نشست استانبول؛ تاکید برکمک یا تکرار وعده‌های توخالی؟

نشست استانبول؛ تاکید برکمک یا تکرار وعده‌های توخالی؟

دفتر هیأت معاونت سازمان ملل متحد در افغانستان (یوناما) بار دیگر زنگ خطر را به صدا درآورده است: ۲۲.۹ میلیون نفر، یعنی بیش از نیمی از جمعیت این کشور، در سال ۲۰۲۵ به کمک‌های بشردوستانه نیاز دارند. این هشدار پیش از نشست گروه هماهنگی افغانستان در استانبول مطرح شده؛ نشستی که قرار است این هفته با حضور کشورهای کمک‌کننده، نهادهای مالی بین‌المللی و مقام‌های سازمان ملل برگزار شود. اما آیا این فراخوان می‌تواند ورق را برای کشوری که دومین بحران بزرگ بشردوستانه جهان لقب گرفته برگرداند، یا صرفاً تکرار نمایشی از تعهدات فراموش‌شده است؟

وضعیت کنونی افغانستان، نتیجه تلاقی سال‌ها جنگ، تحولات سیاسی اخیر و کاهش شدید کمک‌های جهانی است. از زمانی که طالبان قدرت را به دست گرفتند، انزوای اقتصادی و قطع بسیاری از جریان‌های مالی بین‌المللی، کشور را به زانو درآورده است. فقر، گرسنگی و بیکاری به سطوح بی‌سابقه‌ای رسیده‌اند و یوناما هشدار می‌دهد که بدون حمایت مداوم، اوضاع از این هم بدتر خواهد شد. اندریکا راتواته، معاون نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل، تأکید کرده که نجات مردم از فقر، نیازمند حفظ امکانات و یافتن راه‌حل‌های پایدار است؛ اما این بحث‌ها در حالی مطرح می‌شوند که بودجه کمک‌رسانی جهانی هر سال با رقابت بحران‌های دیگر، از اوکراین گرفته تا سودان، کوچک‌تر می‌شود.

با این وجود، نشست استانبول می‌تواند فرصتی طلایی باشد. هماهنگی میان کشورهای ثروتمند و نهادهایی مثل بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، اگر به درستی انجام شود، قادر است نقشه راهی برای نجات افغانستان ترسیم کند. اما تاریخ نشان داده که چنین نشست‌هایی اغلب به اعلام ارقام بزرگ و عکس‌های یادگاری ختم می‌شوند، بدون این‌که پول وعده داده‌شده به دست نیازمندان برسد. کاهش کمک‌ها پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان، گواهی بر این مدعاست که سیاست و اولویت‌های جهانی، بیش از نیازهای انسانی، سرنوشت این کمک‌ها را تعیین می‌کنند.

نکته قابل توجه در بیانیه یوناما، تأکید بر گذار از کمک‌های فوری به راه‌حل‌های بلندمدت است. این ایده روی کاغذ منطقی به نظر می‌رسد. به جای دادن ماهی، باید ماهی‌گیری را به مردم آموخت. اما در عمل، کشوری که زیرساخت‌هایش ویران شده، نظام آموزشی‌اش فروپاشیده و حکومتی دارد که هنوز از سوی جامعه جهانی به رسمیت شناخته نشده، چگونه می‌تواند چنین جهشی داشته باشد؟ طالبان، که اکنون قدرت را در دست دارند، تا کنون نشان داده‌اند که اولویت‌هایشان با آنچه سازمان ملل «پایداری» می‌نامد، هم‌راستا نیست. بدون همکاری داخلی و مشروعیت بین‌المللی، این راه‌حل‌ها بیشتر به رویاهایی دست‌نیافتنی شبیه‌اند.

از سوی دیگر، بی‌توجهی جامعه جهانی به افغانستان هزینه‌های خاص خود را دارد. موج مهاجرت، ناامنی منطقه‌ای و خطر احیای گروه‌های تندرو، تنها بخشی از پیامدهایی هستند که جهان در صورت بی‌عملی متحمل خواهد شد. یوناما با هوشمندی این موضوع را به میان کشیده و یادآوری کرده که ثبات افغانستان، به نفع همه است. اما آیا کشورهای کمک‌کننده، که بسیاری‌شان درگیر مشکلات اقتصادی داخلی‌اند، حاضرند بار دیگر دست در جیب کنند؟

با این وجود، نشست استانبول آزمونی برای اراده جهانی است. اگر این گردهمایی به تعهدات مشخص، قابل پیگیری و مهم‌تر از همه، عملی منجر شود، شاید بتوان به بهبود اوضاع امیدوار بود. اما اگر مانند گذشته، تنها به بیانیه‌های پرطمطراق بسنده کند، میلیون‌ها افغان، بار دیگر در حسرت وعده‌های توخالی خواهند ماند. زمان نشان خواهد داد که آیا این فریاد کمک، گوش شنوایی پیدا می‌کند یا در هیاهوی بحران‌های جهانی گم می‌شود.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط