نهاد بینالمللی«FEWS NET» هشدار داده که بیشتر مناطق غربی، مرکزی و شمالی افغانستان از اواخر ۲۰۲۴ تا می ۲۰۲۵ با ناامنی غذایی بحرانی (فاز ۳ و ۴) مواجهاند. حدود ۹ میلیون نفر به کمکهای فوری غذایی نیاز دارند. خشکسالیهای مکرر، کاهش بارندگی، ضعف بازار کار و افت درآمد خانوارها از دلایل اصلی بحران هستند؛ این بحران بهویژه بر خانوارهای فقیر و بازگشتکنندگان از ایران و پاکستان اثرگذار بوده است.
همچنین سازمان FAO نیز افغانستان را در میان کشورهای با بالاترین سطح گرسنگی حاد معرفی کرده است. دفتر اوچا نیز اعلام کرده که ۲۵ ولایت افغانستان در وضعیت خشکسالی شدید قرار دارند و بیش از نیمی از جمعیت کشور متأثر شدهاند.
گزارش نهادهای بینالمللی درباره ناامنی غذایی شدید در افغانستان، بار دیگر نشان میدهد که بحران غذا در کشور نهتنها یک وضعیت مقطعی، بلکه نتیجهی پیدرپی شوکهای اقلیمی، ساختار اقتصادی ناپایدار و بحرانهای انسانی حلنشده است.
در شرایطی که نزدیک به نیمی از جمعیت کشور به کمکهای غذایی نیاز دارند، ساختارهای حمایتی داخلی تقریباً از هم پاشیدهاند. بازار کار نهتنها توان جذب نیروی کار را ندارد، بلکه منابع درآمدی در بسیاری از مناطق روستایی به صفر نزدیک شدهاند. این مسأله بهویژه برای بازگشتکنندگان که فاقد هرگونه ذخیره یا پشتیبان اقتصادیاند، تهدیدی جدی برای بقا محسوب میشود.
از سوی دیگر، تداوم خشکسالیها و نبود برنامهریزی پیشگیرانه از سوی ساختارهای داخلی و حمایت حداقلی خارجی، به معنای افزایش شمار گرسنگان در سالهای پیشرو است. طبق آمار FAO، افغانستان به همراه کشورهای بحرانزدهای چون سودان، یمن و سومالی، در بدترین وضعیت امنیت غذایی قرار دارد.
با آنکه برخی نهادهای بینالمللی مانند اوچا بودجههایی را برای اقدامات پیشگیرانه تخصیص دادهاند، اما گستره بحران بسیار فراتر از این منابع است. زمانی که ۷۰ درصد جمعیت به کشاورزی وابستهاند اما باران نیست، زمین خشک است و بذر و ابزار در دسترس نیست، نمیتوان با کمکهای کوتاهمدت مشکل را رفع کرد.
راه حل بلندمدت، علاوه بر افزایش فوری کمکهای غذایی، سرمایهگذاری در زیرساختهای آبیاری، توزیع بذر مقاوم، احیای ذخایر آبی و آموزش مهارتهای کشاورزی پایدار است. همچنین، بحران غذا در افغانستان تنها یک مسأله بشردوستانه نیست؛ بلکه پیوندی مستقیم با ثبات سیاسی و امنیتی دارد. طالبان و جامعه جهانی باید درک کنند که امنیت غذایی، پیشنیاز هرگونه ثبات اجتماعی و سیاسی است، نه نتیجه آن.
بنابراین اگر به این هشدارها بیتفاوتی نشان داده شود، نهتنها فاجعه انسانی گستردهتری در پیش خواهد بود، بلکه روند بیثباتی، مهاجرت و گسترش آسیبپذیریهای اجتماعی در افغانستان شتاب بیشتری خواهد گرفت. اکنون زمان اقدام است؛ پیش از آنکه گرسنگی، آیندهی یک ملت را ببلعد.