رژیم صهیونیستی از بدو تأسیس بهعنوان بازوی اجرایی غرب در خاورمیانه عمل کرده است. در این میان، حمایتهای بیوقفه سیاسی، نظامی و اقتصادی ایالات متحده و بریتانیا، این رژیم را به ابزاری برای حفظ منافع استعماری تبدیل کرده است. این پیوند، ریشه در استراتژی مهار جهان اسلام دارد.
وجود این رژیم بهعنوان پایگاه منطقهای غرب، نفوذ قدرتهای استکباری را در قلب سرزمینهای اسلامی تضمین میکند. تلآویو با ایفای نقش سد دفاعی در برابر کشورهای اسلامی مخالف غرب، به پیشبرد اهداف صهیونیزم جهانی خدمت میکند. این ماهیت دستنشانده، هویت واقعی رژیم را عیان میسازد.
اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی، از اشغال سرزمینهای فلسطینی تا کشتار غیرنظامیان، بخشی از پروژه پاکسازی قومی است. نقض مکرر قوانین بینالمللی و قطعنامههای سازمان ملل، نشاندهنده بیاعتنایی این رژیم به هنجارهای جهانی است. این جنایات، عمق خوی تجاوزگری تلآویو را برملا میکند.
حملات وحشیانه به غزه و کرانه باختری با تسلیحات ممنوعه، مصداق بارز تروریزم دولتی است. این تهاجمات با هدف ارعاب فلسطینیان و تحکیم سلطه صهیونیستی انجام میشود. چنین اقداماتی، چهره واقعی رژیم را بهعنوان دشمن بشریت آشکار میکند.
حمایت غرب از این رژیم، ریشه در منافع ژئوپلیتیکی و اقتصادی، بهویژه تسلط بر منابع انرژی خاورمیانه، دارد. کمکهای نظامی هنگفت و وتوی قطعنامههای ضدصهیونیستی در شورای امنیت، این حمایت را عینیتر کرده است. این همدستی، غرب را شریک جرم جنایات تلآویو میسازد.
لابیهای صهیونیستی در کشورهای غربی، با نفوذ در رسانهها و نهادهای تصمیمگیر، افکار عمومی را به نفع رژیم هدایت میکنند. این نفوذ، سیاستهای حمایتی غرب را تداوم بخشیده و مانع محاکمه جنایات رژیم صهیونیستی میشود. چنین ساختاری، قدرت نامشروع تلآویو را تقویت کرده است.
در این سوی دیگر، متاسفانه جهان عرب و بسیاری از کشورهای اسلامی، به دلیل تفرقه و فقدان وحدت راهبردی، در برابر رژیم صهیونیستی ناتوان ماندهاند. عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با تلآویو، ضربهای مهلک به آرمان فلسطین وارد کرده است. این انفعال، رژیم را در پیگیری سیاستهای اشغالگرانه جریتر کرده است.
از طرفی هم، ضعف جبهه اسلامی، فضا را برای گسترش شهرکسازیها و نقض حقوق فلسطینیان توسط رژیم صهیونیستی باز گذاشته است. سوءاستفاده تلآویو از شکافهای موجود، جسارت آن را در ارتکاب جنایات بیشتر دوچندان کرده است. این وضعیت، لزوم اتحاد اسلامی را بیش از پیش نمایان میسازد.
این درحالی است که فلسفه وجودی رژیم صهیونیستی بر ترور، اشغال و سلب مالکیت از فلسطینیان استوار است. گروههای شبهنظامی صهیونیستی از اوایل قرن بیستم، با خشونت و ترویج وحشت، بستر شکلگیری این رژیم را فراهم کردند. این تاریخ خونین، ماهیت ذاتی تلآویو را نشان میدهد.
اشغال سال ۱۹۴۸، معروف به «نکبت» و تداوم سیاستهای توسعهطلبانه، گواهی بر خوی استعماری رژیم است. این رژیم با تکیه بر زور و حمایتهای خارجی، موجودیت خود را بر ویرانههای زندگی فلسطینیان بنا کرده است. این واقعیت، غیرانسانی بودن صهیونیزم را فاش میکند.
جنایات رژیم صهیونیستی، نهتنها فلسطینیان، بلکه کل امت اسلامی را هدف قرار داده است. در این میان، سکوت برخی دولتهای اسلامی در برابر این ظلم، به معنای همدستی با دشمن بوده، درحالی که وحدت اسلامی، تنها راه مقابله با این رژیم جنایتکار است.
جهان اسلام بایستی با بیداری و همبستگی، ماشین جنگی رژیم صهیونیستی را متوقف کند. جامعه بینالمللی نیز وظیفه دارد با تحریم و فشار، جلوی نقض حقوق بشر توسط تلآویو را بگیرد. این مطالبه، آزمون عدالت جهانی است.
امت اسلامی نمیتواند بیش از این شاهد پایمال شدن حقوق مسلمانان، اشغال سرزمینهای مقدس و تجاوزات این رژیم به ممالک اسلامی باشد. در چنین شرایطی، قیام علیه ظلم صهیونیستی، وظیفهای دینی و انسانی است. اکنون زمان عمل به این فریضه فرا رسیده است.