4 دقیقه زمان خواندن …
در عصر تحولات شتابان جهانی، نام شهید قاسم سلیمانی بهعنوان یکی از چهرههای شاخص مقاومت و ایثار، نه تنها در محدوده جغرافیای خاورمیانه بلکه در سطح جهانی مطرح شده است. این نوشتار با نگاهی انسانی، اخلاقی و خردمندانه تلاش میکند تا ابعاد مختلف شخصیت و مکتب شهید سلیمانی را بهگونهای بررسی کند که برای تمام بشریت، فارغ از دین و مذهب، الهامبخش باشد.
شهید قاسم سلیمانی، بهعنوان فرمانده سپاه قدس، فراتر از مرزهای ایران و حتی جهان اسلام شناخته شده است.
او شخصیتی بود که دغدغهای فراتر از مرزهای مذهبی یا قومی داشت و آرمانهای او در خدمت تحقق عدالت و آزادی برای همه مظلومان بود. وی در طول زندگی خود، بهویژه در سالهای پایانی عمرش، نماد وحدت، ایستادگی و تلاش برای تحقق حقوق انسانی شد.
یکی از برجستهترین ویژگیهای شهید سلیمانی، تعهد عمیق او به آرمان آزادی قدس شریف و حمایت از مردم مظلوم فلسطین بود. وی فرمانده سپاه قدس بود که خود نام آن نمادی از هدف نهاییاش، یعنی آزادی فلسطین، محسوب میشد. سخنان اسماعیل هنیه، رهبر جنبش حماس، که وی را “شهید القدس” نامید، گواه روشنی بر این است که شهید سلیمانی شخصیتی فراتر از یک ملت یا مذهب خاص بود. او بر این باور بود که مظلومیت فلسطین دغدغهای انسانی است و تمام بشریت باید برای پایان دادن به آن متحد شوند.
ظهور گروه داعش یکی از تاریکترین فصول تاریخ معاصر بود. این گروه که با جنایات بیسابقه خود، چهره اسلام را در سطح جهانی مخدوش کرد، تهدیدی علیه بشریت بود. شهید سلیمانی، با شجاعت و تدبیر، نقشی کلیدی در مقابله با این گروه ایفا کرد. اگرچه داعش محصول سیاستهای مداخلهگرایانه و تفرقهافکنانه امریکا و برخی دولتهای غربی بود، اما حتی پدیدآورندگانش نیز از پذیرش مسئولیت آن سر باز زدند. اقدام شهید سلیمانی در مهار این فتنه، اقدامی در دفاع از کرامت انسانی و ارزشهای مشترک بشری بود.
مخالفت با شخصیت و اندیشه شهید سلیمانی، ناخواسته همراستا با جبهه تروریسم و خشونت و ضدیت با بشریت قرار میگیرد. او کسی بود که تمام زندگی خود را وقف دفاع از مظلومان کرد و در برابر تجاوزگران و ستمگران ایستاد. افرادی که به دلیل دیدگاههای سیاسی یا مذهبی خاص، تلاش میکنند چهره او را محدود به یک مذهب یا قوم خاص نشان دهند، ناخواسته زمینهساز تفرقه و بیثباتی بیشتر در جوامع خود میشوند.
شهید قاسم سلیمانی فراتر از یک فرد، بنیانگذار مکتبی بود که بر اصول اخلاقی و انسانی بنا شده است.
مفهوم مقاومت در مکتب سلیمانی، به معنای پافشاری بر اصول انسانی و مبارزه با ظلم و استبداد است. او با تأکید بر مقاومت در برابر تجاوزگران، الگویی از شجاعت و پایداری ارائه داد که میتواند الهامبخش تمام ملتها باشد.
شهید سلیمانی مصداق بارز این آموزه است که “زندگی عقیده و جهاد است”. او نه تنها خود را وقف آرمانهای والای انسانی کرد، بلکه دیگران را نیز به مبارزه برای تحقق عدالت تشویق نمود.
یکی از مهمترین ویژگیهای شهید سلیمانی، تلاش مداوم او برای ایجاد وحدت میان مسلمانان، چه شیعه و چه سنی، بود. او به همان اندازه که با سید حسن نصرالله همراه بود، با رهبران اهل سنت فلسطین همچون اسماعیل هنیه و یحیی سنوار نیز رابطهای صمیمی و سازنده داشت.
شهید سلیمانی بر این باور بود که برای رسیدن به اهداف بزرگ، ابتدا باید فرد خود را بسازد و به اصلاح نفس بپردازد. این اصل نه تنها برای مسلمانان، بلکه برای تمام بشریت قابل تأمل و الهامبخش است.
یکی از ویژگیهای برجسته شهید سلیمانی، عملگرایی او بود. او به دنبال تحقق اهداف و آرمانهای خود بود و از شعارهای توخالی پرهیز میکرد. این عملگرایی، دستاوردهای ملموسی در عرصههای مختلف به دنبال داشت.
شهید قاسم سلیمانی شخصیتی فراملی و فرازمانی بود که تمام زندگی خود را وقف دفاع از کرامت انسانی، تحقق عدالت و مبارزه با ظلم کرد. او الگویی از ایثار، وحدت و مقاومت ارائه داد که برای تمام ملتها، فارغ از دین و مذهب، قابل احترام و الگوگیری است.
مهمترین درس از مکتب شهید سلیمانی این است که بشریت میتواند با اتحاد، ایستادگی و عمل به ارزشهای اخلاقی، بر تمام چالشها و تهدیدها غلبه کند. یاد و راه او، الهامبخش نسلی خواهد بود که برای جهانی عادلانهتر و انسانیتر تلاش میکنند.
نویسنده: م. کهریزنوی