منابع محلی در پکتیا و پکتیکا میگویند که شبهنظامیان مربوط به تحریک طالبان پاکستانی (TTP) در ایستهای بازرسی طالبان در این ولایتهای کشورحضور گسترده دارند.
منابع مردمی گفته می شود که این شبهنظامیان در همکاری با طالبان در ایستهای بازرسی «کلاه سرخ رنگ» را از جوانان جمعآوری کرده و آنها را مورد توهین و تحقیر و لت و کوب قرار میدهند.
طالبان پوشیدن «کلاه سرخ» را نشانه حمایت از جنبش تحفظ پشتونهای پاکستان میدانند.
این جنبش در قطعنامه پایانی نشست چند روز پیش خود خواستار خروج شبهنظامیان تحریک طالبان پاکستانی، داعش و ارتش پاکستان از ایالت خیبرپختونخوا شده بود.
طی ماههای اخیر گزارشهایی متعددی در مورد آزار و اذیت جوانان به دلیل حمایت از جنبش تحفظ پشتونهای پاکستان در ولایتهای مختلف کشور نشر شده است.
حضور شبهنظامیان تحریک طالبان پاکستان (TTP)، القاعده و داعش در افغانستان به یک معضل امنیتی پیچیده برای کشور و مردم افغانستان تبدیل شده است.
این وضعیت نه تنها تهدیدی برای امنیت و ثبات افغانستان است، بلکه روابط طالبان افغانستان را با همسایگان، به ویژه پاکستان و ایران را گاهی در تنگنا قرار داده و چالش برانگیز کرده است.
تحریک طالبان پاکستان (TTP) که گروهی مخالف دولت پاکستان است، طی سالهای اخیر حضور خود را در خاک افغانستان تقویت کرده است. پس از به قدرت رسیدن طالبان افغانستان در سال ۲۰۲۱، این گروه به عنوان پناهگاهی امن برای اعضای TTP عمل کرده است.
یکی از مهمترین دلایل این همپیمانی، همکاری تاریخی بین طالبان افغانستان و تحریک طالبان پاکستان در جریان جنگهای دو دهه گذشته بوده است. در این مدت، TTP به طور مستمر از طالبان افغانستان حمایت کرده و در حملات علیه نیروهای امنیتی افغانستان همکاری داشته است.
این پیوند تاریخی اکنون طالبان افغانستان را در وضعیتی قرار داده که نمیتوانند به راحتی شبهنظامیان پاکستانی را از افغانستان خارج کنند، چرا که این اقدام به معنای بیوفایی به همپیمانان قدیمیشان خواهد بود.
اما حضور تحریک طالبان پاکستان در افغانستان، علاوه بر چالشهای سیاسی، پیامدهای امنیتی و اجتماعی جدی نیز برای کشور به همراه دارد. اولاً، حضور گسترده نیروهای TTP در مناطقی چون پکتیا و پکتیکا و شمال کشور باعث ناامنی بیشتر در این مناطق خواهد شد.
گزارشها حاکی از آن است که این نیروها به بهانههای مختلف از جمله پوشیدن «کلاه سرخ» که نماد حمایت از جنبش تحفظ پشتونهای پاکستان است، مردم را مورد آزار و اذیت قرار میدهند. این اقدامات میتواند به تشدید تنشهای قومی و نارضایتیهای اجتماعی در مناطق مختلف افغانستان منجر شود.
از سوی دیگر، فشارهای دولت پاکستان بر طالبان افغانستان به دلیل حضور TTP در این کشور رو به افزایش است. پاکستان بارها از طالبان خواسته است تا این شبهنظامیان را از خاک افغانستان اخراج کنند، چرا که TTP تهدیدی جدی برای امنیت ملی پاکستان به شمار میرود.
اما طالبان افغانستان به دلیل حمایتهایی که در گذشته از تحریک طالبان پاکستان دریافت کردهاند، نمیتوانند به راحتی از این گروه جدا شوند. این وضعیت طالبان را در یک دوراهی خطرناک قرار داده است: یا باید روابط خود با پاکستان را به خطر بیندازند و یا از TTP حمایت کنند و به تبعات داخلی و خارجی آن تن بدهند.
القاعده از دهه ۱۹۹۰ تاکنون با طالبان افغانستان روابط نزدیک داشته و نقش مهمی در تقویت نظامی و ایدئولوژیک این گروه ایفا کرده است. این روابط همچنان پس از به قدرت رسیدن دوباره طالبان ادامه دارد و القاعده در افغانستان حضور فعالی دارد.
علیرغم توافقنامه دوحه که بر خروج نیروهای القاعده از افغانستان تأکید داشت، گزارشهای مختلف نشان میدهد که این گروه همچنان در مناطق مختلف کشور فعال است.
ایالات متحده همچنان بر طالبان فشار میآورد تا القاعده را از افغانستان اخراج کنند، (ظاهر امر که این چنین است).
اما همانند مورد تحریک طالبان پاکستان، طالبان نمیتواند به راحتی از این گروه جدا شود. زیرا القاعده نه تنها یک شریک نظامی برای طالبان بوده است، بلکه نقش مهمی در به قدرت رسیدن دوره اول طالبان در افغانستان داشته است. هرگونه اقدام علیه القاعده میتواند به تضعیف طالبان منجر شود و اتحادهای داخلی و خارجی این گروه را متزلزل کند.
حضور داعش در افغانستان، به ویژه شاخه خراسان، یک تهدید جدی برای امنیت ملی و مردم افغانستان است. این گروه با حملات تروریستی خود در مناطق مختلف افغانستان به ویژه مناطق شیعه نشین کشور، از جمله حملات انتحاری و بمبگذاریهای گسترده، موجب کشتار غیرنظامیان شده است.
حضور همزمان گروههای مختلف تروریستی مانند القاعده، TTP و داعش در افغانستان میتواند به رقابتهای خونین بین این گروهها و تشدید ناامنیها در کشور منجر شود.
طالبان افغانستان در وضعیت بسیار پیچیدهای قرار گرفتهاند. از یک سو، با فشارهای دولت پاکستان برای اخراج و یا مدیریت تحریک طالبان پاکستان از افغانستان روبرو هستند و از سوی دیگر، ایالات متحده به طور مستمر از آنها میخواهد تا القاعده را از کشور خارج کنند.
هر دو درخواست، طالبان را در موقعیت دشواری قرار داده است (ظاهر قضیه اینچنین است)، چرا که این گروهها در طول دو دهه گذشته همواره از طالبان حمایت کردهاند و اکنون جدا شدن از آنها به معنای تضعیف پایههای قدرت خود طالبان خواهد بود.
اما در این میان، این مردم افغانستان هستند که بیشترین آسیب را از حضور این گروههای تروریستی میبینند. حضور تحریک طالبان پاکستان، القاعده و داعش در افغانستان به معنای ادامه ناامنی، افزایش خشونتها و تضعیف نهادهای ملی است. مردم که سالها از جنگ و خشونتهای تروریستی رنج بردهاند، اکنون با چالشهای جدیدی روبرو شدهاند.
و اکنون سوال های که مطرح می شود:
- آیا طالبان افغانستان میتواند به طور جدی به فشارهای پاکستان برای اخراج شبهنظامیان TTP پاسخ دهد، بدون اینکه به رابطه خود با همپیمانان قدیمی آسیب برساند؟
- چگونه طالبان میتواند حضور القاعده را مدیریت کند و در عین حال به تعهدات بینالمللی خود در برابر ایالات متحده عمل کند؟
- آیا طالبان واقعاً میتوانند امنیت مردم افغانستان را تأمین کنند و یا حضور گروههای تروریستی ادامه ناامنیها را تضمین میکند؟
- آیا طالبان باید بین همکاری با مردم افغانستان و تأمین امنیت کشور یا حمایت از گروههای تروریستی مانند TTP و القاعده یکی را انتخاب کنند؟
نویسنده: دکتر لنگرزاد