ملاهبتا… آخند زاده در پیامی ضمن تبریک عید فطر به موارد گوناگونی پرداخته و یادآور شده که: «اقدامات اصلاحی قابل توجه در عرصههای فرهنگ، تعلیم و تربیه، اقتصاد، رسانهها و سایر بخشها انجام شده است و اثرات نادرست فکری و اخلاقی اشغال در حال پایان یافتن است. هموطنان مؤمن ما باید این اقدامات اصلاحی را نسبت به همه چیز مهم بدانند؛ زیرا در روشنای اصول دینی و شریعت، سعادت زندگی دنیوی و اخروی ما را تضمین میکند و سبب نیکبختی، کامیابی و نجات دایمی جامعه میگردد.»
در ادامه به برخی از نکات پیام میپردازیم.
رهبر طالبان گفته است: «مسئولین و مجاهدین امارت اسلامی ملکف اند که در خدمت به مردم اخلاص و تلاش بیشتر نمایند، زیرا خدمت به مردم عبادت است که باید به گونه درست انجام گردد و حقوق شرعی و خوشحالی آنان در نظر گرفته شود.»
وی همچنین با مخاطب قرار دادن علما تاکید نموده، «علمای کرام باید نیز در این بخش به مسؤولیت خویش توجه نمایند، در سراسر کشور در زمینههای آگاهسازی مردم از دین، تفهیم و اصلاح اعمال مردم با وزارتهای امر بالمعروف و نهی عنالمنکر، معارف، تحصیلات عالی و اطلاعات و فرهنگ همکاری نمایند. هر ملت و کشور زمانی به عزت و امن و رفاه واقعی دست مییابد که در آن بغاوت و سرکشی وجود نداشته باشد.»
در ادامه پیام به مساله تحصیل پرداخته شده و چنین اظهار شده: «در بخش تعلیمی، روند تعلیم و تربیه را در سراسر کشور گسترش داده و تربیه تمام فرزندان از مکلفیتهای امارت اسلامی است که به خاطر پیشرفت بیشتر آن پلانهای مؤثر روی دست میباشد.»
او در مورد تمامیت ارضی و روابط با جهان گفته است: «افغانستان با تمام کشورهای همسایه، کشورهای اسلامی و تمام جهان در چارچوب اصول اسلامی مناسبات مثبت و مؤثر استوار بر تعامل خوب و متقابل میخواهد. همانگونه که افغانستان نمیخواهد در امور داخلی هیچ کشوری مداخله کند، تأکید میکند که دیگر کشورها نیز در مسایل و امور داخلی ما مداخله نداشته باشند که انجام این کار هم به نفع جهان و هم به نفع افغانستان است.»
با نگاهی کلان و کلی به این پیام، میتوان گفت که موارد مثبتی در آن آمده است اما در عمل و اجرا چگونه خواهد بود جای تامل و تفکر دارد. اقدامات اصلاحی طالبان در مبارزه با فساد و رشوه خواری، اهمیت به تمامیت ارضی و استقلال افغانستان، مبارزه با اشغالگری و بیگانگان و نیز اهتمام به دین وارزشها از موارد خوب این پیام بوده است.
آنچه مهم است، سیاست و نگاه طالبان به مسائل دینی و ادارهی کشور است زیرا عملکرد آنان برخاسته از افکار و سلایق آنان میباشد که در برخی از امور با خواست جمعی تعارض دارد. تعریف طالبان در بعضی از مفاهیم و آموزههای دینی با جمهور مسلمین ناسازگاری دارد و همین دلیل، آنان را از سایر مسلمانان متمایز میسازد.
دین مبین اسلام، کاملترین دین الهی میباشد که سعادت و خوشبختی مسلمانان را در اولویت قرار داده و ایجاد هر مانع در این مسیر را مردود و مذموم میداند ولی امروزه در افغانستان، شاهد إعمال سلیقه و افکار گروهی بر یک ملت میباشیم؛ که نقض گسترده حقوق زنان را به دنبال داشته است. ممنوعیت تحصیل زنان با هیچ قاعده و دلیلی قابل پذیرش نیست زیرا بازداشتن از یک امر واجب، سبب ارتکاب یک امر خلاف شرع میباشد.
امر به معروف ونهی از منکر یک واجب دینی است و همه مسلمانان مکلف به انجام آن میباشند ولی شناخت و تعریف این دو، نیازمند دانش دینی ناب میباشد و اگر غیر از این باشد، به نام دین و علیه دین تمام خواهد شد.
شهرت یافتن اصطلاحات «باغی» و «یاغی» در ادبیات طالبان، از مواردی است که رعب و وحشت را در میان مردم افزایش داده است و هرگونه مخالفت و نقد بر طالبان را مساوی با کفر میداند. حکومتی که بخواهد بر مردم حکمرانی کند و چنین فیلتر هایی را برای مصئون نگهداشتن خود قرار دهد، معلوم است که در عمل، با خطا و تعدی بر مردم دچار میشود.
سیاست داخلی طالبان، با ایرادات و نواقص مختلفی همراه است که به تبع آن در حوزه سیاست خارجی و روابط با همسایگان نیز با چالش هایی رو به رو میباشد. طالبان گفته اند که در امور داخلی سایر کشورها دخالت نمیکند و دیگران نیز در امور داخلی طالبان دخالت نمیکند. اما باید ذکر کرد که امور داخلی را با چه مفاهیم و عباراتی تعریف مینمایند. اگر امور داخلی، محرومیت مردم، سلب آزادی و ملزم ساختن آنان به پذیرش جبر و ظلم است که نمیشود به آن امور داخلی عنوان کرد زیرا این قبیل اقدامات، خلاف شرع و قانون بوده و همگان برای رفع آن مسئولیت انسانی و اسلامی دارند.
به نظر میرسد که طالبان برای تاسیس یک نظام مقتدر و ملی تلاش مینماید اما در شیوه اجرا و انتخاب گزینههای عملی با ایرادات و چالش هایی روبه رو میباشد که نیازمند بازنگری و توجه ویژه میباشد. نظام سیاسی مقتدر زمانی محقق میگردد که مردم درآن حضور چشمگیر داشته باشند؛ اگر طالبان میخواهد به چنین آرزوی دستیابد، باید حکومتی را ایجاد نماید کاه در آن همه اقوام و گروهای موجود در افغانستان سهیم باشند؛ حقوق شهروندان و اقلیتها را به رسمیت بشناسد و از انحصار گرایی و قوم پرستی اجتناب نمایند.
تاریخ افغانستان نشان داده است که گروهگرایی و إعمال سیاست های سلیقهای در میان مردم ما جایگاهی ندارد و تنها در سایه اتحاد و همدلی مردم و حکومت، افغانستان آباد و آزاد که حقوق همه ملت در آن رعایت گردد شکل خواهد گرفت.