با بررسی تحولات اخیر در سوریه و وضعیت گروه تروریستی تحریر الشام تحت رهبری الجولانی، میتوان به وضوح مشاهده کرد که این گروه به شدت دچار بحرانهای اخلاقی، انسانی و سیاسی است. از زمان به قدرت رسیدن این گروه در سوریه، شاهد افزایش بیرحمی و خشونتهای بیپایان علیه غیرنظامیان، به ویژه اقلیت علوی مذهب در مناطق مختلف سوریه بودهایم.
کشتار و قتل عام مردم بیدفاع در کوچهها و پس کوچههای مناطق تحت تسلط این گروه، که با شکنجههای وحشیانه همراه است، گواهی بر نقض آشکار حقوق بشر و اصول انسانی است. در بسیاری از ویدئوهای منتشر شده در فضای مجازی، شاهد صحنههایی هستیم که نشاندهنده شکنجه و کشتارغیرنظامیان توسط اعضای این گروه تروریستی است؛ تصاویری که هر انسانی را از دیدن آنها در شوک و وحشت فرو میبرد.
یکی از نکات مهمی که باید به آن پرداخته شود، واکنش مردم سوریه به این وضعیت است. در استانهای ساحلی، که بهویژه تحت فشارهای سنگین قرار دارند، مردم در برابر ظلم گروه تروریستی تحریر الشام به ستوه آمدهاند و ناچاراً دست به اقدامات دفاعی زدهاند. این تحرکات، که به نوعی بیانگر اعتراض به حکمرانی گروه الجولانی است، نشان از وضعیت بحرانی در این مناطق دارد. مردم سوریه در این شرایط، به دنبال راهی برای مقابله با ظلم و فساد گروه تروریستی تحریر الشام هستند، و این خود نمادی از شکاف عمیق اجتماعی و سیاسی است که در جامعه سوریه به وجود آمده است.
در کنار این مسائل، نباید فراموش کرد که دولتهای منطقهای که از گروه تحریر الشام و الجولانی حمایت کردهاند، باید خود را مسئول اقدامات این گروه بدانند. کشورهای چون ترکیه، عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی که در طول سالها حمایتهای بیوقفهای از گروههای تکفیری-تروریستی در سوریه به عمل آوردهاند، اکنون باید در برابر نقض حقوق بشر توسط الجولانی و گروهش پاسخگو باشند. دولت ترکیه و بهویژه اردوغان، که همواره از تحریر الشام حمایت کرده، باید بهطور جدی پاسخگوی کشتار و بیرحمیهای این گروه باشد. ترکیه که به نام مبارزه با تروریسم از گروههای مختلف تروریستی در سوریه از آغاز تا به امروز حمایت کرده، اکنون باید در برابر حقیقت پنهان شده در پشت این حمایتها پاسخگو باشد. شرمآور است در حالی که ترکیه به حمایت از گروهی تروریستی مانند تحریر الشام ادامه میدهد، بیتوجه به رنجهای مردم سوریه، بهویژه غیرنظامیان، همچنان در این مسیر گام برمیدارد.
یکی از نکات بسیار حساس در این بحران، تلاشی است که رسانهها برای وارونه نشان دادن واقعیتها دارند. شبکه الجزیره در روزهای اخیر با انتساب اتهاماتی بیاساس به ایران و تلاش برای ربط دادن آن به حرکتهای مردمی در سوریه، نه تنها حقیقت را تحریف میکند، بلکه با هدف ایجاد تنش در روابط منطقهای و ناآرامی در میان مردم سوریه عمل میکند. این رسانهها به جای آنکه تلاش کنند حقیقت را برای افکار عمومی فاش کنند، به عواملی تبدیل شدهاند که به تخریب ثبات منطقهای دامن میزنند.
همچنین باید به سکوت و بیعملی دولتهای منطقهای در برابر حملات وحشیانه اسرائیل به خاک سوریه اشاره کرد. این کشورها، که به ظاهر خود را حامی حقوق بشر و صلح در منطقه میدانند، در برابر بیش از چهارصد حمله اسرائیل به سوریه سکوت کردهاند. حتی گروه الجولانی که در واقع قدرت را در سوریه در دست دارد، هیچگونه واکنشی نسبت به این حملات نشان نداده است. این سکوت، که به طور شگفتانگیزی در حملات اسرائیل بر زیر ساخت های نظامی، اقتصادی و مکان های علمی رخ میدهد، نه تنها جای سوال دارد بلکه گواهی بر سیاستهای دوگانهای است که در پشت پرده برخی از این دولتها پنهان شده است.
در نهایت، باید گفت که الجولانی بهجای آنکه در مقابل تجاوزات رژیم کودک کش اسرائیل از مردم سوریه دفاع کند، در مسیری غیراخلاقی و شنیع قدم برداشته و بر بیگناهان و مردم بیدفاع کشور خود حمله کرده است. این گروه که خود را مدافع مردم سوریه می نامد، در عمل به موجودیتی وحشی و خشن تبدیل شده است که هیچگونه ارزشی برای جان انسانها قائل نیست. در این راستا، آنچه که بیشتر از هر چیزی به چشم میآید، فقدان اخلاق و انسانیت در میان سرکردگان این گروه است که باید در برابر تاریخ و وجدان عمومی پاسخگو باشند.
تحولات سوریه نشاندهنده عمق فاجعهای است که این کشور سالهاست با آن دست و پنجه نرم میکند. از یک سو گروه تروریستی تحریر الشام با رهبری الجولانی در مسیر بیرحمی و نقض حقوق بشر گام برداشته است و از سوی دیگر، دولتهای منطقهای و رسانههایی همچون الجزیره با سیاستهای دوگانه و اقدامات غیرانسانی خود بر بحرانهای این کشور دامن میزنند. حالا زمان آن فرا رسیده است که کشورهای منطقهای مسئولیت حمایتهای بیوقفه از گروههای تروریستی را بر عهده بگیرند و در قبال بیگناهان سوریه پاسخگو باشند. تاریخ هرگز این اعمال غیرانسانی را فراموش نخواهد کرد.
نویسنده: دکتر لنگرزاد