این آمار نه تنها بازتاب وخامت اوضاع انسانی در افغانستان است، بلکه هشداری جدی درباره آیندهای تیره برای نسلی که باید سازندگان فردای این سرزمین باشند، به شمار میرود.
برنامه جهانی غذا پیشبینی کرده که سوءتغذیه حدود چهار میلیون کودک را در سال آینده تحت تأثیر قرار دهد، درحالیکه یونیسف برآورد میکند ۲۱.۹ میلیون نفر، از جمله ۱۱.۶ میلیون کودک، در سال ۲۰۲۶ به کمکهای بشردوستانه نیاز خواهند داشت.
این ارقام تصویری تلخ از بحرانی ترسیم میکند که ابعاد آن با هر روز گستردهتر میشود و ظرفیت پاسخگویی نهادهای داخلی و بینالمللی را به چالش میکشد.
افغانستان در طول چهار دهه گذشته بارها شاهد بحرانهای انسانی بوده، اما وضعیت کنونی با ویژگیهای متفاوتی همراه است. کاهش چشمگیر کمکهای بینالمللی پس از بازگشت طالبان به قدرت، بازگشت اجباری میلیونها مهاجر به کشور، خشکسالیهای مکرر، و فروپاشی اقتصادی، همگی در کنار یکدیگر طوفانی کامل ایجاد کردهاند که کودکان بیدفاعترین قربانیان آن هستند.
تناقض آشکار در رویکرد حاکمیت طالبان، که از یکسو ادعای اقتدار و حاکمیت را دارد و از سوی دیگر ناتوان از تأمین امنیت غذایی شهروندانش است، پرسشهای اساسی را درباره مسئولیتپذیری و اولویتهای این نظام برمیانگیزد. درحالیکه منابع برای پروژههای خاص تخصیص مییابد، اما میلیونها کودک در سایه سرمای زمستان و گرسنگی به انتظار مرگ نشستهاند.
مقایسه افغانستان با کشورهای درگیر بحرانهای مشابه نشان میدهد که حتی در شرایط جنگ و بیثباتی، حکومتها با همکاری جامعه جهانی توانستهاند شبکههای حمایتی کارآمد ایجاد کنند. یمن، سوریه، و سومالیا علیرغم تمام چالشها، سازوکارهای هماهنگی برای توزیع کمکها دارند، اما در افغانستان محدودیتهای ایدئولوژیک و عملیاتی، دسترسی سازمانهای امدادرسان را هم به شدت محدود کرده است.
گرسنگی شدید در دوران کودکی تنها یک بحران لحظهای نیست؛ بلکه آسیبهای غیرقابلجبرانی بر رشد جسمی و شناختی کودکان وارد میکند که نسلی آسیبدیده و ناتوان از مشارکت موثر در بازسازی کشور پدید میآورد. این چرخه معیوب، افغانستان را در دامی از فقر نسل به نسل گرفتار خواهد ساخت که رهایی از آن سالها زمان میبرد.
راهحل این بحران چندوجهی، نیازمند اراده جدی حکومت طالبان، تسهیل دسترسی بدون قیدوشرط سازمانهای بشردوستانه، افزایش بودجههای امدادی جهانی، و ایجاد برنامههای اضطراری برای توزیع مواد غذایی، سوخت و پوشاک گرم است.
جامعه بینالمللی باید فراتر از اختلافات سیاسی با طالبان، جان کودکان بیگناه را در اولویت قرار دهد. زمستان امسال آزمونی سرنوشتساز است که نشان خواهد داد آیا حاکمیت کنونی توان و تمایل حفظ حیات شهروندانش را دارد یا فاجعه انسانی بزرگتری در راه است.



