نویسنده: ز. نظری
در حالی که جهان امروز روز جهانی محصلین را جشن میگیرد و به نقش دانشجویان در پیشرفت علم، فرهنگ و توسعه میبالد، افغانستان در سکوتی تلخ، سومین سال محرومیت دختران از آموزش را تجربه میکند. این روز در تقویم جهانی نماد آگاهی، عدالت و روشنگری است، اما در افغانستان به نماد محرومیت، نادیدهانگاری و تاریکی بدل شده است. با اینهمه، امید هنوز زنده است؛ زیرا تاریخ نشان داده است که هیچ قدرتی نمیتواند چراغ دانش را برای همیشه خاموش کند.
روز جهانی محصلین (۱۷ نوامبر / ۲۶ عقرب) را به همه محصلان جهان به ویژه برای دانشجویان عزیز کشور ما افغانستان تبریک میگوییم. برای تمام دختران و زنانی که در سالهای اخیر از ورود به ممکاتب لیسه و دانشگاهها محروم شدهاند، آرزوی پایداری، روشنی و موفقیت داریم.
امید آن است که روزی نهچندان دور، دروازههای مکاتب لیسه و دانشگاهها بار دیگر بر روی دختران کشور باز شود و لبخند یادگیری دوباره بر چهرههای معصوم و جویای دانایی آنان بنشیند.
اما این روز در افغانستان، بیش از آنکه جشن دانایی باشد، یادآور درد و تبعیض است. از زمان بازگشت طالبان به قدرت، نظام آموزشی کشور با بحران عمیق روبه رو شده است. دختران، که ستون آینده هر ملتاند، از حق بنیادین تعلیم و تربیه و کسب علم و دانش محروم گشتهاند و آینده جامعه در سایه این تصمیم تاریک و غیرعقلانی، مبهم تر از هر زمان دیگر است.
تاریخچه نامگذاری روز جهانی محصل، خود داستانی از مقاومت در برابر استبداد است. در ۱۷ نوامبر ۱۹۳۹ م.، دهها دانشجوی چکسلواکی بهدلیل اعتراض به اشغال نازیها کشته و زندانی شدند. دو سال بعد، کنگره بینالمللی دانشجویان در لندن، به یاد آن قربانیان، این روز را «روز جهانی محصلین» نامید. از آن پس، این روز به نماد مبارزه برای آزادی، عدالت و حق آموزش تبدیل شد.
اما امروز، در افغانستان، این روز بار دیگر معنای نخستین خود را باز یافته است: روز مقاومت در برابر جهل و استبداد.
محصلان، نیروی محرک جامعه و موتور اندیشهاند. از میان دانشگاه هاست که معلمان، مهندسان، پزشکان، هنرمندان، مادران بزرگ و اندیشمندان و رهبران اجتماعی برمیخیزند. هر جامعهای که محصلین اش را تقویت کند، به سوی عدالت، پیشرفت و تمدن گام برمیدارد.
تحصیلات عالی نه تنها سطح آگاهی عمومی را ارتقا میدهد، بلکه زیربنای توسعه اقتصادی و اجتماعی را نیز میسازد. دانشگاهها کانون تولید فکر، فرهنگ و فناوریاند؛ و بدون حضور فعال محصلان، جامعه در رکود فکری و فرهنگی فرو میغلتد.
نقش زنان تحصیلکرده در جامعه تنها در تربیت فرزندان خلاصه نمیشود. آنان آموزگاران اخلاق، آفرینندگان فرهنگ، مدیران کارآمد و سازندگان تمدناند.
هر دختری که تحصیل میکند، خانوادهای را از فقر و نادانی بیرون میکشد و چراغی برای آینده کشور روشن میکند. تاریخ افغانستان نیز شاهد زنان سیاست مدار، دانشمند و نویسنده است که در حوزه علم، فرهنگ و هنر درخشیدهاند.
اما اکنون، با بسته شدن دروازههای مکاتب لیسه دانشگاهها بر روی نیمی از پیکر جامعه، نه تنها آینده زنان، بلکه آینده کل ملت به گروگان گرفته شده است.
پیامدهای فاجعه بار بسته بودن دروازههای کسب علم و دانش: محرومیت دختران از آموزش، ضربهای است عمیقتر از هر جنگ و تحریم. این تصمیم، زنجیره توسعه انسانی را از ریشه قطع کرده است.
- دختران بیسواد، فردا مادران بیسواد خواهند بود و نسل آینده را در تاریکی پرورش خواهند داد.
- بحران روانی در میان زنان بهشدت افزایش یافته است؛ افسردگی، احساس بیارزشی و بیسرنوشتی، جان بسیاری از دختران را میسوزاند.
- با حذف نیمی از نیروی انسانی کشور از چرخه آموزش، افغانستان عملاً نیمی از ظرفیت رشد اقتصادی و علمی خود را از دست داده است.
- و در نهایت، بیسوادی زمینه را برای افراطگرایی و خشونت فراهم میکند؛ زیرا جهل، خاک حاصلخیز ترور است.
هیچ توجیه شرعی یا دینی برای محرومیت زنان از تحصیل وجود ندارد. برعکس، اسلام دین علم، عدالت و خرد است.
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودهاند: « جستجو و کسب علم و دانش بر هر زن و مرد مسلمان واجب است.»
قرآن کریم (سوره زمر آیه ۹) نیز میفرماید: «هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ۗ »؛ آیا کسانی که معرفت و دانش دارند و کسانی که بی بهره از معرفت و دانش اند، یکسانند؟
بنابراین، هرگونه محدودیت بر آموزش زنان، نه از اسلام که از جهل و سوءتفسیر ناشی میشود.
از منظر حقوق بشر نیز، حق تحصیل از حقوق بنیادین بشر است و محروم کردن نیمی از جامعه از این حق، نقض آشکار اصول انسانی و جهانی است. طالبان با این سیاست، نهتنها با جهان که با عقل و وجدان انسانی خود در ستیزند.
با وجود تمام محدودیتها، صدای دانشجویان خاموش نشده است. دختران کشور در سایه تبعیض، هنوز مینویسند، میخوانند و در خانههای کوچک، کلاسهای بزرگ انسانیت برپا میکنند. آنان با شجاعت، نشان دادهاند که میتوان در خاموشی نیز فریاد زد، و در تاریکی نیز چراغی روشن کرد.
تجربه تاریخ نشان میدهد که هیچ استبدادی پایدار نیست و هیچ قدرتی نمیتواند در برابر اراده دانایی بایستد. طالبان میتوانند دروازههای دانشگاه را ببندند، اما نمیتوانند ذهنها را از پرسش باز دارند.
علم، همانگونه که در کلام قرآن و سنت پیامبر آمده، جوهر آزادی و کرامت انسان است.
بنابراین، بر طالبان است که از لجاجت و تعصب دست بردارند و با بازگشایی مکاتب و دانشگاهها، اعتماد مردم و جامعه جهانی را بازسازی کنند.
و بر ماست که با قلم، اندیشه و همدلی، از حق تحصیل برای همه، به ویژه برای دختران، دفاع کنیم.
در پایان، برای تمام محصلین جهان، بهویژه محصلین کشورمان افغانستان، آرزوی سربلندی، استقامت و پیروزی در مسیر علم و آگاهی داریم.
روزی خواهد آمد که دوباره در حیاط دانشگاه کابل، صدای خنده دختران و و اساتید زن در هم آمیخته، و پرچم دانایی بر بام وطن برافراشته خواهد شد. ان شاءالله!




