گزارش تازهی روزنامه گاردین درباره خلبانان افغانستان در امریکا، بار دیگر پرده از یک واقعیت تلخ و دردناک برداشت: کسانی که در جریان سالهای دشوار جنگ، جان خود را در مسیر دفاع از وطن و دولتی که امریکاییها ایجاد کرده بودند به خطر انداختند، امروز در هالهای از تهدید، بازداشت و حتی اخراج از امریکا قرار دارند.
یکی از خلبانان کشور که در روزهای سقوط کابل با ریسک بالا، با یک هواپیمای نظامی از نوع «پیلاتوس پیسی–۱۲» برای نجات جان خود به ازبیکستان فرار کرده بود، نمونهای از صدها خلبانی است که همان روز خاک افغانستان را ترک کردند. در واقع، در زمان ریاست جمهوری بایدن، برخی از این خلبانان که در ازبیکستان به سر میبردند، به دلیل خطر جانی که تهدیدشان میکرد، به امریکا منتقل شدند و در امنیت نسبی قرار گرفتند. اما اکنون دولت ترامپ در تلاش است تا این افراد را اخراج کند، در حالی که جان شان همچنان در معرض تهدید است. این خلبانان نماینده نسلی فراموششدهاند؛ نسلی که در یک سو با دشمن مقابله کردند و در سوی دیگر با بیوفایی همان کسانی رو به رو شدند که مدعی حمایت و آزادی و حقوق بشر بودند.
اما این موضوع تنها محدود به خلبانان نیست. تاریخ معاصر افغانستان گواه است بر نقش فاجعه بار حکومتهای جمهوریت؛ از حامد کرزی گرفته تا اشرف غنی احمدزی و تیمهای همراه شان، کسانی که نوکری برای امریکا را بر خدمت به مردم خود ترجیح دادند و با وعدههای فریبنده، کشور را در معرض اشغال و نابودی قرار دادند. نتیجه این سیاستها، نه آزادی و دمکراسی، بلکه ویرانی، مهاجرت گسترده و تحقیر انسانی بود که امروز حتی گریبان خود همکارانشان را گرفته است.
امریکا، کشوری که خود را مروج حقوق بشر و مدافع عدالت معرفی میکند، در عمل تاسیس کننده و حامی گروههای تروریستی در خاورمیانه بوده و با شعارهای دروغینی چون «مبارزه با تروریزم» و «حفظ آزادی و آوردن دموکراسی»، کشورها را اشغال میکند، منابع شان را غارت میکند و خون ملتها را میریزد. و امروز، همان کشور بیرحم و جنایتکار حتی از هم پیمانان خود نه تنها دفاع نمی کند بلکه آنها را در خطر مرگ قرار می دهد. خلبانان پناه برده نمونه زندهی این بیوفایی هستند؛ کسانی که در شرایط بحرانی در کنار دولت بی کفایت و ناکارآمد اشرف غنی احمدزی ایستادند و حالا با تهدید اخراج و سرنوشت نامعلوم مواجهاند.
درس تلخ این تجربه برای مردم افغانستان و دیگر کشورهای منطقه، از جمله همسایه های ما، روشن است: شعارهای دروغین آزادی و دمکراسی را باور نکنید. امریکا تنها از گروهها و دولتهای تروریستی مانند داعش و دولت کودککش مانند اسرائیل حمایت میکند و تاریخ خاورمیانه مملو از نشانههای این سیاست است. این واقعیت باید به نسلهای آینده منتقل شود تا فریب وعدههای ظاهری قدرتهای جهانی را نخورند و راه خود را با هوشیاری و شناخت واقعی قدرتها انتخاب کنند.
در پایان تنها یک پیام روشن برای همه ما باقی میماند: همدلی با هموطنان و مقاومت در برابر فریبهای قدرتهای بیگانه، مسیر نجات و عزت ملی است. ما نباید فراموش کنیم که عدالت واقعی، پایبندی به حقوق انسانی و حمایت از کسانی است که در شرایط سخت، جان خود را برای کشور و مردم خود به خطر انداختهاند. خلبانان کشور امروز فریاد این عدالتاند و صدای آنان نباید خاموش شود.



