نشست دو روزه «روند ویانا» که پنجمین دور از این سلسله نشستها به شمار میرود، با حضور برخی چهرههای برجسته سیاسی، فعالان مدنی و مقامات سابق نظامی مخالف طالبان، در پایتخت اتریش (ویانا) آغاز به کار کرد. هدف اصلی این گردهمایی، که شرکتکنندگان بر آن تاکید دارند، بحث و تبادل نظر پیرامون «نقشه راه سیاسی برای افغانستان» است.
برگزارکنندگان این نشست اعلام کردهاند که این دور از مذاکرات، که از روز گذشته (سهشنبه، 30 دلو/18 فبروری) شروع شده، به مدت دو روز ادامه خواهد داشت. احمد مسعود، رهبر «جبهه مقاومت ملی افغانستان»، رنگین دادفر اسپنتا، وزیر خارجه پیشین کشور و یاسین ضیا، رهبر «جبهه آزادی افغانستان» از چهرههای شاخص حاضر در این نشست به حساب میآیند.
یک منبع از «جبهه مقاومت ملی افغانستان» به رهبری احمد مسعود، این نشست را بزرگترین گردهمایی پیرامون آینده افغانستان توصیف کرده و افزوده که در آن بیش از 90 نفر به صورت حضوری اشتراک کرده اند.
به گفته منبع، اجرایی کردن نقشه راهی که سال گذشته تصویب شد، رسیدگی به اوضاع وخیم و ناگوار افغانستان و بررسی راههای جایگزین برای پر کردن خلاء قدرت و برقراری صلح پایدار از محورهای اصلی گفتگوها در این نشست به حساب میآید.
ذبیح الله مجاهد، سخنگوی حکومت سرپرست طالبان، اما نشست پنجم ویانا را «تلاش ناکام» مخالفان این گروه خوانده و از اشتراککنندگان آن خواسته که به افغانستان برگردند و «برای آبادی کشور مزاحمت» نکنند.
طالبان در نشست چهارم دهم ویانا نیز واکنش مشابهی داشتند و آن را «بی فایده» و «توطیه بیگانگان» خوانده بودند.
چهارمین نشست ویانا که به تاریخ (۶ سرطان ۱۴۰۳/ ۲۶ جون ۲۰۲۴) برگزار شد، شاهد درخواست مخالفان از سازمان ملل متحد برای عدم به رسمیت شناختن حکومت طالبان و عدم عادیسازی روابط با این گروه بود. این نشست در حالی برگزار شد که همزمان، نشست دیگری در دوحه، پایتخت قطر، با میزبانی سازمان ملل و حضور نمایندگان طالبان در حال برگزاری بود.
با این همه، نشستهای ویانا در پی بازگشت طالبان به قدرت، با واکنشهای متفاوتی روبرو شده است. طرفداران این نشستها، آنها را گامی به سوی حل بحران افغانستان و ایجاد یک افغانستان دموکراتیک میدانند و بر هماهنگی و گفتگو در این روند تاکید میکنند.
اما منتقدان، این نشستها را فاقد دستاورد ملموس و ناکام در برآوردن انتظارات مردم افغانستان میدانند. به اعتقاد آنان، نشستهای ویانا صرفاً اقداماتی نمادین بوده و تغییری در وضعیت افغانستان ایجاد نکرده است. یکی از انتقادات اصلی، فقدان چشمانداز روشن و طرحی واضح برای آینده افغانستان است و بر این اساس، گردانندگان نشستهای فوق تاکنون نتوانستهاند روایتی واحد و قابل قبول برای افکار عمومی ارائه دهند. منتقدان میافزایند که آنها به جای ارائه طرح عملی برای انسجام اجتماعی و جلب اعتماد ملی، تنها به یکسری گلایههای سیاسی و حرفهای کلی بسنده کردهاند.
محدودیت سقف این نشستها و حضور کمرنگ چهرههای بانفوذ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در آن، از دیگر انتقادات مطرحشده است. منتقدان معتقدند که بدون حضور چهرههای تاثیرگذار، مردمی و خوشنام، این نشستها نمیتوانند افق روشن برای حل بحران ترسیم و اعتماد عمومی را جلب کنند.
تجربه تاریخی افغانستان به مردم آموخته است که آینده سیاسی خود را بار دیگر به طرحهای مبهم گره نزنند. شاید برای همین است که با وجود رنج و فشار ناشی از شرایط در بیش از سه سال حاکمیت طالبان در داخل، نسبت به آیندهای که با طرحهای نامشخص و غیرواقعبینانه از سوی سیاسیون خارجنشین وعده داده میشود هم بیاعتماد هستند.