نویسنده: م. کهریزنوی
شرق افغانستان امروز در نقطهای ایستاده است که مرگ از دو جبهه بر مردمش هجوم آورده: زمین لرزیده و خانهها بر سر مردم فروریخته، و جنگندههای پاکستانی از آسمان بمب بر سر همان بازماندگان فرو میریزند. این تراژدی، نه فقط محصول خشم طبیعت، بلکه نتیجه مستقیم سیاستهای ویرانگر طالبان و پاکستان است که در طول دههها، تروریسم را پرورانده و بهای آن را بر دوش مردم بیگناه افغانستان گذاشتهاند.
زلزلهی اخیر در کنر، ننگرهار و لغمان با بیش از دو هزار کشته و هزاران زخمی، زخمی تازه بر پیکر رنجدیدهی افغانستان گذاشت. اما هنوز مردم از زیر آوارهای طبیعت کمر راست نکردهاند که بمبهای ارتش پاکستان آوار دیگری بر جانشان فرود میآورد. این همزمانی تلخ نشان میدهد که مردم افغانستان میان دو مرگ گرفتارند: مرگ طبیعی و مرگ سیاسی-نظامی. پرسش اینجاست: چه کسی مسئول است؟ پاکستان که همواره پدر تروریسم در افغانستان بوده یا طالبان که با پناه دادن به تروریستهای پاکستانی (TTP) همان سیاست شکستخورده اسلامآباد را تکرار میکند؟
در بیست سال جمهوریت، بارها و بارها ثابت شد که استخبارات و ارتش پاکستان نهتنها طالبان افغانستانی بلکه طالبان پاکستانی (TTP) را نیز برای ناامن ساختن افغانستان تجهیز و حمایت کردند. هزاران زن و کودک افغانستانی در انفجارهای تروریستی کشته شدند، و خون آنان بر گردن اسلامآباد و مزدوران تروریستیاش ماند. برای پاکستان مهم نبود که خون بیگناهان ریخته میشود، آنچه برایش اهمیت داشت این بود که افغانستان هیچگاه روی ثبات و توسعه نبیند. اکنون همان مارهای پرورده به جان خود پاکستان افتادهاند و ارتش پاکستان هر روز در مرزهایش با تهدید طالبان پاکستانی مواجه است. این همان اشتباه تاریخی اسلامآباد است که امروز خود در آتش آن میسوزد.
طالبان افغانستان امروز همان خطای پاکستان را تکرار میکنند. آنان به جای دفاع از امنیت شهروندان کشور، به طالبان پاکستانی پناه میدهند و از آنان حمایت سیاسی، نظامی و حتی اقتصادی میکنند. این کار نهتنها بهانهای به دست پاکستان داده تا هر چند وقت مناطق مرزی افغانستان را بمباران کند، بلکه جان غیرنظامیان را نیز در معرض خطر قرار داده است. اگر طالبان حقیقتاً مدعی “استقلال” و “حاکمیت ملی” هستند، چرا امنیت افغانستان را گروگان گروهی تروریست پاکستانی ساختهاند؟
دلایل مسئولیت طالبان در مرگ زنان و کودکان کنر:
- محرومیت زنان از امدادرسانی و خدمات صحی: طالبان با ممنوعیت حضور پرستاران و داکتران زن در امدادرسانی، نیمی از نیروی انسانی کارآمد را از چرخه کمکرسانی حذف کردند. این سیاست زنستیزانه باعث شد زنان و کودکان کنر، که نیازمند امداد فوری و تخصصی بودند، بدون کمک مناسب رها شوند و بر شمار قربانیان افزوده شود.
- محرومیت تحصیلی و حذف ظرفیتهای علمی زنان: طالبان با بستن دروازههای آموزش بر روی دختران بالاتر از صنف ششم ابتدایی، عملاً نسل آینده زنان متخصص افغانستان را نابود کردند. زنانی که میتوانستند امروز و فردا در مقام پزشک، پرستار، مدیر امدادرسانی یا کارمند نهادهای کمکرسان خدمت کنند، بهخاطر سیاستهای طالبان یا خانهنشین شدند و یا از کشور فرار کردند، و این کمبود نیرو، مستقیم بر افزایش تلفات زنان و کودکان در زلزله کنر اثر گذاشت.
- پناه دادن به تروریستهای پاکستانی و ایجاد بهانه برای بمباران: طالبان با جا دادن طالبان پاکستانی (TTP) در خاک افغانستان، بهانهای روشن به دست پاکستان دادهاند تا هرچند وقت مناطق مرزی را بمباران کند. قربانیان این بمبارانها، در کنار جنگجویان، مردم بیگناه و غیرنظامیاند؛ زنان و کودکانی که هیچ نقشی در جنگ ندارند اما خونشان بر زمین میریزد. این سیاست طالبان، مردم افغانستان را در دو جبهه قربانی ساخته است: هم تروریسم، هم بمباران خارجی.
امروز مردم کنر میان آوار زلزله و بمبهای پاکستانی گرفتارند؛ قربانیانی که هیچ صدای جهانی توان بازگرداندن زندگی به آنان ندارد. پاکستان، بهعنوان پدر تروریسم منطقه، باید محکوم شود، اما طالبان نیز شریک این جنایتاند؛ زیرا با پناه دادن به تروریستهای پاکستانی، به دشمن دیرینهی مردم افغانستان فرصت دادهاند تا خاک این کشور را بمباران کند. اگر طالبان واقعاً مدعی “دفاع از افغانستان” هستند، نخستین گامشان باید اخراج طالبان پاکستانی و دیگر گروه های تروریستی از خاک افغانستان باشد. در غیر این صورت، آنان نه مدافع، بلکه خائن به خون ملتاند. تاریخ بهزودی قضاوت خواهد کرد: طالبان با تکرار اشتباه پاکستان، نهتنها افغانستان بلکه خودشان را هم به نابودی خواهند کشاند.