از دیدگاه حقوق بینالملل، آنچه در غزه رخ میدهد، نقض آشکار حقوق کودکان و مصداق بارز جنایت علیه بشریت است. مطابق کنوانسیون حقوق کودک (1989) که تقریباً تمامی کشورها، از جمله رژیم صهیونیستی، آن را امضا کردهاند، کودکان باید در برابر هرگونه خشونت، بهرهکشی و شرایطی که موجب به خطر افتادن زندگی آنان میشود، محافظت شوند. اما در غزه، این تعهدات نادیده گرفته شدهاند.
محاصره غزه، که توسط رژیم صهیونیستی اعمال میشود و با حمایت ضمنی یا آشکار امریکا و برخی دولتهای اروپایی همراه است، جنایت علیه بشریت محسوب میشود. این محاصره، از ورود اقلام ضروری مانند دارو، سوخت و وسایل گرمایشی جلوگیری میکند، که نتیجه آن مرگ کودکان به دلیل سرما است. این اقدامات به وضوح با ماده 7 اساسنامه رم که جنایت علیه بشریت را تعریف میکند، همخوانی دارد.
علاوه بر این، سکوت و همراهی کشورهای غربی، از جمله ایالات متحده و اعضای اتحادیه اروپا، نشان میدهد که آنها نهتنها مدعیان دروغین حقوق بشر هستند، بلکه خود نیز در این جنایات شریک هستند. کمک مالی و نظامی گسترده به رژیم صهیونیستی، آنها را به حامیان مستقیم این کشتارها تبدیل میکند.
از منظر اخلاقی و دینی، آنچه در غزه رخ میدهد، آزمایش شرمآوری برای وجدان بشریت است. دین مقدس اسلام، مسیحیت و یهودیت به عنوان ادیانی الهی، بر حفاظت از کودکان و حمایت از مظلومان تأکید کردهاند. در قرآن کریم آمده است که : وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ (هیچ کس بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد). کودکانی که در غزه جان خود را از دست میدهند، هیچ نقشی در منازعات سیاسی ندارند و قربانی ظلم و بیعدالتی هستند.
در عین حال، کشورهای اسلامی همچون عربستان سعودی، مصر و ترکیه که به دلایل سیاسی و اقتصادی، ترجیح دادهاند در برابر این جنایات سکوت کنند یا حتی به طور غیرمستقیم با رژیم صهیونیستی همکاری کنند، باید شدیداً مورد انتقاد قرار گیرند.
عربستان به عنوان مدعی رهبری جهان اسلام، با عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و تمرکز بر پروژههای اقتصادی خود، ارزشهای اسلامی را به پای منافع اقتصادی قربانی کرده است.
ترکیه که سالها خود را مدافع فلسطین معرفی میکرد، با اقداماتی چون توسعه روابط اقتصادی با اسرائیل، به طور علنی از آرمان فلسطین فاصله گرفته است و حتی نیروی نظامی یهودی تبار خود را به کمک رژیم کودک کش به اسرائیل فرستاد.
مصر نیز با مسدود کردن گذرگاه رفح و جلوگیری از ارسال کمکهای حیاتی، در ظلم علیه مردم غزه شریک است.
کشور های غربی، که همواره خود را مدافع حقوق بشر معرفی میکند، با حمایتهای بیپایان از رژیم صهیونیستی، استانداردهای دوگانهای را در دفاع از حقوق بشر نشان داده است.
امریکا، به عنوان بزرگترین حامی نظامی و اقتصادی اسرائیل، باید پاسخگوی این جنایات باشد. کشورهای اروپایی نیز، با سکوت در برابر این فجایع، ثابت کردهاند که تعهداتشان به حقوق بشر تنها زمانی معتبر است که منافع خودشان در خطر نباشد.
ضرورت بیداری ملتها؛ در این میان، ملتها نقشی کلیدی دارند. تظاهرات اخیر در کانادا، ترکیه، اردن و دیگر کشور های جهان نشان میدهد که مردم جهان از این جنایات خسته شدهاند. این خشم عمومی باید به فشار بر دولتها برای تغییر سیاستهایشان منجر شود. همچنین، حرکتهای مردمی در کشورهای اسلامی باید قویتر و سازمانیافتهتر شود تا دولتها را وادار به اتخاذ مواضع قاطع علیه رژیم صهیونیستی کنند.
کودکان فلسطینی، که نماد مظلومیت بشریت در قرن 21 شدهاند، یادآوری میکنند که جهان در سایه استانداردهای دوگانه و سیاستهای مبتنی بر قدرت، از ارزشهای انسانی فاصله گرفته است.
رژیم صهیونیستی، امریکا، کشورهای اروپایی و دولتهای اسلامی بیتفاوت، همگی در این فاجعه شریک هستند. این وظیفه تمامی ملتهای آزاده جهان است که با صدای بلند این جنایات را محکوم کنند و برای پایان دادن به این بیعدالتیها تلاش کنند.
بیشک، همانطور که تاریخ بارها نشان داده است، ظلم پایدار نخواهد بود و رژیمهایی که بر اساس خونریزی و تبعیض بنا شدهاند، دیر یا زود فرو خواهند ریخت. خونهای پاک کودکان فلسطینی، آغازگر این سقوط خواهند بود. (ان شاءالله)
نویسنده: دکتر لنگرزاد