در سکوت جامعه جهانی، نوار غزه در آستانه فاجعهای انسانی قرار گرفته که ابعاد آن از مرزهای جنایت گذشته و به سطح آشکار یک نسلکشی تمامعیار ارتقا یافته است. در حالی که بیش از ۳۵۰۰ کودک زیر پنج سال به دلیل محاصره اسرائیل با مرگ قریبالوقوع ناشی از گرسنگی روبرو هستند و حدود ۷۰ هزار کودک نیز بهدلیل سوءتغذیه شدید در بیمارستانها بستریاند، رژیم صهیونیستی با استفاده از گرسنگی بهعنوان ابزار جنگی، یکی از بیرحمانهترین اشکال نسلکشی مدرن را به اجرا گذاشته است؛ آنهم در مقابل چشمان خاموش و بیاعتنای جامعه بینالملل.
چندین دهه است که مردم فلسطین طعم محاصره، اشغال و تجاوز را میچشند، اما آنچه امروز در غزه میگذرد، ورای هر جنگ و درگیری نظامیست. این فاجعه، محصول یک پروژه سازمانیافته برای نابودی یک ملت است؛ پروژهای که بهجای بمب، گرسنگی را سلاح کرده است. گرسنگی دادن به کودکانی که هیچ سهمی در نبردها ندارند، نه یک حادثه فرعی، که خود جنایتی است که در حال وقوع میباشد. این جنایت، نه تنها جان کودکان را میگیرد، بلکه نسل آینده فلسطین را نابود میکند و پیامی آشکار به جهان مخابره میکند.
بیانیه دفتر رسانهای دولت غزه به روشنی پرده از ابعادی هولناکتر برمیدارد. آنجا که اعلام میکند ۲۹۰ هزار کودک دیگر نیز در مرز مرگ و زندگی هستند، معنای آن این است که ما در برابر یک فاجعه جمعی ایستادهایم که اگر متوقف نشود، در حافظه انسانیت بهعنوان یکی از سیاهترین دورهها ثبت خواهد شد. جامعهای که ۱.۱ میلیون کودک در آن حتی به حداقل نیازهای تغذیهای نیز دسترسی ندارند، جامعهای نیست که فقط درگیر جنگ باشد؛ بلکه جامعهایست که عملاً به قتلگاه بدل شده است.
در همین حال، آمار رسمی حاکی از جان باختن دستکم ۵۷ فلسطینی بر اثر گرسنگی است. اما حقیقت این است که مرگ با گرسنگی مرگی خاموش است و قربانیان آن، پیش از رسیدن به آمار رسمی، در سکوت جان میدهند. اسرائیل با جلوگیری از ورود کمکهای بشردوستانه، نه فقط در حال ارتکاب جنایت جنگی است، بلکه عملاً در حال بهرهبرداری سیاسی از جان انسانهاست. این، شکلی پیچیده از تروریسم دولتی است که با حمایت سیاسی غرب و سکوت خفتبار نهادهای بینالمللی تقویت میشود.
امروز دارو و مواد غذایی به ابزار چانهزنی بدل شدهاند و همین، قساوت ماجرا را دوچندان میکند. در بازاری که قیمت اقلام اولیه از توان اکثریت مردم غزه خارج است، فقر و قحطی دیگر صرفاً پیامد جنگ نیست، بلکه بخشی از راهبرد جنگی اسرائیل بهشمار میرود. در چنین شرایطی، سازمان ملل هشدار داده که بیش از ۸۰ درصد جمعیت غزه به کمکهای بشردوستانه وابستهاند. اما چه سود، وقتی درِ ورود این کمکها بسته شده و فریادها به درهای بسته اصابت میکند.
سکوت جامعه جهانی، نهتنها عامل استمرار این وضعیت است، بلکه خود بخشی از فاجعه محسوب میشود. این سکوت، مشروعیتبخش به جنایتیست که روز به روز ابعاد وسیعتری پیدا میکند. کشورهای غربی، که همواره از ارزشهای حقوق بشری دم میزنند، در برابر گرسنگی دادن عامدانه به کودکان، سکوتی مرگبار اختیار کردهاند. این سکوت، گواهیست بر سقوط اخلاق جهانی و فروپاشی نظامی که قرار بود حافظ کرامت انسانها باشد.
فاجعه انسانی در غزه، آزمون وجدان جهانی است؛ آزمونی که بسیاری از قدرتها و نهادها تاکنون در آن مردود شدهاند. ملتهای مسلمان و آزادگان جهان باید برای رهایی مردم فلسطین بیش از هر زمانی اهتمام و تلاش نمایند تا جبههای واحد علیه صهیونیستها تشکیل شود که اگر چنین نشود غزه قتلگاه کودکان و زنان خواهد بود.