نقش مدیریت بحران در کاهش تلفات انسانی و خسارات مالی

افغانستان کشوری زلزله‌خیز است و نمی‌توان هر بار منتظر ماند تا فاجعه‌ای رخ دهد و سپس با دست‌های خالی به مقابله با آن پرداخت. سرمایه‌گذاری در ساخت‌وساز ایمن، ایجاد نهادهای تخصصی مدیریت بحران، آموزش نیروهای امدادی و همکاری منظم با نهادهای بین‌المللی باید به یک اولویت اساسی بدل شود.
نقش مدیریت بحران در کاهش تلفات انسانی و خسارات مالی

زلزله در شرق افغانستان بار دیگر نشان داد که چگونه یک بلای طبیعی می‌تواند در غیاب زیرساخت‌های مناسب و نبود سازوکارهای کارآمد مدیریت بحران، به فاجعه‌ای انسانی و ملی تبدیل شود.

در حالی که مردم قریه‌های ویران‌شده در کنر و ننگرهار با دستان خالی به دنبال عزیزان‌شان می‌گشتند، ضعف امکانات امدادی و نارسایی شبکه‌های خدماتی به وضوح آشکار بود. بسیاری از خانواده‌ها نه به دلیل شدت زلزله، بلکه به خاطر تأخیر در رسیدن کمک‌ها و نبود تجهیزات نجات، عزیزان‌شان را از دست دادند. همین مسئله باعث شد که این حادثه بیش از هر چیز ضعف ساختارهای حکومتی در برابر بحران‌های طبیعی را برجسته کند.

طالبان که اکنون قدرت را در اختیار دارد، در چنین شرایطی بیش از هر زمان دیگری زیر ذره‌بین افکار عمومی قرار گرفته است. انتظار مردم این بود که حکومت بتواند با سازمان‌دهی فوری نیروهای امدادی، ایجاد اردوگاه‌های موقت و همکاری مؤثر با جامعه جهانی، بخشی از آلام زلزله‌زدگان را کاهش دهد. اما واقعیت این بود که روند امدادرسانی کند و پراکنده بود و هماهنگی کافی میان مرکز و ولایات وجود نداشت. این امر نشان می‌دهد که افغانستان هنوز فاقد نهادهای تخصصی و مجهز برای مدیریت بحران‌های ملی است.

از سوی دیگر، واکنش جامعه جهانی به این حادثه نیز با احتیاط همراه بود. هرچند برخی کشورها کمک‌های بشردوستانه ارسال کردند، اما بی‌اعتمادی نسبت به نحوه مدیریت این کمک‌ها همچنان جدی است. تجربه‌های گذشته ــ از جمله در زلزله هرات ــ نشان داده که نبود شفافیت در توزیع کمک‌ها، اعتماد همکاران بین‌المللی را کاهش داده است. همین مسئله اکنون هم روند امدادرسانی را پیچیده‌تر کرده و در نهایت بازماندگان فاجعه بیشترین آسیب را می‌بینند.

این حادثه یک بار دیگر ضرورت بازنگری در سیاست‌ها و اولویت‌های حکومتی را برجسته می‌سازد. افغانستان کشوری زلزله‌خیز است و نمی‌توان هر بار منتظر ماند تا فاجعه‌ای رخ دهد و سپس با دست‌های خالی به مقابله با آن پرداخت. سرمایه‌گذاری در ساخت‌وساز ایمن، ایجاد نهادهای تخصصی مدیریت بحران، آموزش نیروهای امدادی و همکاری منظم با نهادهای بین‌المللی باید به یک اولویت اساسی بدل شود.

از منظر سیاسی نیز این فاجعه نشان داد که حکومت‌داری صرفاً به معنای کنترل امنیتی نیست؛ بلکه در لحظات بحرانی، سنجش واقعی ظرفیت حکومت صورت می‌گیرد. طالبان اگر می‌خواهد مشروعیت داخلی و اعتماد عمومی را تقویت کند، ناگزیر است از منطق گروه نظامی فاصله بگیرد و به سمت منطق دولت‌داری حرکت کند.

قربانیان اصلی این زلزله مردم فقیر و آسیب‌پذیری بودند که در روستاهای کوهستانی زندگی می‌کردند. امروز آنان بیش از هر چیز به سرپناه، غذای سالم، خدمات بهداشتی و امید به آینده نیاز دارند. اگر حکومت و جامعه جهانی نتوانند این نیازها را به‌طور شفاف و مؤثر پاسخ دهند، آوارگان این فاجعه برای مدت طولانی با بی‌خانمانی، بیماری و ناامیدی دست‌وپنجه نرم خواهند کرد.

زلزله کنر یک هشدار جدی است: افغانستان بدون ایجاد ساختارهای کارآمد و شفاف، در برابر بلایای طبیعی همچنان آسیب‌پذیر باقی خواهد ماند و هر حادثه طبیعی می‌تواند به فاجعه‌ای انسانی و سیاسی تبدیل شود.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط