در روزهای گذشته اخبار زیادی مبنی بر اعمال خشونت از سوی پلیس در کشورهای مختلف با مهاجران افغانستانی در حال انتشار است، مانند شکنجه پناهجویان افغانستانی در ترکیه که مسبوئق به سابقه نیز بوده و در جدیدترین خبر، قتل یک مهاجر افغانستانی در ایالات متحده آمریکا توسط پلیس به اتهام حمل چاقو.
اما سوالی که مطرح میشود، چرایی افزایش مهاجرت از افغانستان به سوی کشورهای مختلف است که البته پاسخ این سوال روشن است، عواملی همچون، جنگ، ناامنی، فقر، گرسنگی، بیکاری و نداشتن امید به آینده ای بهتر در افغانستان از مهمترین عواملی هستند که مردم افغانستان را وادار به مهاجرت از کشور به سوی کشورهای خارجی به امید دستیابی به آیندهای بهتر میکند.
اما خود این عوامل یاد شده، معلول علتهای مختلف است، به عبارتی دیگر جنگ در افغانستان معلول زیادهخواهی کشورهای بیگانه برای به دست آوردن منافع از پیش تعریف شده خودشان از طریق جنگ است و ناامنی موجود در کشور نیز معلول سیاستهای استعمارطلبانه غرب در راستای ناامنسازی منطقه غرب آسیا و همچنین ناکارآمدی حکومت فعلی در مبارزه با عوامل ناامنی میباشد.
همینطور فقر و مشکلات اقتصادی موجود در افغانستان نیز معلول تحریمهای جهانی از یک سو و ضعف مدیریت اقتصادی حکومت طالبان و نداشتن برنامه برای رفع مشکلات اقتصادی از سوی دیگر میباشد.
نکته قابل تامل این است که نه حکومت طالبان و نه قدرتهای خارجی که به نوعی عوامل اصلی وضع کنونی در کشور به شمار میآیند، زیر بار نرفته و هر کدام از آنها توپ را در زمین دیگری میاندازد.
در اواخر آذرماه سال ۱۴۰۱ هیئت حاکمه افغانستان به ریاست آقای عبدالرحمن راشد، معاون وزارت امور مهاجرین و عودتکنندگان افغانستان در نشست چهارجانبه با حضور ایران، افغانستان، پاکستان و کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در امور پناهندگان شرکت کرد.
این مقام افغانستانی قبل از پرواز به تهران در گفتوگویی هدف از سفر را دو موضوع اصلی عنوان کرد: ۱- رسیدگی به مشکلات پیشروی مهاجران در کشورهای پاکستان و ایران ۲- تشویق مهاجران به بازگشت به وطن!
در واقع این اظهارات مقام ارشد حکومت طالبان دارای نوعی ابهام است به این معنا که اگر هدف هیئت حاکمه افغانستانی بازگشت مهاجران است، پس ضروری بود قبل از رسیدگی به مشکلات مهاجران در کشورهای همسایه به موانع پیشروی بازگشت آنها و عوامل مهاجرت آنها از افغانستان اشاره میکرد.
در واقع طالبان با پیگیری وضعیت مهاجران افغانستانی در کشورهای همسایه و اعلام اینکه شرایط برای بازگشت آنها مهیا شده است، این پیام را میخواهد صادر کند که خود نقشی در وضعیت کنونی و فرار شهروندان کشور از افغانستان ندارد.
این درحالی است که پس از بهقدرترسیدن مجدد طالبان در سال ۱۴۰۰، شاهد ورود بیش از یکمیلیون مهاجر جدید افغانستانی به کشورهای همسایه بودهایم!
ایجاد محدودیت برای اشتغال و تحصیل برای دختران و زنان، تعطیلی مدارس و دانشگاهها برای دختران و زنان و همچنین منع آنها برای اشتغال در سازمانهای غیردولتی از مهمترین نمودهای رویکرد طالبان به حوزه زنان و مسائل فرهنگی-مذهبی بوده است که میتواند منجر به تشویق زنان و دختران علاقهمند به تحصیل و اشتغال به مهاجرت از افغانستان به کشورهای دیگر باشد.
بنابراین مهمترین دستاورد طالبان درباره اعمال محدودیتها علیه زنان، خروج آن بخشی از جامعه است که وجود آنها را تهدیدی برای ایدئولوژی و سیاست داخلی خود میداند.
همچنانکه پس از اعمال محدودیت برای تحصیل دختران در مدارس شاهد مهاجرت دختران دانشآموز به همراه خانوادههایشان بودیم.
از نظر اقتصادی نیز حضور اتباع افغانستانی در خارج از کشور و اشتغال و ارسال بخشی از درآمد آنان به افغانستان، بهعنوان یکی از منابع درآمدی خانوارهای افغانستانی محسوب میشود.
به لحاظ سیاسی نیز عدم تشکیل دولت فراگیر در افغانستان و بهحاشیه راندهشدن اقوام غیرپشتون و شیعیان نیز در تصمیم این بخش از مردم افغانستان برای مهاجرت و عدم بازگشت به کشور بیتأثیر نبوده است.
از سوی دیگر با خروج بخشی از افراد بیکار از افغانستان، فشار بر هیئت حاکمه آن کاهش خواهد یافت لذا به نظر میرسد سیاست هدایت نیروی کار به کشورهای دیگر بهعنوان راهحلی برای پاسخ به مشکلات اقتصادی از سوی هیئت حاکمه افغانستان موردتوجه قرار گرفته شده است.
اگر موضوع پیگیری مشکلات مهاجران افغانستانی در کشورهای همسایه از سوی هیئت حاکمه افغانستان را در کنار محدودیتها و عوامل رانشی تحمیلشده در داخل افغانستان قرار دهیم، پیام هیئت حاکمه افغانستان به مهاجران در کشورهای همسایه بهخصوص ایران (بهویژه دختران، زنان و غیرپشتونها) روشنتر خواهد شد: «در همانجا بمانید و کار کنید، اگر برگشتید از بخشی از حقوق اولیه خود محروم خواهید بود».