی در حالی از نسلکشی شیعیان طی بیست سال جمهوریت و همکاری نهادهای اطلاعاتی نظام پیشین با عاملان این کشتارها سخن گفته است که وی و همفکران سیاسیاش از مهرهها و کارگزاران نظام جمهوریت و از همکاران نزدیک اشرف غنی بودند و بارها مباهات کرده بودند که نمایندۀ مردم خود (هزارهها) در حاکمیت هستیم.
اکنون سئوال اساسی این است که شما و دیگر تیکهداران قومی عصر جمهوریت به عنوان نمایندگان هزارهها/شیعیان در حاکمیت، آیا از کشتار منظم و هدفمند آنان و همکاری نهادهای اطلاعاتی جمهوریت با تکفیریها، اطلاع داشتید یا بیاطلاع بودید؟
اگر بگویید ما طی بیست سالِ متوالی از این همکاری بیاطلاع بودیم، معنایش این است که اشرف غنی و کرزی فقط شکم شما و همحزبیهایتان را پُر میکرد؛ اما عملاً شما هیچ جایگاه و پایگاهی در نظام جمهوریت نداشتید و از اسرار اطلاعاتی، امنیتی و تصمیمات سیاسی و اساسی کشور بیاطلاع بودید. این وضعیت یعنی عملگی صرفاً برای پرُ کردن شکم. اگر مدعی شوید ما از نسلکشی و کشتار سیستماتیک شیعیان طی دو دههی مذکور و همکاری نهادهای امنیتی جمهوریت با عاملان آن کشتارها، آگاه و بااطلاع بودیم؛ ولی در عین حال طی این ۲۳ سال سکوت پیشه کردیم و مردمِ شیعه/هزاره را از حقایق پشت پرده آگاه نکردیم؛ در این صورت شما خائن به خلق شیعه/هزاره و شریک جنایات پنهان اشرف غنی هستید و باید محاکمه و مجازات شوید.
مگر جناب شما و سایر همفکرانتان (مانند استاد خلیلی، استاد دانش، طاهرزهیر، دای فولادی، عزیز رویش و …) در کمپاینهای انتخاباتی، اشرف غنی را مغز متفکر جهان و مردِ دولتساز نمیخواندید؟ اکنون ما بندگان خاکی و خاطی، دُم خروس را باور کنیم یا قسم ابو الفضل را؟ گزافهگوییهای دیروز تان را در تمجید و تحسین اشرف غنی باور کنیم یا ادعاهای امروز تان را دایر بر مشارکت غنی در کشتار شیعیان؟!
اظهارات ناسنجیدۀ جناب مهدوی علیه دولت اشرف غنی، از یک طرف نوعی عریضه و اعلام جرم علیه خود است؛ زیرا ایشان و همحزبیهایشان، یاران گرمابه و گلستانِ اشرف غنی بودند و طبعاً شریک جرم ایشان به شمار میروند. از طرف دیگر مفهوم ضمنی اظهارات مهدوی، برائت و تطهیر گروه طالبان از نسلکشی و کشتار هدفمند شیعیان در دو دههی گذشته است؛ در حالی که کشتارهای درۀ جلریز و میدان، کُندیپشت، میرزا ولنگ، زابل، غور و حداقل بخشی از انفجارها در مراکز شیعیان در کابل، توسط طالبان صورت میگرفت. حتی در بحبوحۀ فروپاشی جمهوریت، کشتار چهل نفر از مردم مالستان (در ولایت غزنی) قطعاً و علناً توسط جنگجویان طالبان انجام پذیرفت. با توجه به واقعیتهای مذکور، تطهیر گروه طالبان از جنایات یادشده، کمتر از تطهیر یزید و ابن زیاد از جنایت کربلا نیست.
نویسنده : مسیح ارزگانی