صدای زنان باید شنیده شود حتا اگر نامی نماند!

چهار سال از تسلط دوباره‌ی طالبان بر افغانستان می‌گذرد؛ چهار سالی که با محدودیت‌های گسترده‌ علیه آزادی بیان، آموزش و فعالیت‌های رسانه‌ای به‌ویژه برای زنان همراه بوده است.
صدای زنان باید شنیده شود حتا اگر نامی نماند!

روایت یک دختر خبرنگار بازمانده از تحصیل در افغانستان.

چهار سال از تسلط دوباره‌ی طالبان بر افغانستان می‌گذرد؛ چهار سالی که با محدودیت‌های گسترده‌ علیه آزادی بیان، آموزش و فعالیت‌های رسانه‌ای به‌ویژه برای زنان همراه بوده است. در این دوران تاریک، بسیاری از دختران و زنان از تحصیل بازماندند و صدای خبرنگاران زن در رسانه‌ها یکی‌ یکی خاموش شد. اما در میان این فشارها، هنوز صدای برخی از زنان به خاموشی نرفته است.

این گزارش روایت زندگی یکی از همین دختران خبرنگار است؛ دختری که با سقوط نظام جمهوری، تحصیلش ناتمام ماند، اما عزمش برای اطلاع‌رسانی و ایستادگی در برابر سانسور و تبعیض، قوی‌تر از همیشه شد. او به‌رغم محدودیت‌ها، می‌نویسد، می‌پرسد و برای دیده شدن صدای زنان تلاش می‌کند. داستان او، نماد مقاومت خاموش اما پُرصلابت زن افغان در برابر فراموشی است.

صدف یوسفی( نام مستعار) دختری که علاقه‌اش به خبرنگاری از دوران مکتب شروع شد، می‌گوید وقتی می‌دیدم خبرنگاران چگونه با شجاعت حقیقت را بازتاب می‌دهند، احساس می‌کردم این همان مسیری است که باید بروم. بعد از ختم مکتب، به رسانه پیوستم و قدم‌ به‌قدم در این حرفه رشد کردم. او پیش از سقوط، در روزنامه هشت صبح کار می‌کرد و بیشتر گزارش‌های تحقیقی در حوزه‌ی زنان و مشکلات اجتماعی تهیه می‌کرد. بعد از آن، در تلویزیون یک و تلویزیون آمو نیز گزارش‌ هایی داشته است که هدف‌شان رساندن صدای زنان به جامعه بود.

با سقوط حکومت، زندگی صدف مانند دیگر دختران افغانستان دگرگون شد، او‌ با صدای شکسته می‌گوید: «تحصیل من متوقف شد و نتوانستم دانشگاه را تمام کنم. کار خبرنگاری هم با محدودیت‌های شدید و خطرات بیشتری همراه شد. بسیاری از فرصت‌هایم از بین رفت، اما علاقه‌ام به این حرفه کم نشد.»

محدودیت‌های وضع‌شده بر رسانه‌ها بر کار اطلاع‌رسانی صدف نو جوان نیز تأثیر گذاشت.
نبود دسترسی به اطلاعات، سانسور گسترده، دخالت مستقیم طالبان و محدودیت‌های جنسیتی باعث شد بخش زیادی از حقیقت پنهان بماند. صدف می گوید ما مجبور بودیم با هزاران احتیاط کار کنیم تا هم خودمان در امان باشیم و هم بتوانیم خبر را منتقل کنیم.

او بارها از سوی طالبان تهدید شده و مطالب گزارش هایش حذف یا تغییر داده شده و حتا تهدیدهایی دریافت کرده‌است که در صورت ادامه کار، پیامدهای جدی خواهد داشت. این دختر جوان می‌گوید،: «تحصیل برای من حق مسلم بود ولی بعد از حاکمیت طالبان یک رویا ماند. محروم شدن از آن، حس ناتوانی و غم عمیقی در من ایجاد کرد.
و اما هنوز امیدوارم و می‌خواهم در آینده، در یک محیط امن و آزاد، دوباره وارد دانشگاه شوم.»
با وجود اعمال گستره‌ی محدودیت‌های طالبان علیه زنان اما، این دختر باور دارد یک روز دوباره به‌شکل آزاد و بدون هراس خبرخواهد نوشت.

Facebook
Twitter
WhatsApp
Telegram
Email
مطالب مرتبط