روز گذشته دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا در مقابل رقیب دموکرات خود کاملا هریس، به پیروزی دست یافت. همانند سایر اتفاقات بحثبرانگیز دیگر، پیروزی ترامپ هم با واکنشهای گوناگون مقامات و سیاسیون افغانستان مواجه شد.
وزارت خارجه خارجه طالبان پس از موفقیت ترامپ، نسبت به «فصل جدید» در مناسبات کابل-واشنگتن ابراز امیدواری کرد و افزود که حکومت آینده این کشور «گامهای واقعبینانه» برای تقویت مناسبات بردارد.
در اعلامیه وزارت خارجه طالبان که ناوقت روز گذشته (چهارشنبه، ۱۶ عقرب نشر شد، آمده است: «اداره آینده امریکا گامهای واقعبینانه بردارد تا در مناسبات دو کشور پیشرفت ملموس ایجاد شود و دو کشور بتوانند در روشنایی تعامل متقابل فصل جدیدی در مناسبات خود باز کنند.»
در اعلامیه طالبان همچنان به توافقنامه دوحه اشاره شده که در دور پیشین ریاست جمهوری ترامپ میان ملا عبدالغنی برادر، نماینده طالبان و زلمی خلیلزاد، نماینده امریکا در قطر امضا شد؛ توافقنامهای که برخی تحلیلگران و کارشناسان افغانستان آن را زمینهساز سقوط تدریجی دولت پیشین افغانستان میدانند.
گذشته از مواضع طالبان، برخی مقامات پیشین جمهوریت در افغانستان هم نسبت به پیروزی ترامپ واکنش نشان داده و اظهار امیدواری کردهاند که رئیس جمهور جدید امریکا از روند مخالفت با طالبان حمایت کند.
نگاهی به مواضع مقامات طالبان و سیاسیون افغانستان نشان میدهد که هر دو جریان برداشتها و احساسات خاص خود را نسبت به حضور مجدد پدیدهای به نام ترامپ در کاخ سفید به گونه مشابه ابراز میکنند. ظاهرا هر دو خوشحالاند و هر دو جریان هم به حال خوششان در دوران زعامت ترامپ تا حدودی دل بستهاند. گمانه زنیها بر این است که در این دوره طالبان محتاطانه در پی حفظ و یا گسترش روابط با امریکا است و مخالفان طالبان هم که عمدتا مسئولان بلندپایه نظام پیشین و سران قومی و مذهبیاند با جلب احتمالی نگاه او، ظاهرا حساب دیگری پیش خود باز کردهاند.
در این میان، معلوم اما نیست که اصل حساب در اتاق فکر کاخ سفید در زمان ریاست جمهوری ترامپ چگونه رقم خواهد خورد. آیا او مطابق امیال طالبان و سیاسیون در تبعید افغانستان عمل میکند یا ساز خود مینوازد و بحث افغانستان برایش جذابیت چندان نخواهد داشت. اهمیت این موضوع از آن جهت بیشتر است که وجهه پیشبینیناپذیری رفتاری ترامپ را در یک سو متوجه باشیم، و واقعیت و پیچیدگیهای محیط سیاسی در جامعه امریکا و افغانستان را در جهت دیگر در نظر بگیریم.
این درحالی است که براساس یک رسم معمول در دنیای سیاست، هر کشوری براساس منافع ملی خود در سیاستهای خارجی گام بر میدارد و نه بحثهای احساسی و اخلاقی. با این وصف باید منتظر ماند و دید که آیا رئیس جمهور جدید متمایل به قضایای افغانستان است و در این راستا احتمالا هزینه میکند یا خیر.
صرف نظر از تاثیرات احتمالی پیروزی و شکست سکانداران قدرت امریکا بر اوضاع افغانستان، واقعیت اما این است که بحث آمد و رفت روسای جمهور در آن کشور گرهی از کار فروبستهی کشور ما باز نمیکند، بلکه این که خود مردم، نخبگان، مسئولان حکومتی و همه نیروهای تاثیرگذار در قضایای کشوراند که میتوانند براساس یک تصمیم عقلانی و جمعی که سلامت امروز و فردای کشور را تضمین کند، از این تنگنای مخوف و کمرشکن موفقانه گذر کنند.