شب یلدا، که در افغانستان به «شب چله» نیز شناخته میشود، از دیرباز در حافظه فرهنگی خراسان و سرزمینهای فارسی زبان جایگاهی ویژه داشته است. این شب، پایان خزان/ پاییز و آغاز زمستان را نوید میدهد و مردم با گرامی داشت آن، نماد غلبه نور بر تاریکی و امید بر ناامیدی را جشن میگیرند. در سه کشور همزبان و همفرهنگ افغانستان، ایران و تاجیکستان، شب یلدا با آیینها و رسوم شیرین و منحصربه فرد برگزار میشود و همچنان نشان دهنده پیوندهای تاریخی، فرهنگی و اجتماعی این ملتهاست.
ریشهٔ نام «یلدا» به واژهای سریانی بازمی گردد که معنای آن «زایش» است. ابوریحان بیرونی این جشن را با عنوان «میلاد اکبر» یاد کرده و آن را «میلاد خورشید» تفسیر کرده است. در اثر معروف او، «آثارالباقیه»، روز نخست جدی/ دیماه با نام «خور» نیز مطرح شده است. همچنین در نسخهٔ قانون مسعودی موجود در موزهٔ بریتانیا، این روز با عنوان «خُره روز» ثبت شده، اگرچه برخی منابع دیگر آن را «خرم روز» نامیده اند.
نام «شب چله» یا «شب چله کلان» که در فرهنگ عامه معادل شب یلدا به کار می رود، از تقسیم بندی چهل روزهٔ زمستان نشأت گرفته است؛ چهل روز نخست زمستان «چله بزرگ» و بیست روز پایانی آن «چله کوچک» نامیده میشد. در گاه شمار باستانی و میان کشاورزان، این تقسیم بندیها بر پایهٔ چهل روز شکل گرفته بود.
چلّه، دو زمان مشخص در سال خورشیدی را نشان میدهد که هر یک کارکردهای فرهنگی و اجتماعی داشتهاند: یکی در آغاز تابستان (تیرماه) و دیگری در آغاز زمستان (ماه جدی). هر کدام از این دو دوره شامل بخشهای بزرگ (چهل روز) و کوچک (بیست روز) بوده است. واژهٔ «چلّه» از عدد چهل مشتق شده و در اصل مخفف «چهله» است و صرفاً بیانگر گذشت یک دورهٔ زمانی معین است، نه الزاماً یک بازهٔ دقیق چهل روزه.
پیشینهی شب یلدا به بیش از پنج هزار سال پیش بازمیگردد و ریشه در فرهنگ کهن آریایی دارد. در این شب، مردم در کنار خانواده و دوستان خود گرد هم میآمدند، سفرهای رنگین از میوههای تازه و خشک، شیرینی و آجیل میگستردند و با قصهگویی، شادی و گفتوگو، بلندترین شب سال را سپری میکردند. در دورههای بعد، شعرخوانی و گرفتن فال حافظ نیز به آیینهای این شب افزوده شد و بر زیبایی و شور آن افزود.
در افغانستان، شهرهایی چون کابل، غزنی،هرات و مزار شریف یادآور شبهای یلدای پرشور و رنگین هستند، جایی که خانوادهها تا طلوع صبح بیدار میماندند و با دعا و نیایش، نور و روشنی را به استقبال میگرفتند.
در ایران، شب یلدا مصادف با انقلاب زمستانی است و مردم با برپایی شب نشینی، خوردن تربوز/هندوانه و انار و تفأل به حافظ، این شب را جشن میگیرند. شاهنامهخوانی و قصهگویی، همراه با روشن کردن آتش، نماد غلبه نور بر تاریکی و پاسداشت سنتهای کهن است.
در تاجیکستان نیز شب چله، که به معنای چهل شب زمستان سرد است، بخشی از فرهنگ کهن آریایی محسوب میشود. هرچند در سالهای اخیر کم رنگ شده است، اما در مناطق تاریخی چون سمرقند، بخارا، فرغانه، دوشنبه و لنین آباد هنوز در برخی خانوادههای اصیل تجلیل میشود. روشن رحمانی و دکتر دلشاد رحیمی از فولکلورشناسهای برجسته تاجیک، تأکید دارند که شب چله، تولد خورشید و نماد غلبه نور بر تاریکی است و مردم تا صبح بیدار میماندند تا نیروهای اهریمنی را دور کنند.
در سه کشور افغانستان، ایران و تاجیکستان، شب یلدا با آیینها و سنتهای شیرین و نمادین برگزار میشود. مردم در این شب، سفرهای از میوههای رنگارنگ همچون انار و هندوانه، همراه با آجیل و شیرینیهای سنتی میگسترانند و با قصهگویی و شعرخوانی، میراث فرهنگی و حکمت نیاکان خود را زنده نگه میدارند. همچنین با حافظخوانی برای تفأل و شاهنامهخوانی به یاد اسطورههای حوزهی تمدنی فارسیزبانان، این شب را با شور و معنایی ژرف سپری میکنند؛ آیینی که با هدف گسترش دوستی، امید و افزایش نشاط اجتماعی برگزار میشود.
روشن کردن آتش و چراغ آرایی نمادی از غلبه نور بر تاریکی و اتحاد جمعی است و هدیه دادن به کودکان و عروسها، پیوندهای خانوادگی و اجتماعی را تقویت میکند. این رسوم نه تنها زیباییهای فرهنگی این سه ملت را نشان میدهد، بلکه موجب همدلی، دوستی و ایجاد خاطرات شیرین میان نسلها میشود.
شب یلدا علاوه بر جنبههای نمادین و آیینی، دارای اثرات اجتماعی و فرهنگی مهمی نیز هست. این جشن خانوادهها و دوستان را دور هم جمع میکند و فرصتی برای گفتوگو، یادآوری خاطرات و تقویت روابط انسانی فراهم میآورد، و بدین ترتیب وحدت و همبستگی را ترویج میکند. گرامیداشت شب یلدا و آیینهای آن، نقش مهمی در حفظ میراث فرهنگی و انتقال سنتهای دیرینه به نسلهای آینده ایفا میکند. همچنین، پذیرایی از مهمان، احترام به بزرگان و توجه به خردسالان، فضایی مهربانانه و انسانی ایجاد کرده و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی را تقویت میکند. در نهایت، شب یلدا نمادی از امید و روشنایی است؛ یادآور غلبه نور بر تاریکی و امید بر ناامیدی، مفهومی که فراتر از مرزهای جغرافیایی و فرهنگی افغانستان، ایران و تاجیکستان، این سه ملت را به یکدیگر پیوند میدهد.
علاوه بر افغانستان، ایران و تاجیکستان، شب یلدا در کشورهای دیگر نیز با سبکهای خاص برگزار میشود:
- آذربایجان: با موسیقی عاشیق، رقص محلی و هدیه دادن خونچه به نامزدها.
- پاکستان: با دعا و حمام زمستانی، آتشبازی و خوراکیهای ویژه.
- شرق آسیا و جاپان: با پخت نان برنجی، حمام نارنج و مراسم پاکیزگی برای دفع انرژیهای منفی.
- روسیه و آفریقا: جشن با نان، پنیر، چراغانی خیابانها و لباسهای سنتی.
این تنوع نشان میدهد که مفهوم غلبه نور بر تاریکی و جشن گرفتن زندگی، پیام جهانی شب یلدا است.
شب یلدا، بیش از یک جشن باستانی، نماد پیوند فرهنگی و تاریخی میان ملتهای هم زبان و هم فرهنگ افغانستان، ایران و تاجیکستان است. این شب نه تنها یادآور میراث کهن و زیباییهای فرهنگی است، بلکه فرصتی برای ایجاد همدلی، دوستی و مهربانی میان خانوادهها و جامعه فراهم میآورد. گرامیداشت آن، پاسداشت ارزشهای اخلاقی، اجتماعی و انسانی را تضمین میکند و نقش مهمی در انتقال فرهنگ به نسلهای آینده دارد.
در کابل، تهران، دوشنبه یا سمرقند، شب یلدا همواره یادآور امید، روشنایی و زندگی است؛ شبی که تاریکی را به چالش میکشد و با میوههای سرخ و سفرههای رنگین، قصهها و شعرها، قلب انسانها را گرم میکند. حفاظت از این سنت شیرین، تضمینکننده آیندهای روشن برای فرهنگ و هویت مشترک ملتهای فارسی زبان است.



