با گذشت نزدیک به دو سال از آغاز حملات ویرانگر رژیم صهیونیستی علیه غزه، آمار رسمی وزارت بهداشت فلسطین حاکی از شهادت ۶۴ هزار و ۸۷۱ نفر و زخمی شدن ۱۶۴ هزار و ۶۱۰ نفر است، در حالی که مرگومیر ناشی از گرسنگی به ۴۲۲ نفر رسیده و این فاجعه، نمادی از نسلکشی سیستماتیک در عصر مدرن به شمار میرود.
این فاجعه، که در تاریخ معاصر بشریت بیسابقه است، غزه را به عرصهای از مرگ دوگانه تبدیل کرده؛ از یک سو، بمبارانهای بیامان رژیم صهیونیستی جانها را میستاند و از سوی دیگر، محاصره غذایی، گرسنگی را به سلاحی کشنده بدل ساخته است.
چنین رنجی، در جهانی که ادعای «حقوق بشر» و «ارزشهای انسانی» را یدک میکشد، لکهای ابدی بر دامان تمدن است و مرزهای اخلاقی را در هم میشکند.
جامعه بینالمللی، که زمانی نماد بازدارندگی بود، امروزه به ناظری منفعل تقلیل یافته است. سازمان ملل و دادگاه کیفری بینالمللی، علیرغم صدور قطعنامهها و احکام، در اجرای عدالت ناکام ماندهاند.
این انفعال، نه تنها فلسطینیان را تنها میگذارد، بلکه اعتبار نظام جهانی را زیر سوال میبرد و راه را برای تکرار جنایات هموار میسازد.
از سوی هم، جهان عرب، که فلسطین سنگر مقاومت آنها به حساب میآید، در برابر این ماشین کشتار سکوت اختیار کرده؛ علیرغم در اختیار داشتن اهرمهای اقتصادی، سیاسی و نظامی -از قطع روابط تجاری تا فشارهای ترانزیتی- هیچ تحرک عملی نشان نداده است. به نظر میرسد این ضعف، ریشه در تفرقه و وابستگی دارد و اتحاد لازم برای مهار رژیم خونخوار را تا حد زیادی سلب کرده است.
اگر این نظارهگری و ضعف ادامه یابد، عطش کشتار رژیم صهیونیستی نه تنها فروکش نخواهد کرد، بلکه تشدید خواهد شد و ابعاد فاجعه را فراتر از تصور خواهد برد. زمان آن رسیده که جهان، از خواب غفلت بیدار شود و عدالت را نه در کلام، بلکه در عمل پیگیری کند.