وقتی مدعیان عدالت، در کنار اشغالگران اسرائیلی ایستادند

وقتی مدعیان عدالت، در کنار اشغالگران اسرائیلی ایستادند

تحولات اخیر در سوریه، به ویژه با ورود مستقیم ارتش اسرائیل به بخشی از بلندی‌های جولان و هم‌زمان با سقوط رژیم بشار اسد، نشان‌دهنده فصل جدیدی در بحران این کشور است. اما آنچه در این میان جلب توجه می‌کند، استفاده ابزاری و تبلیغاتی بنیامین نتانیاهو از این تغییرات، رویکرد متناقض گروه‌های شورشی، و سکوتی که برخی از آنان در قبال تجاوزات اسرائیل اختیار کرده‌اند، است.

بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، به سرعت از فروپاشی نظام بشار اسد به نفع خود بهره‌برداری سیاسی کرد. حضور نمایشی او در بلندی‌های جولان، تنها چند ساعت پس از رفتن اسد به مسکو، و اظهاراتش مبنی بر اینکه این تحولات “نتیجه مستقیم اقدامات قاطع ما علیه حزب‌الله و ایران” بوده، به وضوح نشان از رویکرد فرصت‌طلبانه اسرائیل دارد. او این لحظه را “روز تاریخی برای خاورمیانه” خواند، اما آنچه حقیقتاً تاریخی است، گسترش تجاوزات اسرائیل و تلاش برای تغییر واقعیت‌های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی منطقه است.

تحریر الشام و سقوط شعارهای دروغین: یکی از نکات تأسف‌بار در این میان، رفتار و گفتار متناقض هیئت تحریر الشام به عنوان یکی از قدرتمندترین گروه‌های شورشی سوریه است. سخنان ابومحمد الجولانی، سرکرده این گروه، که در مصاحبه‌ای اظهار داشت: “کشور به سمت توسعه و بازسازی حرکت می‌کند و آمادگی جنگ دیگری را ندارد”، نشان‌دهنده تغییری آشکار در اولویت‌های آنان است. این همان گروهی است که خود را مدافع عدالت و مظلومان معرفی می‌کرد، اما اکنون در برابر ۴۰۰ حمله هوایی اسرائیل به خاک سوریه تنها سکوت می‌کند یا اولویت خود را “تأمین آب و برق” عنوان می‌کند.

وقتی سخنگوی تحریر الشام، که زاده صهیونیسم و امپریالیسم غربی است، به سؤالی درباره حملات اسرائیل این‌گونه پاسخ می‌دهد که “هر کشوری باید به تمام ارضی ما احترام بگذارد”، عملاً حقیقت آشکار می‌شود: این گروه‌ها نه تنها هیچ تعارضی با اسرائیل ندارند، بلکه با سکوت یا حتی تعامل غیرمستقیم، در جهت منافع آنان عمل می‌کنند. واضح‌تر از این نمی‌شود دید که شعارهای این گروه‌ها صرفاً پوششی برای منافع مادی و ایدئولوژی‌های وابسته است.

یکی دیگر از وقایع تلخ اخیر و مصداق بی غیرتی و بربریت تروریست ها را نشان می دهد این ست که، ورود مسلحانه تروریست‌های تحریر الشام به حرم حضرت زینب (س) در دمشق بود. این اقدام، که با شعارهای تفرقه‌انگیز و رفتار تهدیدآمیز همراه بود، نشان‌دهنده عمق انحطاط اخلاقی و فقدان ارزش‌های انسانی و دینی در میان این گروه‌هاست.

چگونه ممکن است کسانی که ادعای دفاع از اسلام و عدالت دارند، به خانه اهل بیت پیامبر بی‌احترامی کنند و به تهدید زائران بی‌گناه بپردازند؟

شرم بر کسانی که نه در برابر تجاوزات اسرائیل سخنی می‌گویند و نه در برابر ویرانی زیرساخت‌های کشورشان مقاومتی نشان می‌دهند، اما توان خود را صرف تهدید و ارعاب مردم بی‌گناه می‌کنند.

از سوی دیگر، جشن‌ها و پایکوبی‌هایی که در شهرهای مختلف اروپا و ترکیه از سوی برخی سوری‌ها برگزار می‌شود، پرسش‌های جدی درباره آگاهی و هویت ملی آنان برمی‌انگیزد. آیا این افراد نمی‌بینند که کشورشان به دست قدرت‌های خارجی تقسیم و غارت می‌شود؟ آیا نمی‌دانند که این خوشحالی‌های زودگذر، تنها آنان را به ابزارهایی برای منافع امریکا و اسرائیل تبدیل می‌کند؟ مهاجرت کورکورانه به کشورهای حامی تروریسم و پایکوبی به جای مقاومت در برابر تجاوزات، تنها به از دست رفتن بیشتر عزت و استقلال ملت سوریه منجر خواهد شد.

تحولات اخیر نشان می‌دهد که سیاست اشتباه برخی گروه‌های شورشی و تسلط اسرائیل و قدرت‌های خارجی بر سرنوشت سوریه، این کشور را به آستانه فروپاشی کامل کشانده است. راه نجات سوریه و دیگر کشورهای منطقه، نه در نوکری برای امریکا و اسرائیل، بلکه در وحدت ملی، مقابله با تجاوزات خارجی و بازسازی هویت ملی است.

آنچه امروز در سوریه رخ می‌دهد، زنگ خطری است برای همه ملت‌های منطقه. اگر مسلمانان و ملت‌های مظلوم در برابر تجاوزات اسرائیل و سیاست‌های امپریالیستی سکوت کنند، آینده‌ای جز ویرانی و تجزیه در انتظار آنان نخواهد بود. مبارزه با تروریسم و اشغالگری، باید در عمل و نه در شعارهای دروغین به منصه ظهور برسد. این تنها راهی است که می‌تواند عزت و استقلال سوریه و دیگر کشورهای منطقه را حفظ کند.

نویسنده: م. کهریزنوی

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط