همزمان با این پرسشها و نگرانیها، طالبان در دور دوم حاکمیتشان هم یکی پی دیگری اقداماتی را روی دست گرفتند که اکثرا در جهت ایجاد محدودیت بر فضای آموزشی افغانستان در نظر گرفته شده است. اینبار رفتن دختران بالاتر از صنف ششم به مکاتب ممنوع شد و در اقدام دیگر دروازههای دانشگاه و سایر مراکز آموزش عالی و نیمه عالی هم به روی زنان و دختران بسته گردید.
از سوی هم، طالبان از تغییرات اساسی در نصاب درسی و تحصیلی مکاتب و دانشگاه خبر داده و محتوای آموزشی این مراکز را بازنگری کردند. همزمان با ایجاد تغییرات در نصاب درسی بدون یک الگوی جهانی و یا معمول در سطح کشورهای اسلامی، کارشناسان و فعالان عرصه آموزش بارها تصریح کردهاند که در نبود یک روش استندرد و معمول بینالمللی، نمیتوان به نتایج مثبت این عرصه در کشور امیدوار بود.
در کنار نگرانی شهروندان، وضعیت نظام آموزشی در افغانستان در سطح جهانی نیز همراه با نگرانیهای ناظران و تحلیلگران همراه بوده و در بیش از دو و نیم سالی که از تسلط طالبان بر افغانستان میگذرد همواره نسبت به مسئله نظام آموزشی افغانستان دیدگاههای گوناگونی مطرح شده است. برخی روند آموزشی فعلی را به «بمب ساعتی» تشبیه کرده و از خطرات احتمالی آن در داخل و خارج از افغانستان هشدار میدهند و برخی نیز بر ضرورت ایجاد یک ساختار و نظام نوین آموزشی که بتواند جامعه ناآرام و بیثبات افغانستان را در حالت اعتدال و در مسیر پیشرفت قرار دهد، تاکید کردهاند.
با این حال، گزارشها نشان میدهند که حکومت سرپرست طالبان نهتنها در عرصه آموزش پیشرفتی نداشتهاند بلکه شاهد عقبگرد هم بودهاند. طبق گزارش اخیر صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل (یونیسف) افغانستان کنونی دارای پایینترین سطح کیفیت آموزش در جهان است.
اکنون یک نگرانی عمدهی دیگر هم وجود دارد و آن ادامه وضعیت آموزشی فعلی است که ممکن در درازمدت بحرانهای گوناگون را برای افغانستان ایجاد کند. براساس این برداشت، ناامنی و ظهور مجدد افراطگرایی و تروریزم از بطن چنین وضعیتی نه فقط افغانستان که کل منطقه را نیز درگیر خواهد کرد.
دیدگاههایی نیز وجود دارند که براساس آن تغییر نصاب آموزش طبق دلخواه طالبان و محدودیتهای آموزشی را یک فرآیند برنامهریزی شده میدانند که ادامه حیات سیاسی این گروه را از لحاظ فکری، نظامی و اجتماعی بیشتر میسر میسازد.
البته اکنون تصور بر این است که در میان مقامات طالبان بر سر مسئله آموزش اختلافات دیدگاه وجود دارد. شماری از آنان به مسلئه آموزش صرفا نگاه دینی-مذهبی دارند و شماری فراتر از آن آموزش و فراگیری علم را نیاز حیاتی برای پیشرفت و توسعه کشور در بخشهای گوناگون میدانند.
با توجه به اهمیت آموزش در پیشرفت آحاد مردم و جوامع مترقی و درحال توسعه امروز، نیاز مبرم امروز مردم افغانستان به آموزش اعم از آموزشهای استندرد و درست اسلامی و علوم معاصر بیش از هر زمانی احساس میشود؛ نیازی که درک عمیق و همهجانبه آن بیشتر متوجه مسئولان در کشور است.