نویسنده: م. کهریزنوی
۲۴ سال پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، جهان هنوز درگیر پیامدهای سیاستهای امریکا در منطقه غرب آسیا و فراتر از آن است. واشنگتن با بهانه «جنگ با تروریسم»، به افغانستان، عراق و سوریه و دیگر کشورها لشکرکشی کرد، اما آنچه کاشت، خون، ویرانی و تروریسم بود و آنچه درو کرد، خسارت اقتصادی هنگفت، نابسامانی اجتماعی و تضعیف جایگاه خود در جهان بود. تجربه تلخ افغانستان، عراق، لیبی و سوریه ثابت کرده است که شعارهای امریکا همچون «دموکراسی»، «حقوق بشر» و «مبارزه با تروریسم» چیزی جز نقابهایی برای سلطهجویی، چپاول منابع و حمایت از گروههای تروریستی نیست.
حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، نقطه عطفی در سیاست خارجی امریکا بود؛ نقطهای که واشنگتن بهبهانه مبارزه با تروریسم، دههها استراتژی نظامی و اقتصادی خود را در منطقه خاورمیانه طراحی و عملی کرد. اما سوال اصلی این است: آیا اهداف اعلامشده از سوی امریکا، برقراری امنیت، مبارزه با تروریسم و گسترش دموکراسی محقق شد؟ دادههای موجود نشان میدهد که نتیجه دقیقا عکس آن بوده است؛ امریکا نه تنها به اهداف خود نرسیده، بلکه منطقه و حتی خود امریکا را وارد یک چرخه بحران و بحرانسازی کرده است.
بر اساس تحقیقات مؤسسه واتسون دانشگاه براون، امریکا از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۰ حدود ۶.۴ تریلیون دالر صرف جنگهای افغانستان، عراق و سوریه کرده است. این هزینهها شامل خسارات اقتصادی داخلی، فرصتهای از دست رفته سرمایهگذاری و زیانهای غیرمستقیم نمیشود. در همین بازه، حدود ۸۰۰ هزار نفر در منطقه کشته شدند که بیش از نیم میلیون نفر فقط در افغانستان و عراق بودهاند. همچنین بیش از ۸ میلیون نفر بهعنوان پناهجو یا مهاجر مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدهاند.
این آمار نشان میدهد که امریکا نه تنها امنیت مردم جهان را تأمین نکرد، بلکه با اقدامات خود میلیونها نفر را در چرخه خشونت، فقر و آوارگی قرار داد.
امریکا با حمله به عراق، افغانستان، لیبی و سوریه، نه تنها ثبات سیاسی و اقتصادی این کشورها را نابود کرد، بلکه تروریسم و افراطگرایی را پرورش داد. داعش و گروههای مشابه، محصول مستقیم سیاستهای واشنگتن هستند. حتی مقامات امریکایی از جمله دونالد ترامپ، بارها به این حقیقت اشاره کردهاند که سیاستمداران سابق امریکا، خود به ایجاد و تقویت داعش کمک کردند.
سیاست جنگ با تروریسم امریکا نه تنها تروریسم را ریشهکن نکرد، بلکه آن را جهانی و پرقدرت کرد. عملیاتهای تروریستی در اروپا و خاورمیانه، نتیجه مستقیم این سیاستهای مخرب است.
امریکا همواره با ادعای گسترش مبازه علیه تروریزم، دموکراسی، برابری جنسیتی و حقوق بشر وارد کشورهای منطقه شده است. اما واقعیت میدانی نشان میدهد که این ادعاها پوششی بیش نبوده است. جنگهای افغانستان، عراق، یمن و سوریه باعث قتلعام غیرنظامیان، نابودی مکاتب، دانشگاه ها، موزیم ها، آثارباستانی، شفاخانه ها، گرسنگی، آوارگی و تضعیف زندگی اجتماعی شده است. امریکا خود ناقض حقوق بشر بوده و قوانین بینالمللی و انسانی را نقض کرده است، این در حالی ست که شعار مبارزه با تروریسم و دفاع از حقوق بشر سر میدهد.
تجربه ۲۴ سال گذشته باید درس عبرتی برای همه مردم جهان، به ویژه خاورمیانه و کشورهای عربی و آفریقایی باشد. فریب شعارهای امریکا در زمینه «دموکراسی»، «حقوق بشر» و «پیشرفت اقتصادی» را نخورید. واقعیت این است که واشنگتن دزد منابع کشورهای مظلوم است، حامی تروریسم دولتی مانند اسرائیل و گروههای تروریستی چون داعش است. یکی از راه های مبارزه علیه سیاست های مخرب امریکا، کار در راستای بیداری، روشنگری در مورد سیاستهای فریبکارانه امریکا است.
۲۴ سال پس از ۱۱ سپتامبر، روشن شده است که امریکا نه امنیت، نه دموکراسی و نه توسعه واقعی به ارمغان آورده است. آنچه باقی مانده، ویرانی، تروریسم و ناکامی سیاستهای امپریالیستی است. تاریخ نشان داده که عدالت و رفاه واقعی با لشکرکشی و تجاوز حاصل نمیشود، بلکه با خرد، همبستگی، توسعه انسانی و مقاومت آگاهانه مردم تحقق مییابد. درس افغانستان، عراق، لیبی و سوریه این است: قدرت و امنیت واقعی از تسلط بر دیگران به دست نمیآید؛ بلکه از آگاهی، اتحاد و دفاع هوشمندانه از حقوق انسانی ناشی میشود.