وقتی گزارش رسمی برنامه توسعه سازمان ملل متحد هشدار میدهد که تا سال 2026، تنها بخشی از سیاستهای تبعیضآمیز طالبان در قبال زنان، حدود 920 میلیون دالر زیان اقتصادی به افغانستان وارد خواهد کرد، دیگر سخن از یک هشدار صرف نیست؛ بلکه ناقوس فاجعهای عمیقتر از آنچه امروز تجربه میکنیم به صدا درآمده است.
افغانستان، کشوری که هنوز از زخمهای جنگ، مهاجرت، فقر، و ناامنی بهبود نیافته، امروز گرفتار بحران تازهایست؛ بحرانی ساخت انسان، نه طبیعت؛ بحرانی برخاسته از ارادهی حاکمان، نه اجبار محیط.این بحران چیزی نیست جز محدودسازی نظاممند زنان و دختران کشور، حذف آنان از فضاهای اجتماعی، اقتصادی، علمی و فرهنگی. هرچند هزینهی این حذف با عددی چون 920 میلیون دالر سنجیده شده، اما حقیقت این است که بهای واقعی آن درچهرهی غمگین دختریست که از مکتب بازمانده، در سکوت زنیست که اجازه ندارد برای معیشت فرزندانش کار کند.
برنامه توسعه سازمان ملل در گزارش خود به درستی یادآور شده که بیش از 90 درصد خانواده ها در افغانستان ناچار به کاهش مصرف روزانه شدهاند، و وضعیت برای خانوارهایی که زنان سرپرستی آنها را بر عهده دارند، به مراتب فاجعهبارتر است. در همین حال، 75 درصد جمعیت کشور با ناامنی معیشتی جدی دستوپنجه نرم میکنند؛ آماری که معنای واقعی آن، گرسنگی شبانه، مهاجرت اجباری، و تنفروشی برای زنده ماندن است. (چی کسی باید پاسخگو باشد؟)
اما پرسش بنیادیتر اینجاست: چرا حقی را که خداوند به زنان و دختران عطا کرده، به نام دین از آنان دریغ میکنند؟
چگونه است که با استناد به شریعت، آنچه را که قرآن و سنت پیامبر گرامی اسلام (ص) گرامی داشتهاند، به حاشیه میرانند؟ مگر نه اینکه نخستین آموزههای اسلام درباره کرامت انسان، بدون تبعیض میان زن و مرد نازل شد؟
“وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ.( سوره اسراء، آیه 70) یعنی: ما بنیآدم را کرامت بخشیدیم! آیا این کرامت تنها به مردان تعلق دارد؟
این آیه به تأکید بر کرامت ذاتی انسانها اشاره دارد. خداوند در این آیه به این حقیقت اشاره میکند که همه انسانها از نظر ذاتی، کرامت و ارزش دارند. این کرامت تنها به مردان تعلق ندارد بلکه شامل تمام انسانها، اعم از زن و مرد، میشود. بنابراین، آیه به نوعی برابری انسانی را مطرح میکند و نشان میدهد که انسانها بهطور کلی از نظر الهی دارای ارزش و کرامت هستند.
این کرامت، که از سوی خداوند به انسانها داده شده، نباید محدود به هیچ جنسیتی شود. هر فرد، خواه زن باشد یا مرد، باید با احترام، حقوق و آزادیهای برابر برخوردار شود. این آیه با تاکید بر کرامت انسانی، هرگونه تبعیض نژادی، جنسی یا اجتماعی را که برخلاف عدالت خداوندی باشد، نفی میکند.
چنانچه حضرت علی (ع) می فرماید: النّاسُ صِنفانِ: إمّا أخٌ لَكَ في الدِّينِ، أو نَظيرٌ لَكَ في الخَلقِ. یعنی:مردم دو دستهاند: یا برادر دینی تو هستند، یا همانند تو در آفرینش (انسان بودن).
این سخن بلند از امیرالمؤمنین علی (ع) عمیقاً بر اصول انسانیت و همبستگی اجتماعی تأکید میکند. امام علی (ع) میفرماید که انسانها در دو دسته قرار میگیرند:
- برادر دینی: یعنی افرادی که در دین مشترک با شما هستند و با شما در اعتقادات دینی و معنوی همرا هستند.
- همنوع در خلقت: یعنی کسانی که حتی اگر دین و عقایدشان با شما متفاوت باشد، اما در جوهره انسانی، در خلقت و کرامت، همانند شما هستند.
این سخن بیانگر این حقیقت است که تمام انسانها به دلیل داشتن کرامت انسانی و حقوق اساسی مشترک، با یکدیگربرابرند. این جمله از امام علی (ع) بهویژه در شرایط کنونی که تبعیضهای اجتماعی، دینی و جنسیتی در برخی جوامع و کشور ما رواج دارد، یادآوری میکند که هیچ انسانی نباید از حقوق خود محروم شود، زیرا از نظر خالق یگانه، همه انسانها با کرامت و ارزش هستند.
در گزارشهای اخیر و در سیاستهای طالبان نسبت به زنان و دختران، میبینیم که برخلاف آموزههای قرآن و اهل بیت (ع)، این اصول انسانی و دینی نادیده گرفته میشود. وقتی در قرآن آمده است که همه انسانها دارای کرامت هستند، چگونه میتوان باور کرد که این کرامت تنها به مردان تعلق دارد؟ و وقتی حضرت علی (ع) تاکید میکند که در اساس انسانها یا برادر دینی هماند، یا همنوع در خلقت، چطور میشود زنان و دختران کشور را از حقوق اولیه خود محروم کرد و او را از مشارکت در جامعه و اقتصاد کشورش بازداشت؟
اگر طالبان چنین مواضعی اتخاذ کنند، باید از خود بپرسند: آیا صدای قرآن و سخن حضرت علی (ع) در گوش آنان طنین ندارد؟ آیا بر اساس همین اصول انسانی و دینی، نمیتوانند زنان و دختران را به جایگاه شایستهشان بازگردانند و در جامعه بهطور کامل مشارکت دهند؟
پافشاری طالبان بر حذف زنان، بر طرد اقوام و مذاهب مختلف از بدنه حکومت، بر ترجیح قومگرایی بر شایستهسالاری، تنها و تنها راه را بر فاجعهای بزرگتر باز میکند. جهانی که امروز به رسمیت شناختن حکومت طالبان را به تعویق انداخته، نه از سر عناد، بلکه بهسبب نقض گسترده حقوق بشر، بهویژه حقوق زنان، چنین تصمیمی گرفته است.
ما بهعنوان یک رسانه و وجدان بیدار جامعه، صادقانه و از سر خیرخواهی به حاکمان طالبان میگوییم:
- حکومت پایدار، حکومتیست که همه اقوام، مذاهب و دیدگاهها را در خود جای دهد. صلح و ثبات، در سایه حکومت «همهشمول» از همه اقوام و مذاهب کشور به دست میآید، نه حکومت حذفی.
- کار را به کاردان بسپارید؛ نه به همقومی، نه به نزدیکان بیتجربه، بلکه به شایستگان کشور، وطن را با تعصب نمیتوان اداره کرد؛ تخصص را جایگزین قومگرایی کنید.
- و مهمتر از همه، زنان و دختران را طبق اصول دین مقدس اسلام به جامعه بازگردانید. افغانستان بدون بانوان، نیمهجانیست که نمیتواند نفس بکشد، چه رسد به آنکه رشد کند.
شاید هنوز دیر نشده باشد. شاید هنوز پنجرهای به سوی عقلانیت، عدالت و رحمت باز باشد.
برای افغانستانی آباد، انسانی، و آزاد، باید دوباره بانوان کشور را در جایگاه شایستهاش نشاند؛ همان جایگاهی که دین، عقل و وجدان برای او قائل است.
به امید روزی که در خبرها، از شکوفایی بانوان کشور بنویسیم، نه از حذفشان!