نویسنده: ز. نظری
در روزگاری که طالبان با نام دین، چهرهی دین را میپوشانند و زنان افغانستان را از ابتداییترین حقوق انسانیشان محروم کردهاند، یاد و نام حضرت زینب کبری (س) نه تنها تجلیل از یک بانوی تاریخ است، بلکه زنده کردن روح ایمان، آگاهی، و مقاومت است. زینب کبری بانوی ایستادگی، سخن و بصیرت بود؛ زنی که در برابر ظلم، به جای اشک، اندیشه را برپا کرد. او به ما آموخت که در اوج درد نیز میتوان از زیبایی گفت، و در اوج اسارت، آزاد بود. امروز زنان افغانستان، در پرتو نام حضرت زینب (س)، میتوانند چراغ امید و آگاهی را در دل تاریکیها برافروزند.
میلاد حضرت زینب کبری (سلاماللهعلیها) تنها سالروز تولد یک بانوی بزرگ نیست؛ بلکه تجدید خاطرهی تولد عقلانیت، شجاعت و معنویت در چهرهی زن مسلمان است. زنی که در دامان وحی پرورش یافت و در مکتب علی (ع) و فاطمه (س) درس فهم و صبر آموخت.
حضرت زینب (س)، بانویی بود که در میان شعلههای ظلم و خون، پرچم آگاهی را برافراشت. خطبههای او در کوفه و شام، نه فقط نطقهایی تاریخی، بلکه فریاد آزادی و عدالت بودند. او در هنگامهی شهادت و اسارت، نمایندهی تفکر، کرامت و شجاعت زن در تاریخ شد.
در چنین روزی، وقتی زنان افغانستان در بند زنجیرهای تحجر طالبانی اسیرند، بازخوانی زندگی و منش حضرت زینب نه فقط یک بزرگداشت مذهبی، بلکه یک ضرورت اجتماعی و سیاسی است؛ زیرا زینب کبری نماد زنی است که در دل طوفان ایستاد و تاریخ را تغییر داد.
زینب، بانوی بصیرت و ایمان در میان آتش
زمانی که عبیدالله ابن زیاد با غرور از حضرت زینب پرسید: «کار خدا را با برادرت حسین چگونه دیدی؟»
او در پاسخ گفت: «ما رأیتُ إلّا جمیلاً» جز زیبایی ندیدم!
این جمله، نه یک پاسخ ساده، بلکه بیانیهای از ایمان آگاهانه است؛ ایمانی که در دل فاجعه نیز خدا را زیبا میبیند و عدالت را فراتر از درد میفهمد.
حضرت زینب (س) در آن لحظه، به انسان آموخت که ایمان، تسلیم در برابر رنج نیست، بلکه فهم معنا در دل رنج است. او از جنس کسانی نبود که در برابر قدرت سکوت کنند؛ بلکه از آنان بود که با زبان حقیقت، طاغوت را رسوا میکنند.
حضرت زینب کبری (س) نه یک زن گوشه نشین، که بانوی اندیشه و سخن بود. او در عصر مردسالاری عرب، در برابر بزرگترین ستم پیشگان تاریخ، سخن گفت و حکومت ظلم را به لرزه انداخت.
او نه در برابر یزید، بلکه در برابر تاریخ ایستاد تا مفهوم “زن مسلمان” را از نو تعریف کند.
وی نشان داد که زن میتواند خطیب باشد، روشنگر باشد، مصلح باشد، و در میدان حقیقت، پیشتر از هر مردی بایستد.
زنان افغانستان در آیینه زینب کبری
امروز، در سرزمینی که طالبان با نام اسلام، در واقع اسلام را غریب ساختهاند، زنان و دختران افغانستان، در دل خانههای خاموش خود، یاد زینب را زمزمه میکنند.
در کشوری که صدای زن «عورت» شمرده میشود و علم برایش حرام اعلام شده، باز هم هزاران زن افغانستان چون حضرت زینب (س)، در دل تاریکی، نور میافروزند؛ زنان معلمی که در خفا به کودکان درس میدهند، دخترانی که با خطر مرگ، کتاب را پنهان میکنند، مادرانی که از فقر نمینالند و عزت را پاس میدارند؛ اینان همه شاگردان مکتب حضرت زینب اند.
حضرت زینب (س) به آنان آموخته است که اسارت جسم، شکست نیست؛ اسارت اندیشه است که مرگ است.
زنان افغانستان، اگرچه از دانشگاه و رسانه و کار بیرون رانده شدهاند، اما تا زمانی که روحشان آزاد و مؤمن است، میتوانند مسیر آینده را دگرگون کنند.
طالبان که به نام دین، زن را از حق آموزش، کار، سفر و حتی از حق نفس کشیدن آزاد محروم کردهاند، نه تنها با روح قرآن، بلکه با منطق انسانیت نیز در تضادند.
اسلام، دینی است که نخستین آیاتش با «اقرأ» آغاز شد؛ یعنی بخوان. دینی که فاطمه (س) و زینب (س) را پروراند، چگونه میتواند مخالف علم و کرامت زن باشد؟
طالبان، با تحجر و جهل، چهرهی دین را سیاه کردهاند و در واقع، بزرگترین ستم را به اسلام روا داشتهاند.
دینی که زینب را به قله رساند، امروز به دست طالبان در غل و زنجیر جهل افتاده است.
حضرت زینب (س) در عصر مدرن؛ الگوی انسان آزاده
حضرت زینب (س) فقط الگوی زنان نیست؛ او الگوی هر انسان آزاده است. در عصر رسانه و مدرنیته، زینب را باید در شکل «آگاهی، مقاومت و خرد» بازخوانی کرد.
او نماد کسی است که در برابر تحریف حقیقت میایستد، در برابر دروغ سکوت نمیکند، و در اوج بحران، کرامت انسانی را پاس میدارد.
اگر زنان افغانستان زینبوار بایستند، و اگر مردان افغانستان در کنار آنان چون حضرت امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) باشند، تاریخ دیگر تکرار نخواهد شد.
حضرت زینب کبری (س) پیامآور آزادگی در بند اسارت بود؛ زنی که در خرابهی شام، از ویرانهها انسانیت ساخت.
امروز، افغانستان در خرابهای از ظلم و تحجر نفس میکشد، اما تا زمانی که روح زینبی در دل زنان و مردان این سرزمین زنده است، امید نیز زنده است.
زنان کشور باید بدانند که حضرت زینب (س)، در همان لحظهای که شمشیرها بر گلوی برادرش فرود آمد، از حقیقت دفاع کرد، نه از ضعف گریخت.
و این یعنی: هر زنی که از آگاهی دفاع کند، هر دختری که قلم در دست گیرد، هر مادری که فرزندش را به صداقت و شجاعت تربیت کند، در واقع یک پیرو حقیقی حضرت زینب (س) است!
پس در این روز خجستهی میلاد حضرت زینب کبری (س)، درود میفرستیم بر روح بلند اش؛ سلام بر بانویی که زیباترین واژهی ایمان را در میدان خون نوشت. سلام بر بانویی که «جز زیبایی چیزی ندید.»
و سلام بر همه زنان و دختران افغانستان که در ظلمت تحجر، همچنان مشعل آگاهی را روشن نگه داشتهاند.