نویسنده: دکتر لنگرزاد
در شرایطی که اسلامآباد بارها طالبان افغان را متهم به پناه دادن به اعضای تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) و سایر گروههای مسلح کرده است، مقامات پاکستانی همزمان از کابل میخواهند علیه این گروهها فتوا صادر شود و حتی خواستار انتقال خانوادههای تیتیپی به خاک افغانستان هستند. این درخواستها نه تنها از منظر دیپلماسی و منطق حقوقی، بلکه از منظر اخلاق، دین و همسایهداری، عجیب، نامعقول و توهینآمیز است.
پاکستان طی چهار دهه گذشته سیاستهایی را دنبال کرده که محور آن استفاده ابزاری از گروههای مسلح و افراطی برای منافع داخلی و خارجی بوده است. این سیاستها نه تنها امنیت افغانستان، بلکه امنیت خود پاکستان را نیز تهدید کرده است. اکنون اسلامآباد از طالبان افغان میخواهد که علیه تحریک طالبان پاکستان موضعگیری علنی و شرعی کنند و حتی فتوا صادر نمایند. همزمان، انتقال خانوادهها و اعضای تیتیپی به افغانستان، خواستهای است که بیش از آنکه دیپلماتیک باشد، نگاهی کودکانه و احمقانه به روابط دو کشور را نمایان میسازد. در این چارچوب، طالبان افغان با درک درست از منافع ملی و اخلاق دینی، ضمن پاسخ قاطع، باید چنین خواستههایی را نقد و افشا کنند.
پاکستان از طالبان افغان انتظار دارد که علیه گروههای مخالف دولت خود، بهویژه تیتیپی، فتوا صادر کنند. این درخواست، از منظر دینی و اخلاقی، کاملاً نادرست و بیسابقه است. فتوا، ابزار علمای دین برای هدایت به حق و جلوگیری از ظلم و کشتار است، نه ابزار فشار سیاسی. بیایید کمی تاریخ را مرور کنیم: در بیست سال حکومت جمهوریت در افغانستان، مولویهای پاکستانی به سفارش سازمان استخبارات پاکستان (ISI) فتوای جنگ علیه دولت و ملت افغانستان صادر میکردند تا خون مردم افغانستان ریخته شود. آیا حالا طالبان افغان باید برای کشتار گروهی دیگر، همان مسیر را دنبال کنند؟ مسلماً خیر! فتوا برای کشتار، کار علمای حقیقی دین نیست؛ این کار، کار مولویهای درباری و ابزاری پاکستان است.
مقامات پاکستان در مذاکرات استانبول از طالبان خواستهاند که اعضای تیتیپی و خانوادههایشان به افغانستان منتقل شوند و در این کشور جا و مکان پیدا کنند. این خواسته از هر منظر منطقی، قانونی و اخلاقی، مضحک و بیشرمانه است. وقتی خود پاکستان تیتیپی را گروه تروریستی میخواند، چرا انتظار دارد افغانستان، کشور همسایه، آنها را بپذیرد و برایشان امکانات فراهم کند؟ این نه تنها یک درخواست دیپلماتیک نیست، بلکه یک بیاخلاقی آشکار و نمونهای از نیرنگ تاریخی اسلامآباد است که همواره از افغانستان قربانی ساخته و خود را تبرئه میکند. این اقدام شبیه این است که مهاجری بیپناه را از خانه بیرون بیندازید و همزمان انتظار داشته باشید که او تروریستهای شما را در خانهاش بپذیرد.
رحمتالله نجیب، معاون وزارت داخله طالبان، گفته است که طالبان تنها زمانی انتقال اعضای تیتیپی به افغانستان را بررسی میکنند که پاکستان آنان را «تروریست» نخواند. این تحلیل و منطق، به شدت نابخردانه و خطرناک است. یعنی اگر پاکستان صرف بگوید «تیتیپی آدمهای خوبیاند»، طالبان باید گروهی را که در بیست سال گذشته خون مردم افغانستان را ریخته و توسط ISI تعلیم یافتهاند، در خاک خود جا بدهند؟ مردم افغانستان چهل سال است که قربانی تروریستهای ست که در پاکستان تربیت شدند هستند و حالا تصور کنید، طالبان بخواهند به صرف «گفته پاکستان»، خانه و کاشانه این تروریستها را فراهم کنند! آیا افغانستان ملک و خانه شخصی پدری شما است که تروریستها را در آن جای دهید؟ پاسخ روشن است: چنین اقدامی خیانت به خون های شهیدان کشور و خیانت به مردم کشور است!
پاکستان که خود به نام اسلام و برادری اسلامی، افغانستان را به حمایت از تروریستها متهم میکند، در عمل به مهاجرین بیپناه افغان نیز رحم نکرده است. خانههای آنان را تخریب کرده، آنان را با تحقیر و توهین اخراج میکند و همزمان انتظار دارد که افغانستان، کشور همسایه، تروریستهای پاکستانی را بپذیرد. این تضاد و نفاق، نمونهای روشن از سیاستهای دوگانه، بیاخلاق و نامردانه اسلامآباد است که باید از منظر دینی، حقوق بشر و اخلاق همسایگی به شدت محکوم شود.
از منظر دین مقدس اسلام، انسانیت و همسایهداری، پاکستان در برابر افغانستان نه تنها مسئولیت اخلاقی ندارد، بلکه با سیاستهای خود، آسیب و خون بیشتری به مردم همسایه وارد کرده است. درخواست فتوا علیه تیتیپی، انتقال تروریستها به خاک افغانستان و تحقیر مهاجرین، همه مصداق نقض فاحش حقوق انسانی، اخلاق اسلامی و قانون بینالملل است. این رفتارها نشان میدهد که اسلامآباد، در فهم واقعی همسایهداری و فهم از دین، شکست کامل خورده است.
تحلیل این فشارها و درخواستهای پاکستان نشان میدهد که کابل و طالبان افغان باید با اقتدار، خرد و اخلاق، مرزهای خود را مشخص کنند و از هیچ گروه تروریستی یا نیرنگ پاکستانی حمایت نکنند. فتوا برای کشتار، جا دادن تروریستها در خاک افغانستان و پذیرش درخواستهای احمقانه پاکستان، نه تنها خیانت به مردم و تاریخ افغانستان است، بلکه از منظر دین و خرد سیاسی، غیرقابل قبول است. طالبان افغان باید نشان دهند که خانه و کشورشان محل عدالت، منطق و اخلاق است، نه ابزار بازیهای استخباراتی پاکستان. افغانستان با مقاومت خردمندانه در برابر خواستههای نامعقول اسلامآباد، میتواند الگویی از دیپلماسی اخلاقمدار، همسایهداری واقعی و امنیت ملی ارائه دهد.




