نقش تحول‌آفرین ورزش در ایجاد صلح و توسعه پایدار

نقش تحول‌آفرین ورزش در ایجاد صلح و توسعه پایدار

ورزش، فراتر از یک فعالیت جسمانی، زبانی جهانی است که می‌تواند مرزهای سیاسی، فرهنگی و مذهبی را درنوردد و به ابزاری مؤثر برای ترویج صلح و توسعه تبدیل شود. سازمان ملل متحد با نامگذاری ششم اپریل به عنوان «روز جهانی ورزش برای صلح و توسعه»، بر این واقعیت تأکید دارد که ورزش ظرفیت بی‌بدیلی در ایجاد همبستگی اجتماعی، کاهش تنش‌های بین‌المللی و توانمندسازی گروه‌های محروم دارد. این پدیده جهانی در بستری از رقابت‌های سالم، ارزش‌هایی چون احترام، انصاف و کار تیمی را نهادینه می‌کند و می‌تواند به‌عنوان راهکاری عملی برای حل منازعات و بازسازی جوامع پس از جنگ مورد استفاده قرار گیرد.

در سطح بین‌المللی، ورزش بارها به‌عنوان ابزاری دیپلماتیک عمل کرده است. نمونه‌هایی مانند «دیپلماسی پینگ‌پنگ» میان چین و آمریکا در دهه ۱۹۷۰ یا حضور مشترک کره شمالی و جنوبی زیر پرچم واحد در المپیک زمستانی ۲۰۱۸، نشان می‌دهد که چگونه رقابت‌های ورزشی می‌توانند فضایی برای گفت‌وگو و کاهش تنش‌های سیاسی ایجاد کنند. برنامه‌هایی مانند «فوتبال برای دوستی» نیز با گردآوردن کودکان از کشورهای مختلف، کلیشه‌ها و پیش‌داوری‌های نژادی و فرهنگی را می‌شکنند و زمینه‌ساز تفاهم متقابل می‌شوند. افزون بر این، ورزش به‌ویژه در کشورهای جنگ‌زده می‌تواند با جذب جوانان و ارائه الگوهای مثبت، آن‌ها را از دام افراط‌گرایی و خشونت دور کند.

بیشتر بخوانید:  نود و پنجمین روز جنگ غزه؛ ادامه بمباران رفح و النصیرات/ حمله پهپادی به طولکرم

با این حال، تحقق این آرمان‌ها در برخی کشورها با چالش‌های عمیقی روبه‌روست. افغانستان به‌عنوان نمونه‌ای از این جوامع، با موانع متعددی در راه توسعه ورزش دست‌وپنجه نرم می‌کند. ناامنی گسترده، محدودیت‌های شدید طالبان بر ورزش زنان، کمبود امکانات و تخریب زیرساخت‌های ورزشی، فرار ورزشکاران به دلیل تهدیدات امنیتی و تبعیض‌های قومی و جنسیتی، تنها بخشی از این مشکلات هستند. در چنین شرایطی، ورزش که می‌توانست به عاملی برای وحدت ملی و امیدبخشی تبدیل شود، خود به یکی از قربانیان بحران تبدیل شده است. با این وجود، تجربه‌های جهانی ثابت کرده که حتی در دشوارترین شرایط نیز می‌توان از ورزش به‌عنوان ابزاری برای صلح استفاده کرد.

برای بهره‌گیری از این ظرفیت در افغانستان، نیاز به راهکارهایی چندبعدی است. نخست، جامعه بین‌الملل می‌تواند با حمایت از ورزش افغانستان، به‌ویژه از طریق نهادهایی مانند یونسکو و کمیته بین‌المللی المپیک، به بازسازی زیرساخت‌ها و ارائه کمک‌های فنی کمک کند. دوم، ایجاد لیگ‌های ورزشی محلی در رشته‌هایی مانند فوتبال و کریکت می‌تواند جوانان را گرد هم آورد و آن‌ها را از مسیر خشونت منحرف سازد. سوم، فشارهای دیپلماتیک برای لغو ممنوعیت ورزش زنان و حمایت از ورزشکاران زن افغان در تبعید، گامی ضروری برای تضمین مشارکت همه‌جانبه در فرآیندهای صلح است. چهارم، چهره‌های سرشناس ورزشی افغانستان می‌توانند با ایفای نقش سفیران صلح، به تقویت گفت‌وگوی ملی کمک کنند. همچنین، ادغام برنامه‌های آموزشی با رویدادهای ورزشی می‌تواند مفاهیمی مانند مدارا و حل منازعه را در میان نسل جوان نهادینه کند.

بیشتر بخوانید:  وزیر دفاع یمن: برای جنگ دریایی طولانی‌مدت با دشمن آماده‌ایم

بنابراین، ورزش نه‌تنها یک فعالیت تفریحی، بلکه ابزاری تحول‌آفرین برای ساختن جامعه‌ای عادلانه‌تر و صلح‌آمیزتر است. افغانستان با همه چالش‌های پیش‌رو، می‌تواند از این ظرفیت برای التیام زخم‌های جنگ و ایجاد آینده‌ای پایدار بهره ببرد. همان‌گونه که نلسون ماندلا گفته است، «ورزش قدرتی منحصربه‌فرد دارد که می‌تواند مردم را متحد کند.» این قدرت در شرایطی که خشونت و تفرقه غالب است، اهمیتی دوچندان می‌یابد. لذا، سرمایه‌گذاری بر ورزش در افغانستان نه‌تنها یک اقدام بشردوستانه، بلکه راهبردی هوشمندانه برای صلح پایدار است. تشکیل نهادهای ویژه مانند «کمیسیون ورزش برای صلح افغانستان» با مشارکت نهادهای بین‌المللی و استفاده از ورزش در برنامه‌های توسعه پایدار، می‌تواند این روند را شتاب بخشد و افق‌های تازه‌ای به‌روی آینده کشور بگشاید.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
اړونده منځپانګه