نویسنده: دکتر سید عزت الله حسینی
سید حسن نصرالله، دبیرکل شهید حزبالله لبنان، تنها یک رهبر سیاسی یا نظامی نبود؛ او فیلسوف مقاومت و استاد جنگ رسانهای بود. دشمنانش او را با موشک و بمب ترور کردند، اما اعتراف کارشناسان اسرائیلی نشان داد که سخنان و قدرت رسانهای او از هر سلاحی کوبنده تر بود. سید حسن نصرالله، با اندیشه و صداقت خود، به رهبر جهانی مقاومت بدل شد و افسانه شکستناپذیری اسرائیل را درهم شکست.
از سال ۱۹۹۲ که سید حسن نصرالله به دبیرکلی حزبالله لبنان رسید، صفحهای تازه در تاریخ مبارزه عربی-اسلامی گشوده شد. او رهبر جوانی بود که با هوش، ایمان و شجاعت خود توانست حزبالله را از یک جریان محدود محلی به نیرویی منطقهای و حتی جهانی تبدیل کند. در شرایطی که سران عرب یکی پس از دیگری در باتلاق سازش با رژیم صهیونیستی غوطه ور میشدند، نصرالله به تنهایی ایستاد و با غیرت و شجاعتی علوی، صدای ملتهای عرب و مسلمان شد. اما آنچه او را از بسیاری رهبران جهان متمایز ساخت، نه فقط قدرت نظامی، بلکه قدرت رسانهای و جنگ روانی بینظیرش بود.
شهید سید حسن نصرالله به خوبی میدانست که در جهان امروز، رسانهها مهمترین میدان نبرد هستند. او در هر سخنرانی، با آرامش، استدلال، صداقت و در عین حال صلابت، قلبها و ذهنها را تسخیر میکرد. رسانههای اسرائیلی خود اعتراف داشتند که مردمشان به سخنان نصرالله بیش از بیانیههای ارتش و دولت اسرائیل اعتماد دارند. این اعتماد بیسابقه، نشان میدهد که او چگونه با مهارت از ابزار رسانه بهعنوان سلاحی استراتژیک استفاده میکرد.
یکی از اسناد جالب درباره شخصیت رسانهای نصرالله، گزارش کمیته ۱۵ نفرهای از کارشناسان اطلاعاتی و روانشناسان اسرائیلی است. آنها پس از بررسی دقیق حالات چهره، حرکات دست و شیوه سخن گفتن او به نتیجهای غیرمنتظره رسیدند: نصرالله هیچ نشانهای از ضعف و مرگ ندارد. این کمیته اذعان کرد که نیمی از جنگ روانی او تنها از طریق سخنان ساده، صادقانه و رسانهایاش به دست میآید. این اعتراف دشمن، خود گویای آن است که شهید سید حسن نصرالله استاد کم نظیر جنگ رسانهای در قرن معاصر بود.
در حالی که حاکمان عربستان، قطر، مصر، اردن و امارات یکی پس از دیگری بساط معامله و عادیسازی با اسرائیل را پهن کرده بودند، سید حسن نصرالله همچون «شیر جهان عرب» در میدان مقاومت غرید و رزمید. او تنها رهبر عربی بود که به میدان آمد، جنگید و پیروز شد. در جنگ ۳۳ روزه، افسانه شکستناپذیری اسرائیل را به ذلت بارترین شکست تاریخی بدل کرد. آیا شرمآور نیست که رهبران ثروتمند عرب در برابر اشغالگران سر خم کردند، اما یک رهبر سادهزیست لبنانی توانست با شجاعت و ایمان، نام عرب را دوباره در تاریخ مقاومت زنده کند؟
شخصیت شهید سید حسن نصرالله محدود به لبنان یا جهان عرب نبود. رسانههای معتبر غربی نیز به عظمت او اذعان داشتند. نیویورک تایمز او را «نماد مقاومت» خواند؛ لوموند از مهارت سیاسی و دیپلماسی او نوشت؛ گاردین نقش او را در بازتعریف مقاومت عربی برجسته کرد و حتی الجزیره او را قهرمان فلسطین و صدای امت عربی دانست. محبوبیت او در لبنان، سوریه، عراق، مصر و سراسر منطقه نشان داد که نصرالله نهتنها رهبر یک جنبش، بلکه الهامبخش آزادگان جهان بود.
ترور سید حسن نصرالله و دیگر فرماندهان مقاومت بار دیگر چهره واقعی امریکا و رژیم صهیونیستی را آشکار کرد. این دو رژیم که همیشه خود را مدعی آزادی و دموکراسی معرفی میکنند، در حقیقت بزرگترین حامیان تروریسم جهانی هستند؛ از جنگهای خونین در عراق ، افغانستان، لیبی و یمن گرفته تا حمایت از داعش و گروههای تکفیری، از قتلعام فلسطینیان تا ترور رهبران مقاومت. اما این را باید گفت که شهادت سید حسن نصرالله نه پایانی برای او، بلکه آغازی برای خیزشهای تازه است.
شهید سید حسن نصرالله، «شیر جهان عرب» و «استاد رسانه مقاومت»، الگویی بیبدیل از رهبرانی است که سیاست را با ایمان، جنگ را با اخلاق و رسانه را با صداقت پیوند زدند. دشمنانش تصور میکردند با موشک و ترور میتوانند صدایش را خاموش کنند، اما اکنون میبینند که میراث او در ذهن و دل ملتها زنده است. او نشان داد که در عصر سلطه رسانهای غرب، میتوان با ایمان و صداقت، رسانه را به سلاحی برنده علیه اشغالگران بدل کرد. امروز، هر کلام نصرالله که بر صفحه تاریخ حک شده، همچون پرچمی در اهتزاز است؛ پرچمی که پیام میدهد: مقاومت زنده است و آینده از آن آزادگان خواهد بود.