بار دیگر نوار غزه در آتش میسوزد و جهان در برابر تکرار فاجعهای انسانی، سکوتی سنگین پیشه کرده است. حملات اخیر ارتش اسرائیل به مناطق مسکونی غزه ـ که بنا بر گزارشها جان بیش از صد غیرنظامی، از جمله دهها کودک را گرفته ـ چهره واقعی «نظم جهانی» مدعی حقوق بشر را آشکار ساخته است.
در حالی که سازمانهای امدادی با دشواری در حال بیرون کشیدن پیکر قربانیان از زیر آوارند، واشنگتن و متحدانش همچنان در موضع دفاع از تلآویو ایستادهاند؛ گویی کشتار غیرنظامیان نیز بخشی از «حق دفاع مشروع» است.
اسرائیل همواره مدعی است که در برابر تهدیدها از خود دفاع میکند، اما بمباران مناطق مسکونی، بیمارستانها و اردوگاههای پناهجویان هیچ نسبتی با دفاع ندارد. آنچه در غزه رخ میدهد، یک عملیات نظامی نیست، بلکه نمایش بیرحمانهای از مجازات جمعی است. هدف نه امنیت، بلکه نابودی روح مقاومت در مردمی است که سالها در محاصره زندگی کردهاند.
ایالات متحده با تکرار شعار «حمایت از صلح و امنیت» میکوشد چهرهای انساندوستانه از خود ترسیم کند، اما واقعیت میدانی چیز دیگری میگوید. ارسال بیوقفه تسلیحات به اسرائیل، استفاده مکرر از حق وتو برای جلوگیری از محکومیت این کشور در شورای امنیت، و سکوت در برابر جنایات آشکار، همه نشان میدهد که واشنگتن نه تماشاگر، بلکه شریک مستقیم این خونریزی است.
آمریکا از یکسو پرچمدار ارزشهای انسانی معرفی میشود و از سوی دیگر، بزرگترین تأمینکننده سلاح برای ارتشی است که خانههای مردم بیدفاع را ویران میکند. این دوگانگی اخلاقی، چهره واقعی «مدعی صلح» را برملا میسازد؛ قدرتی که برای حفظ منافع خود، به بهای جان کودکان فلسطینی، دروغ صلح را تکرار میکند.
سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی بار دیگر در برابر فاجعه انسانی غزه به تماشاگرانی بیاثر تبدیل شدهاند. بیانیههای محکومیت و ابراز نگرانی، دردی از مردم زیر آوار دوا نمیکند. هنگامی که حق وتو به ابزاری برای حمایت از متجاوز بدل میشود، دیگر نمیتوان از عدالت بینالمللی سخن گفت.
امروز جهان باید با صراحت بپذیرد که صلحی که آمریکا و همپیمانانش وعده میدهند، صلحی فریبنده و توخالی است. آنان در حالی از آتشبس و حقوق بشر سخن میگویند که خود، سوخت این آتشاند.
تا زمانی که معیار سیاست جهانی منافع باشد، نه انسانیت، خون بیگناهان بر زمین خواهد ریخت و تاریخ، این سکوت را فراموش نخواهد کرد.
