پروژه‌ی تاریک‌سازی و حذف تدریجی رسانه‌ها در افغانستان

پروژه‌ی تاریک‌سازی و حذف تدریجی رسانه‌ها در افغانستان

تصمیم تازه‌ی طالبان مبنی بر ممنوعیت انتشار تصاویر زنده‌جان‌ها در ولایت کندز، که اکنون چهاردهمین ولایت مشمول این دستور است، تنها یک فرمان اداری نیست؛ بلکه نشانه‌ای آشکار از یک روند حساب شده و نگران‌کننده‌ است.

در دنیایی که رسانه‌ها به عنوان رکن چهارم دموکراسی شناخته می‌شوند و با قدرت فناوری، سرعت انتقال اطلاعات را به اوج رسانده‌اند، طالبان برخلاف جریان جهانی، در تلاش‌اند تا رسانه‌ها را به سکوت وادارند. ممنوعیت نشر تصویر زنده‌جان‌ها که در ماده هفدهم قانون امر به معروف و نهی از منکر آنان گنجانده شده، در واقع مقدمه‌ای برای حذف تدریجی رسانه‌های تصویری و در نهایت، حاکمیت انحصاری بر فضای فکری و اطلاعاتی جامعه است.

از زمان بازگشت طالبان به قدرت، رویکرد آنان نسبت به رسانه‌ها همواره توأم با بی‌اعتمادی، کنترل و سرکوب بوده است. این گروه، رسانه را نه به عنوان پل ارتباطی میان مردم و حاکمیت، بلکه به‌مثابه تهدیدی برای اقتدار ایدئولوژیک خود می‌بیند. به همین دلیل، گام به گام، آزادی رسانه‌ها را محدود کرده و فضای اطلاع‌رسانی را به‌سوی تاریکی سوق می‌دهند.

ممنوعیت تصویر زنده‌جان، به‌ظاهر از منظر مذهبی توجیه می‌شود، اما در باطن، راهی برای حذف تصویر انسانی از رسانه‌هاست؛ انسانی که درد می‌کشد، سخن می‌گوید، مطالبه دارد و می‌تواند تصویرگر واقعیت‌های تلخ جامعه باشد. با حذف تصویر، رسانه‌ها به ابزار ناقص تبدیل می‌شوند؛ صدایی بدون چهره، حقیقتی بدون روایت بصری.

در حالی‌که جهان به‌سوی هوش مصنوعی، پخش زنده، واقعیت مجازی و تعاملات تصویری حرکت می‌کند، افغانستان با چالش‌هایی بنیادین در آزادی بیان، دسترسی به اطلاعات و بقای رسانه‌های مستقل مواجه است. این تضاد، نه تنها رسانه‌های افغانستان را از قطار پیشرفت جهانی عقب نگه می‌دارد، بلکه آن‌ها را در سراشیبی فروپاشی قرار می‌دهد.

در دنیای امروز، تصویر قدرت دارد. قدرت تأثیرگذاری، قدرت بیان، و قدرت روایت. محروم کردن رسانه‌ها از ابزار تصویر، به‌ویژه در کشوری که مردمش نیازمند شفافیت، آگاهی و حقیقت هستند، به معنای محروم‌سازی جامعه از حق دیدن و دانستن است.

با این روند، نمی‌توان به آینده رسانه‌ها در افغانستان خوش‌بین بود. جامعه‌ای که از حقیقت محروم شود، به تدریج از مشارکت در سرنوشت خود بازمی‌ماند. رسانه، چشم و گوش جامعه است. بستن این چشم‌ها و خاموش‌کردن این صداها، به عقب‌ماندگی رسانه‌ای منجر می‌شود، که زمینه‌ساز افول آگاهی عمومی و گسترش تاریکی اطلاعاتی خواهد بود.

اگر این روند ادامه یابد، رسانه‌های افغانستان یا مجبور به سکوت خواهند شد، یا از کشور مهاجرت خواهند کرد، یا به ابزار تبلیغاتی قدرت تبدیل می‌شوند. در هیچ‌یک از این سه حالت، مردم برنده نیستند. تنها برنده، نظامی است که در غیاب رسانه‌های آزاد، هرچه می‌خواهد می‌گوید و هرچه می‌خواهد پنهان می‌کند.

بنابراین، اگر جامعه جهانی، نهادهای حامی رسانه و مردم افغانستان خواهان بقای صدای مستقل در کشورند، باید امروز، نه فردا، در برابر این محدودیت‌ها ایستادگی کنند زیرا خاموشی رسانه، آغاز فروپاشی جامعه خواهد بود.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط